دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

 میگن رضا خان وقتی به قدرت رسید،  اولین کاری که کرد صادر کردن یه بخش نامه بود.

اول اون بخش نامه که به «اعلامیه ی حکم می کنم» معروفه اومده بود که : «حکم می کنم!»

این «حکم می کنم» یعنی از امروز به بعد، حرف، حرف منه.

یعنی حرف و دستور، حرف و دستور منه و با هیچ کس و هیچ جایی هم کار ندارم و حساب نمی برم...

معنی خود رأیی، دقیقاً همینه.

معنیش اینه که آدم، حرف، حرف خودش باشه و با حرف درست یا غلط بقیه کاری نداشته باشه.

معنیش اینه که آدم از هیچ کسی حساب نبره، حتی از خدا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۰

خود رأیی، یکی از دلیل هاش خود بزرگ بینیه.

خود بزرگ بینی هم، اصلی ترین دلیلش، فراموش کردن بالا سری ها، یا دور دیدن چشم اون هاست.

یه بچه، وقتی یادش میره پدر و مادر بهش گفتن میخ توی پریز نکن، یا یادش باشه و چشم اونا رو دور ببینه، ممکنه با خودش بگه: حالا که دلم می خواد میخ توی پریز کنم، پس برم یه میخ و یه پریز پیدا کنم.

یه کارمند، وقتی  چشم مدیر خودش رو دور ببینه، یا یه مدیر وقتی چشم مدیر کل خودش رو دور ببینه، ممکنه بی خیال همه بخش نامه ها و آیین نامه ها بشه و هر جوری که عشقش می کشه رفتار کنه...

ولی بیشتر خود رأیی ها، به خاطر فراموش کردن اون بالا سری اصلیه. به خاطر  فراموش کردن خدا!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۴

اونقدر کریمه که خوبی ها رو ده برابر پاداش میده؛ ولی حساب انفاق از بقیه خوبی ها جداست

انفاق ، یه جور سرمایه گذاری ویژه ست ، یه سپرده گذاری با هفتاد هزار درصد سود علی الحساب!

آره علی الحساب! آخه خودش فرموده برای هر کی بخوام بیشتر از این ها سود می دم !

فرموده : کار اون هایی که دارائیشون رو در راه خدا انفاق می کنن ، مثل دونه گندمیه که از او هفت تا خوشه سبز بشه

هفت تا خوشه که هر کدوم از اونها صد تا دونه گندم داره . اینجوری یه دونه تبدیل میشه به هفتصد دونه؛

در راه خدا انفاق می کنیم و هفتصد برابر پاداش می کنیم

معامله پر سود یعنی این؛

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۰

ریشه خیلی از ترس ها و دلهره ها  و استرس ها، اعتماد نداشتن به خداست.

خیلی ها  با کمترین مشکلی دست و دلشون می لرزه ، چون فکر می کنن خدا یا نمی خواد کمکشون کنه،‌یا نمی تونه کمکشون کنه، یا اصلاً حواسش به اونا نیست  که حال و روزشون رو ببینه و بخواد کمکشون  کنه...

بعضی های دیگه هم می ترسن، چون اصلاً یادشون نیست که خدایی هم هست که می شه ازش کمک گرفت .

ایمان،  از نوع قوی و خوب و آک بند و خالصش، اولین کاری که با دل آدم می کنه اینه که  همه  منافذش رو عایق کاری می کنه تا هیچ ترس موهومی نتونه واردش بشه...

آدمای با ایمان،‌دلشون قرصه... خیلی قرص و محکم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۵

 

 آدم با ایمان،‌ چون تسلیم خداست، سعی می کنه همه حرکات و سکناتش رو  طبق میل خدا تنظیم کنه و جهت بده.

همچین آدمی،‌  احتمالاً هیچ وقت قهقهه نمی زنه و «هرّ و کرّ»  راه نمینداره. چون می دونه که خدا از قهقه  و  خنده ای که با صدای بلند باشه خوشش نمیاد.

همچین خنده هایی، اولین عیب و ضررشون اینه که «غفلت» میارن و  آدم رو یه مقدار «سنگدل» می کنن....

اگر هم ضرب المثل ها میگن « در پس هر خنده، آخر گریه ایست» منظورشون همین نوع خنده هاست.

آدم با ایمان، قهقهه نمی زنه، ولی یه تبسم  زیبا به نشونه رضایت از خدا و تقدیرش روی لب هاشه که هیچ وقت پاک نمی شه...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۵۵

آدم  با خدا و  مؤمن ، هم پیش مردم احترام داره ، هم پیش خدای مردم .

گاهی وقتا خدا به احترام آبروی یه مؤمن ، یه فامیل رو از گرفتاری نجات می ده ...

زیاد اتفاق افتاده که خدا، به احترام وجود یه مؤمن ، عذاب و سیل و زلزله و قحطی و  سونامی و هزار جور و قضا و بلای دیگه رو از اهل یه شهر بر داشته ...

مثالش خود پیامبر ما ...

خدا به پیامبرش  فرمود :

تا تو میون این ها باشی ،  به احترامت ، ما این ها رو عذاب نمی کنیم .

یعنی وجود یه پیامبر با آبرو ، باعث میشه که عذاب خدا حتی بر سر ابو جهل و ابو لهب و ابوسفیان هم نازل نشه ...

آخه ، هیچکی مثل خدا ، اهل آبرو داری و احترام داری نیست ...

هیچکی مثل خدا ، نسبت به آبرو دارها ، شرم و غیرت نداره.

خدا ، آبرو داره و آبرو دارها رو  هم دوست داره ...

آبرو داری کنیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۵۸

سوء ظن و بد بینی، همینجوری و به خودی خود، کار خیلی درستی نیست. یعنی بنیان خیلی از خانواده ها و رفاقت ها و شراکت ها به خاطر همین حس سوء ظن اونم از نوع الکی و بی خودش از هم پاشیده شده.

ولی بدترین نوع سوء ظن و خطرناک ترین مدل عینک بد بینی، سوء ظن داشتن و بد گمونی به خداست.

بعضیا، همیشه یه باور غلط قلبی دارن که خدا،  مترصد فرصته تا اون ها رو به خاک سیاه بنشونه و بالاخره هم یه روز این کار رو می کنه.

اینا هر اتفاق و تغییری رو به فال نحس می گیرن.  چون فکر می کنن  اون اتفاق و تغییر مقدمه ایه برای اینکه خدا، نقشه خودش رو در مورد اون ها عملی کنه.

خدا اسم همچین بدگمانی هایی رو می ذاره: بد گمان های جاهلانه.

جالبه که حتی توی قرن بیست و یکم و عصر روشنفکری  هم بعضی ها با  بدگمانی های عصر جاهلیت به خدا و آسمونش نگاه می کنن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۱

از قدیم و ندیم گفتن در مثل مناقشه نیست.

حالا در یک مثال فرضی، فکر کن که شما بهترین  و شناخته شده ترین  پزشک ایران باشی و  همه هم بدونن که شما، دست و نسخه ت شفاست.

حالا فکر کن یکی بغل دستت باشه که  از یه مریضی ساده، آه و ناله راه انداخته باشه و ناامیدانه، مشغول تنظیم وصیت نامه اش بشه.

در همچین حالتی، عصبانی شدن و ناراحتی، حق صد در صد قانونی و طبیعی شماست.

یعنی شما حق داری سر طرف داد بزنی که:  بیماریت که فقط یه مریضی ساده ست. منم که دست و نسخه ام شفاست. پس چرا  به جای اینکه بیای من برات نسخه بنویسم، خودت داری برای خودت وصیت نامه می نویسی.

این مثال رو زدیم که بگیم:

اون هایی هم که با وجود یه خدای گره گشا و کار درست که کلید همه قفل های بسته به دستشه، باز احساس می کنن به آخر خط رسیدن و  تسلیم نا امیدی می شن، به خدا حق بدن که از دست کوتاه فکریشون ناراحت بشه و قهرش بگیره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۹:۴۱

وسط یه شهر غریب گم شدی، نه راه پس داری ، نه راه پیش...

جلوی یه ماشین رو می گیری و ازش آدرس می پرسی....

اونم بهت می گه: دنبال من بیا...

تو، توی همچین موقعیتی باشی، چی کار میکنی...

دنبالش می ری دیگه؟!

هر کس دیگه ای جای تو باشه هم دنبالش می ره.

چون و چرا هم نمی کنه که چرا الآن این طرف پیچیدی و چرا اونجا نپیچیدی....

توی زبون دین به این دنباله روی بی چون و چرا می گن: «بندگی»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۵

فکرش رو بکن ...

یه مراسم بزرگ گرفته باشن واسه بزرگداشت یه نفر...

کلی هم میز و صندلی چیده باشن و مهمون دعوت کرده باشن ....

بعد اون وقت اون کسی که قراره ازش تقدیر بشه، خودش نیاد.

به هم می ریزه مراسم دیگه....

حالا خدا هم این همه ابر و باد و منظومه و سیاره آفریده واسه ما ...

ما رو هم آفریده واسه بندگی...

بعد اون وقت اگه ما ها بندگی نکنیم، چی می شه؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۳