ما و مصرف انرژی
کشور ما، از منابع فراوان انرژی برخوردار
است. ما در صد سال گذشته همواره به عنوان یکی از صادر کننده های اصلی نفت بوده
ایم. ۱۰ درصد از منابع نفتی جهان و ۱۵ درصد از گاز جهان متعلق به ماست. توجه به
همین آمارها، برخی را متقاعد کرده که برای خود محدودیتی در مصرف انرژی قائل
نباشند. اگر شما هم چنین عقیده ای دارید، مخاطب خاص این نوشته شمائید.
ایران از نظر حجم ذخایر نفتی رتبه سوم و از نظر حجم ذخایر گاز رتبه دوم جهان را داراست. ولی کشور ما، سالانه سهم زیادی از نفت و گاز تولیدی خود را به مصرف داخلی می رساند. مسئله ای که علاوه بر ایران، در دیگر کشورهای نفت خیز خاورمیانه نیز رایج است.
مصرف سرانه انرژی در ایران به ازای هر نفر، بیش از پنج برابر مصرف سرانه اندونزی با 225 میلیون نفر جمعیت، دو برابر چین با یک میلیارد و 300 میلیون نفر جمعیت و چهار برابر هند با یک میلیارد و 122 میلیون نفر جمعیت است و نیز شدت مصرف انرژی در ایران 13 برابر ژاپن و 8 برابر قاره اروپاست.
ایران بزرگترین کشور یارانهدهنده در جهان برای مصرف سوختهای فسیلی است. حتی با اجرای فاز نخست طرح هدفمندی یارانه ها، باز هم این رتبه برای کشورمان محفوظ ماند.
ایران بعد از ایالات متحده آمریکا و روسیه در رتبه سوم بزرگترین مصرفکنندگان گاز در جهان محسوب می شود. همین مصرف زیاد باعث شده تا یکی از بزرگ ترین دارندگان ذخایر گازی، مجبور به واردات گاز از کشور ترکمنستان شود.
ارزان بودن انرژی و پرداخت یارانه از سوی دولت، افزایش جمعیت کشور دردهه های گذشته، ورود وسایل و لوازم جدید مصرف کننده انرژی، تولید یا ورود تجهیزات غیر استاندارد انرژی بر، افزایش نسبی رفاه اجتماعی، تغییر شرایط آب و هوایی، رشد نسبی بخش صنعت، فرسودگی برخی صنایع، و رعایت نکردن الگوهای صحیح مصرف انرژی، از دلایل سیر تصاعدی مصرف انژری در ایران هستند.
بسیاری از ما گمان می کنیم که با پرداخت قبض گاز و برق، یا خرید بنزین آزاد، هزینه ی آن را پرداخت کرده ایم. غافل از آنکه هزینه ی تمام شده ی یک کیلو وات برق، یک متر مکعب گاز طبیعی یا گاز، و یک لیتر بنزین، بسیار بیشتر از مبلغی است که ما از جیب خود می پردازیم. با وجود اجرای طرح هدفمندی یارانه ها، باز هم ما به التفاوت این دو مبلغ، از طرف دولت، و از بودجه ی عمومی کشور پرداخت می شود. با صرفه جویی در مصرف انرژی، دولت می تواند این مبلغ را صرف حمایت از واحدهای تولیدی، اشتغال زایی و بهبود وضعیت بهداشت و درمان کند. در حقیقت، ما با مصرف بیشتر انرژی، به جای فراهم آوردن رفاه بیشتر، به رفاه و معیشت دراز مدت خود صدمه می زنیم.
مصرف زیاد انرژی در بخش خانگی و صنعتی، ضررهای بسیاری را بر پیکر اقتصاد ملی وارد می کند. سرانه ی بالای مصرف انرژی باعث می شود تا کشور به جای صادرات انرژی، مجبور به واردات انرژی شود. این یعنی خروج سالانه میلیارد ها دلار ارز به جای ورود آن به کشور.
مصرف زیاد انرژی در بخش خانگی، همچنین ضررهایی را به بخش صنعت وارد می کند. در گرمای تابستان و سرمای زمستان، برای تامین برق و گاز خانگی، به ناچار برق و گاز واحدهای صنعتی قطع می شود تا چرخ های تولید برای مدتی متوقف شوند؛ و متوقف شدن چرخ های تولید، یعنی وابستگی بیشتر به واردات.