دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

وسوسه

چهارشنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۴۵ ب.ظ

قلاب رو انداخته بودم داخل آب...

ماهی اولش داشت به طعمه بی اعتنایی می کرد. انگار که می دونست اون غذای خوشمزه با نخ محکمی که بهش وصله و سایه مردی که از بالای آْب پیداست، چه معنایی می ده...

حتم دارم همون موقع به من و خوابی که براش دیده بودم  هم خندیده بود.

ولی کم کم بوی طعمه بی قرارش کرد.

مدام نزدیک طعمه می شد و مکثی می کرد و دور می شد. از این به بعد معلوم بود که  فقط داره «نقش» ماهی های بی اعتنا رو بازی میکنه. و گر نه از همین بالا هم مشخص بود که همه فکر ماهی پیش طعمه  ست.

چند لحظه بعد، اومد و کنار طعمه ایستاد. ولی هنوز جرأت نوک زدن نداشت.  جرأتی که کم کم پیدا کرد. حتماً داشت با خودش می گفت: چند تا نوک کوچیک که منُ به قلاب نمی اندازه.

اما حتی خود من هم نفهمیدم چی شد که یهو طعمه و قلاب رو با هم به داخل دهانش برد.

مهم هم نبود که چه طور...

من فقط می خواستم شکارش کنم که حالا دیگه کرده بودم!

چه دست و پای بی حاصلی میزد، ماهی بی چاره!


«دعوتید به مطالعه ی کتاب شیطان شناسی»

نظرات  (۱)

۱۷ تیر ۹۴ ، ۱۶:۵۸ منتظر المهدی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی