دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵۲۳ مطلب در مرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

زرنگ بازی، زرنگ بازی، واسه غول چراغ جادو هم زرنگ بازی؟!

یکی می گفت من اگه قرار باشه از غول چراغ جادو سه تا خواسته داشته باشم، خواسته ی اولم اینه که  هر چند ده تا خواسته که داشته باشم، غول برام انجامش بده.

محض اطلاعتون، یکی رفت همینجوری زرنگ بازی در بیاره، غولش هنگ کرد، دیگه بالا نیومد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۵

فرض کنید رفتید توی زیر زمین خونه ی مادربزرگتون، بعد بین خرت و پرتای اونجا چشمتون به یه دونه چراغ قدیمی خاک گرفته می افته.

چراغُ بر می دارید که خاکشُ بتکونید، ولی یه دفعه یه غول گنده، ولی نجیب و بی آزار و مودّب، با اخلاق و مرام ورزشکاری از چراغ میاد بیرون و می گه:

«سه تا آرزو کن تا برآورده کنم.»

خب چه آرزویی می کنی؟!

 

آرزو، نه خرج داره، نه کنتور می ندازه، نه مالیات و عوارض بهش می خوره، نه مشمول سهمیه بندی می شه.

 اصلاً یکی از مفت ترین و  بی دردسر ترین کارای دنیا، همین آرزو کردنه.

خب حالا که آرزو کردن این همه مفته، من نمی دونم  چرا بعضیا فقط بلدن آرزوهای کوچیک داشته باشن.

به جای اینکه آرزو کنی الآن     پونصد هزار تومن توی کارتت داشته باشی، آرزو کن  اونقدر پول توی کارتت باشه که بتونی کل  فک و فامیل و رفقا رو  شام ببری بیرون.

اونم کجا!

یکی از این رستوران هایی که نوشابه رو قیمت سلطانی حساب می کنن، سلطانی رو قیمت خود ببعی.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۳

بعضی جاها، وقتی هیچ جوری نمی شه با گزینه های روی میز سر کرد،‌ باید کلاً خود میزُ عوض کرد.

مثلاً می ری عروسی، می شینی پشت یه میزی که همه ی میوه ها و شیرینی های خوبشُ مهمونای قبلی خوردن.

هر چی هم منتظر می مونی که برات ظرف میوه ی تازه بیارن، یا حداقل بیان و پوسته های میراث مهمونای قبلیُ از جلوت بردارن، خبری نمی شه.

خب در چنین وضعیتی، بهترین کار اینه که آدم،‌ خیلی سریع بی خیال این یکی میز و گزینه هاش بشه و بره پشت یه میز دیگه بشینه.

به همین سادگی، به همین خوشمزگی ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۱۰

روی میز بعضی از مطب ها و داخل بعضی از آرایشگاه ها، چند تا مجله گذاشتن تا مشتری ها سرشونُ با اونا گرم کنن. ولی بیشتر این مجله ها،‌ اقلِّ کَم مال سه چهار سال پیشه.

در این وقت شب، از همه ی پزشکان،‌ آرایشگران،‌ وکلا و مشاوران املاک تقاضا دارم گزینه های روی میزشونُ یه مقدار به روز کنن.

آخه مصاحبه خانوادگی با یوزارسیف و پرویز سوبله چوبله، دو روز قبل از داربی سال 89 به چه درد مشتری می خوره؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۰۹

به بعضیا که مراجعه می کنی، می بینی روی میزشون  هیچ گزینه ای برای شما ندارن، ولی یه کم که دقت می کنی، می فهمی زیر میزشون یه خبرائیه.

یعنی بعضیا، عوض اینکه گزینه هاشونُ بذارن روی میز، می ذارن زیر میز که بتونن از من و شما زیر میزی بگیرن.

باز خوبه ما هیچ جوره اهل تعامل با گزینه های زیر میز نیستیم. واسه ما  هر گزینه ای دارید، عین مرد بذارید روی میز تا مشتری شیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۷

یکی از جاهایی که مدام از گزینه های روی میز آدم سؤال می کنن، شب خواستگاریه.

- خب به سلامتی، آقا پسرتون چی کاره هستن؟

 - مدرک تحصیلیشون چیه؟

- خونه و ماشین هم دارن؟

- موجودی حساب بانکی شون چقدره؟

- موهاشون مال خودشونه یا کاشتن؟

- گواهینامه شون مال ماشینه یا موتور؟

- بچه که بودن، همه ی واکسناشونُ زدن؟ 

- دندوناشون سالمه یا کرم خورده ست؟!

 البته تجربه ثابت کرده که در شب خواستگاری، علاوه بر چایی و گل و شیرینی، مهم ترین گزینه ای که باید روی میز هر دو تا طرف ماجرا باشه، صداقته. دندون کرم خورده رو می شه فردای بله برون رفت پر کرد، ولی با بی صداقتی نمی شه کاری کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۶

ما وقتی می گیم گزینه ی روی میز، منظورمون فقط میز اداری و میز کامپیوتر نیست.

شما وقتی داری رانندگی می کنی، بوق جزء گزینه های روی میزته. می تونی باهاش سلام و علیک کنی، سر یکی داد بزنی، بد و بیراه بگی،  پشت سر ماشین عروس و داماد شادی کنی، چرت راننده ی جلوییُ پاره کنی، و خیلی کارای دیگه ...

الآن خیلی از راننده ها نمی دونن که دسته ی راهنما هم جزء گزینه های روی میزشونه. برای همینم هیچ وقت راهنما نمی زنن.

یا هستن دوستانی که موقع دعوا، اولین گزینه ی روی میزشون قفل فرمونه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۰۵

موضوع  این مطلب گزینه های روی میزه.

بعضیا گزینه های روی میزشون فقط جنبه ی تزئینی داره. مثلاً محض کلاس گذاشتن، چند تا کتاب خوشگل قطور می ذارن روی میزشون، ولی حتی یه بار هم این کتابا رو باز نمی کنن ببینن چی توش نوشته.

یا از این شکلاتای صد در صد خارجی خیلی گرون می خرن و می ذارن روی میز، ولی زورشون میاد یه دونه شُ تعارف کنن به این و اون.

یا کلی پول می دن خودنویس چند صد هزارتومنی می خرن برای روی میزشون، اما نامه هاشونُ با همون خودکاری می نویسن که 5 تاشُ توی مترو از دستفروش خریدن هزار تومن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۰۴

خواهرا، توری سفید رو گرفته بودن بالای سرش...

عمه، قند می سابید.

مادرش، رفته بود صندلی بیاره واسه عاقد که مجبور نباشه سر پا بایسته..

فیلمبردار، ازش خواسته  بود قرآنُ باز کنه و دوتائیشون جلوی دوربین، قرآن بخونن...

خودش، ولی دلش نمی خواست برای غیر خدا قرآن بخونه، حتی اگه اون غیر خدا، فیلم روز عقدشون باشه...

چشماشُ بست و دلشُ برد در خونه اش..

عاقد که داشت می پرسید «آیا وکیلم؟»،  عروس رفته بود خوشبختی بچینه از شاخه فضل خدا...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۱

خوشبختانه، یا متأسفانه، اهل بیت، اون قدر کارِ «روی زمین مونده» دارن که آدم حیرون می مونه.

همه ی مشکلات کوچیک و بزرگ خونه و کوچه و محله و شهر و کشور ما، همه ی مشکلات این دنیای بزرگ، کارهای روی زمین مونده ی اهل بیته. هر کسی که به خاطر گل روی ماه امام رضا (ع)، حتی یه  کلوخُ از مسیر عبور آدما برداره، خادم امام رضاست.

برای خادم حضرت شدن، باید انگیزه و نیت خدمت داشت؛ کار، خودش پیدا می شه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۲۸