نمی شود دوستت نداشته باشم که!
بزرگی خب!
آنقدر بزرگ که هیچ جایی، جا نشوی ...
نه در کاسه چشم من، نه در ظرف فکر بقیه؛
سراغت را وقتی از قبیله ی از من بهتر ها گرفتم، جوابشان حیرت بود و بهت؛
یکی از همان قبیله می گفت : گشتم همه جا بود، نگرد! همه جا هست.
نمی شود دوستت نداشته باشم که!
هیچ جایی، جا نمی شوی و همه جا هستی خب!
نا کجای همه جا!
نزدیک تر از من به من!
نمی شود دوستت نداشته باشم!