دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجة الوداع» ثبت شده است

روز، روز هجدهم  ماه ذی حجه  است. سال، سال دهم پس از هجرت. پس از سه روز،   تمامی نیامده ها آمده اند و همه ی  جلو  رفته ها، بازگشته اند. دستور رسول خدا، اینگونه بوده و حالا، همه چیز برای آن اعلان عظیم، آماده است. پیامبر، سه روز را برای نیمروز امروز، در کنار آبگیر خُم مانده است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۷

حج، حجة الوداع بود. اولین و آخرین حج کامل پیامبر. حج سال دهم هجری.

پیامبر  از زمان رسیدن به مکه، تا هشتم ذی حجّه، در خانه ای منزل نکرد. همان بیرون شهر،  جایی به نام بطحا ،در خیمه ای  ماند و انتظار کشید.  رسول خدا، چشم انتظار مسافری ماند که قرار بود از راه برسد. انگار  نبی  خدا خوش نداشت بدون  آن مسافر وارد شهر شود.  

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۵

قاصدان و پیک ها، یکی یکی  و به سرعت، از مدینه خارج  می شدند. هر یک  عازم شهر و روستا و قبیله ای متفاوت بودند، اما  خبری یکسان در سینه داشتند. خبر، کوتاه بود و گویا! به فرمان خدا، و  به دستور آیه های سوره حج، رسول آیه ها،‌ امسال عازم حج بود.  قاصدان، از همه می خواستند تا  خاتم انبیا را در اولین و آخرین حج کاملی که به جا  خواهد آورد، همراهی کنند.  در  مدینه نیز ندا دهندگان، همین ندا را  سر داده بودند.

قرار بود در پایان آن حج مهم، اتفاقی مهم تر روی دهد. قرار بود در پی ابلاغ  احکام حج، ابلاغی عظیم تر صورت گیرد.  قرار بود پس از اتمام حج و اکمال مناسک آن، اتمام نعمت و اکمال دین  اتفاق افتد. قرار، به اعلان  مهمی بود که  خدا و رسولش می خواستند  جمعیتی بزرگ، شاهد آن باشند. قاصدان و پیک ها، یکی یکی  و به سرعت، به همین خاطر، از مدینه خارج  می شدند. در  مدینه نیز ندا دهندگان،  به همین  دلیل، ندا  سر داده بودند.

ساکنان مدینه و روستاها  و بادیه نشینان اطراف، بی خبر از اعلان عظیمی که قرار است شاهد آن باشند، در مدینه گرد آمدند. گرد آمدند تا  تا همراه با پیامبر عازم حج شوند. چهار شب از ذیقعده سال دهم مانده بود که کاروان، از مدینه رهسپار مکه گشت.  از شادی،  دل در دل بیشتر  کاروانیان نبود و زبان حالشان،‌چیزی شبیه همین ابیات...

هر نفس آواز عشق، می‌رسد از چپّ و راست

ما به فلک می‌رویم، عزم تماشا که راست؟

بخت جوان یار ما، دادن جان کار ما

قافله سالار ما، فخر جهان مصطفاست

کاروانی که از مدینه به راه افتاد ، شلوغ بود و پر ازدحام، ولی هنوز کامل نبود. کاروان کسی را کم داشت که بدون او و امامتش، حتی دین خدا هم ناقص و نارسیده بود. کاروان، جان و وصی و برادر پیامبر را کم داشت.  مدتی قبل، رسول خدا او را به نجران و یمن فرستاده بود. برای اینکه دین خدا و جمع کاروان کامل شود، فرستاده ای از سوی آخرین فرستاده ی خدا راهی یمن بود. فرستاده ای با این پیام کوتاه برای جان و برادر و وصی پیامبر:

«به جای مدینه، به مکه بیا!»

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۴

سال، سال دهم هجری است.  آخرین پیامبر  خدا، واپسین ماه های عمر خود را در میان اهل مدینه می گذراند.  از ده سال قبل که مردان شهر به استقبالش آمدند و زنان یثرب «طَلعَ البَدرُ عَلینا» خوانند، خیلی چیزها عوض شده.  مهم تر از همه آنکه مکه، شهری که روزی غریبانه و مخفیانه و  شبانه از آن گریخت، حالا فتح شده است. بدون ریختن قطره ای خون. مسجد الحرام که روزی نمایشگاه لات و هُبل بود، حالا از مناره هایش، اذان  اقرار به توحید و نبوت بلند است. وقتش رسیده تا جان و ذهن مردم، با آموزه ای جدید آشنا شود. آموزه ای به نام امامت، که آمیزه ای از وصایت و ولایت دارد.

سال، سال دهم هجری است.  از معجزه جاویدی که قرار است برای همیشه راهنمای انسان باشد، به جز عباراتی چند، تمامی آیات نازل شده اند. آیات نفی شرک، آیات اثبات توحید، آیات نماز و روزه و زکات و جهاد، آیات امر به معروف و نهی از منکر، همه و همه، نازل شده اند و ابلاغ...  تا  روز کامل شدن دین خدا، زمان زیادی نمانده است.  ماه،‌ ماه ذی قعده است و  زمان حج، نزدیک!

سال، سال دهم هجری است. جبرئیل امین  دوباره  از عرش به فرش فرود آمده. مقصد، قلب حبیب نجیب خدا. مقصود، ابلاغ آیه ای تازه.  آیه ای به این مضمون مقدس:

{ به نام خداوند بخشاینده بخشایشگر

و در میان مردم براى حج بانگ زن، تا پیاده و سوار بر هر شتر باریک اندام، از هر راه دور ، به سوى تو آیند.}

آیه از رسول خدا می خواهد که بانگ  حج امسال را خود، سر دهد. حجی که با حضور رسول خدا در آن، فروع دین به کمال می رسد.   حجی که با نزول آیات امامت در  سرانجامش، اصول دین نیز  سرانجام به کمال خواهد رسید.

 

سال، سال دهم هجری است. پیامبر مدینه اش را برای انجام آخرین حج عمر شریف خود، ترک می کند. حجی که هم آخرین است و هم اولین حج کامل پیامبر. حج سال دهم، حجة الوداع است. پیامبر در همین حج به مردم خواهد فرمود: مناسک حج را از من بیاموزید،  شاید دیگر مرا در این مراسم نبینید... حج سال دهم، حِجّه البلاغ است.  قرار است در بازگشت همین حج، آیه ابلاغ ولایت نازل شود.  حج سال دهم، حجة الاسلام است.  اولین حجی که  طبق آیین اسلام برگزار شد، حجی که پیامبر  و جانشین بر حق پیامبر، هر دو از حاجیان آن بودند.  

تا پایان عمر شریف پیامبر، روزهای زیادی باقی نمانده. آخرین فرستاده خدا، برای اتمام مأموریت و رسالتش، فرصت زیادی ندارد.  قرار است در پایان این حج اتفاق مهمی رخ دهد... اتفاقی که قرار است حسن ختام مأموریت و رسالت آخرین رسول خدا باشد. اتفاقی به بزرگی اتمام نعمت ، به شکوه اکمال دین.

درست، پس از همان اتفاق است که آیه های  سوره مائده، با واژه های بشارت بخشی از این جنس نازل می شوند:

«امروز کافران از  شکست  دین شما ناامید شده‏اند ؛ بنابراین از آنان مترسید و از من بترسید. امروز دینتان را براى شما کامل ، و نعمتم را بر شما تمام کردم ، و اسلام را برایتان به عنوان دین پسندیدم. »

در آن روز عظیم، برخی،  با خود،‌ اینگونه اندیشه کردند:

«آرى ! امروز همه چیز کامل است
معیارى بدنیا آمده که در سایه اش  نیک و بد از هم مشخصند.
در این زلال، باید جان را به شستشو نشست.

در این زلال،باید جان را به شستشو نشست و از این دریا،باید گوهرهاى ناب به دست آورد. »

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۴ ، ۰۱:۰۱