اون چیزی که ما در فارسی بهش می گیم «مغز»، عرب ها بهش می گن «لُب».
«لب کلام»، یعنی مغز و اصل سخن، بدون حواشی بی مورد و زائدش.
ولی قرآن ، هیچ وقت و هیچ جا، از این واژه ی «لُب»، استفاده نمی کنه. قرآن، به جای «لُب» از جمع این واژه استفاده می کنه و می گه «اَلباب».
«اَلباب»، یعنی مغزها!
اولو الالباب هم که خدا این همه ازشون تعریف و تمجید کرده، صاحبان مغز نیستن، صاحبان مغزها هستن. فیزیولوژی امروزی میگه:
«مغز آدمیزاد، یه عضو بسیط و یه دست نیست. مغز، ترکیبی از بخش های مختلفه. بخش هایی که هر کدومشون به کار و وظیفه ای مشغولن. این یعنی اون چیزی که ما بهش میگیم مغز، «مجموعهای از مغزها» ست. »
قرآن، به کسایی می گه اولو الالباب که از این مجموعه، درست و به جا استفاده می کنن.
مسلما در آفرینش آسمانها و زمین، و آمد و رفت شب و روز، نشانه های روشنی برای صاحبان مغز ها است. همانها که خدا را در حال ایستاده و نشسته، و آنگاه که بر پهلو خوابیده اند، یاد میکنند، و در اسرار آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند، و میگویند: بار الها! اینها را بیهوده نیافریده ای! منزهی تو! ما را از عذاب آتش، نگاه دار!
پروردگارا! هر که را تو بخاطر اعمالش، به آتش افکنی، او را خوار و رسوا ساخته ای! و برای افراد ستمگر، هیچ یاوری نیست!
{آل عمران، 190 تا 192}