دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

آدم با ایمان، آدم شکاک و بد بینی نیست. ولی  ساده و زودباور هم نیست.

وجود یه مقدار شک و تردید باعث می شه تا آدم  هر حرفی رو از هر کسی قبول نکنه و چشم و گوش بسته دنبال کسی نره.

شک و تردید، اگه حالت شدید و افراطی به خودش نگیره، وجودش لازمه. مخصوصاً توی این دنیای جدید که خیلی خیلی پیچیده شده و نمی شه به هر دستی، دست داد!

به قول شاعر:

ای بسا ابلیس آدم روی  هست / پس به هر دستی نباید داد دست.

خیلی از اونایی که ما بهشون می گیم مالباخته، دارن چوب خوش باوری  خودشونُ می خورن.

البته ضرر مالی هر چقدر هم زیاد باشه قابل جبرانه. ولی بعضیا هستن که به جای زدن جیب آدم، رأی و عقیده ی درست آدمُ می زنن.

برای همینه که هیچ حرفی نباید در بسته و  چشم و گوش بسته قبول کرد!‌

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۶

شک و تردید از اون چیزائیه که ماها معمولاً  براش یه بار منفی قائل هستیم. در حالی که لزوماً تردید و شک چیزای بدی نیستن و ضرر نمی رسونن.

یک شک و تردید و به جا، می تونه آثار مثبتی برای خود ما، افراد دور و بر ما، و حتی برای کل آدمای دنیا داشته باشه.

چه جوریشُ عرض می کنیم!

 

به این فکر کنید که اگه قرار بود آدما، به هیچ کدوم از حرفایی که توی مدرسه یا از پدر و مادرشون می شنون شک نکنن.

اینجوری باید هنوزم تصور همه ی ما این می بود که زمین مرکز جهانه و خورشید و ستاره ها دارن دور زمین می چرخن.  یا فرضاً کره ی زمین روی دوش یه نهنگ سواره.

ولی همیشه بودن آدمایی که به شنیده ها و باور هاشون شک کردن و همون شک باعث شده تا چیزای تازه ای کشف کنن و پرده از حقایق تازه ای بردارن.

تردید و شک، راهیه برای رسیدن به دانایی.

 

اگه پای صحبت خیلی از تازه مسلمون ها بشینیم، می بینم بیشترشون نسبت به دین قبلیشون تعصب خاص داشتن و آدمای معتقدی بودن. ولی یه شک و تردید خیلی کوچیک باعث شده تا راجع به عقاید خودشون و  ادیان دیگه بیشتر تحقیق کنن. بعد هم همون تحقیق بهشون کمک کرده  تا راه بهتری رو برای باقی زندگیشون پیدا کنن.

شک می تونه مقدمه ای برای انتخاب راه های بهتر باشه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۴

اگه علم بشر این همه پیشرفت کرده، دلیل داشته.

دلیلش هم این بوده که هر دانشمندی،  به بخشی از گفته ها و یافته های آدمای قبل از خودش اعتماد کرده و  اون ها  رو درست فرض کرده و یه آجر روی آجرای قبلی گذاشته.

برای پیشرفت کردن و نوآوری داشتن، هم شک لازمه، ‌هم اعتماد.

اگه قرار باشه به همه ی گفته های قبلی شک کنیم باید برگردیم به غار.

اگر هم قرار بود به همه ی گفته های گذشتگان اعتماد کنیم،  همین الآنم توی غار زندگی می کردیم.

نه شک مطلق خوبه،‌نه اعتماد مطلق.

هر چیزی به جا به اندازه ش خوبه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۱۱

شکاکیت، مخصوصاً از نوع شدیدش، یه جور سوهان روحه.

آدمی که مدام به بقیه شک می کنه، جرأت نزدیک شدن و اعتماد کردن به هیچ کسی رو نداره.

همچین آدمی حتی نمی تونه برای خودش یه محرم اسرار و سنگ صبور داشته باشه.

شکاکیت باعث می شه که آدم همیشه احساس نا امنی کنه و نتونه سر راحت به بالین بذاره.

آدم شکاک، حتی تاب تحمل خوبی های بقیه رو هم نداره. چون مدام ذهنش به این سوال مشغوله که هدف فلانی از خوبی کردن در حق من چی بود؟ چه نقشه ای برای من داره؟! باید سر در بیارم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۹

نمیدونم  تا حالا اسم  «غیبت قلبی» به گوشتون خورده یا نه.

غیبت قلبی، با اینکه اسمش غیبته، ولی بیشتر از اونکه غیبت باشه، یه جور تهمته.

تهمتی که بر خلاف غیبت و تهمت عادی، به زبون نمیاد و  فقط توی قلب  آدم می مونه.

غیبت قلبی، یه جور  سوء ظن و  گمان بد راجع به بقیه ست. گمانی که ممکنه جایی بازگو هم نشه، ولی بازم فکر کردن بهش یه جور گناهه.

آیه های سوره ی حجرات که می گن بعضی از گمان ها گناهه،  منظورشون همین گمان هاست.

گمان هایی که برای دچار نشدن به اون ها، باید یه مقدار حس خوشبینی خودمونُ تقویت کنیم و  اجازه ندیم شک های بی مورد،‌ توی  ذهن و دلمون دور بردارن.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۹

برای  اینکه دستمون بیاد شک های مدام و بی مورد، چه اثراتی داره، کافیه یه توک پا بریم نزدیک ترین دادگاه خانواده ای که  آدرسشُ بلدیم.

اونجا، زن و شوهر هایی رو می بینیم که به خاطر شکاک بودن یکیشون، یا هر دو شون، کارشون به دعوا  و قهر و درخواست طلاق و جدایی کشیده.

 

ولی فقط دادگاه خانواده نیست که مضرات شک های زیاد و دم به دم و بی موردُ نشونمون می ده.

کافیه یه نگاهی به صفحه ی حوادث روزنامه ها بزنیم و ببنیم که شک بی مورد می تونه منجر به چه جنایت هایی بشه.

شک بی مورد ، از اون چیزائیه که اگه بهش بی محلی و کم توجهی نشه، یواش یواش کار آدمُ به جنون می کشونه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۶

کنار ضریح شش گوشه و زیر قبه ی حسینی، از خدا توفیق تشرف خواسته بود.

لحظه ای بعد،‌چهره ای دید ماه تر از ماه، خورشید تر از خورشید.

پرسید: شما؟!

شنید: مظلوم ترین مظلوم این دنیا!

با خودش گفت: حتماً عالم بزرگواری است، دل آزرده از قدرناشناسی مردم.

تا به خودش آمد،  کسی را  کنار خودش ندید.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۱

پرسید:

آن مصیبت که برایش صبح و شام خون گریه می کنید مصیبت علی اکبر است؟

فرمود: علی اکبر هم اگر زنده بود، صبح و شام برای آن مصیبت، خون گریه می کرد.

پرسید: آن مصیبت، مصیبت حضرت عباس است؟

فرمود: او هم اگر زنده بود، خون گریه می کرد.

پرسید: مصیبت، مصیبت جدتان است؟

فرمود: جدم حسین هم اگر زنده بود، برای مصیبت عمه ام زینب، صبح و شام، خون گریه می کرد.

خواب دیده بود، خواب امام زمانش را...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۱۰

در عالم مکاشفه،‌ پرسیده بود:

این نامه ها! 

این نامه ها که بی وقفه  می رسد و شما، پای آن چیزی می نویسی!

این نامه ها، که بعضی اش را می بوسید!

قصه ی این نامه ها چیست؟

امام زمان فرموده بود:

این نامه ها،‌ حوائج  و توسلات مردم است به امامزاده ها.

آن نامه ها که می بوسم،  از  عمویم عباس رسیده اند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۷

از خصایص اصحاب مهدی پرسیده بودند.

رئیس مذهبمان، فرموده بود:

مردانی هستند شب زنده دار؛

در نمازشان، زمزمه هایی دارند، شبیه صدای زنبوران.

شیران روز و راهبان شبند.

برای امامشان، مطیع تر از کنیزان فرمانبردار.

از خدا می ترسند و آرزوی شهادت دارند.

مردانی که شعارشان، خونخواهی حسین است؛

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۵