دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

خدا هزار و یه اسم داره و  دو تا از اسم های زیبای خدا، فاتح و فارجه. فاتح و فارج، یعنی گشاینده و گشایش دهنده. در این عالم، هیچ قفل و راه و گره و سد و تنگنایی گشوده نمی شه، مگر از راه تجلی همین دو اسم زیبا.

چیزهایی در این عالم وجود دارن که مظهر همین دو اسم می شن تا مقدمه ی برای اتفاق زیبای گشایش باشن. مثل کلید که اسباب گشایش قفل های بسته است.

مثل دست، که گــاهی درهــای بسته رو باز می کنه، گاهی گره های بسته رو، گاهی راه های بسته رو! مثل زبان که خودش و واژه هاش، باعث و بانی گره گشــایی می شن. مثل عقل، که بزرگ ترین نعمت راه گشای بشر بوده و هست. و مثل قائم آل محمد که فرج او، گشایش قفل بسته و گره  کور تاریخه.

ایمان داشته باشیم که کوچه های آسمان هم بسته و بن بست نیستن. به شرط اون که از کلید طلایی دعا و نیایش استفاده کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۵

خیال پردازی خیلی خوبه. ولی به شرط اینکه گام به گام  و  همزمان با واقعیت پیش بره.

مورد داشتیم توی خیالش عاشق یکی شده. بعدم تو خیالش  باهاش ازدواج کرده.  تو خیالش، بچه دار شدن. بچه ها رو بزرگ کردن. عروس و داماد گرفتن.  الانم چند تا نوه دارن.

از آتیش اینجور خیال پردازی ها، هیچ دیگی گرم نمی شه.

آدم وقتی توی خیالش، عاشق یکی می شه، باید به فکر راهی برای  فراهم کردم مقدمات خواستگاری  کردن و بله گرفتن باشه. اگه راهش پیدا شد، بعد می شه راجع به مقصد  ماه عسل هم خیال پردازی کرد. 

خیال خوب، خیالیه که گام به گام پیش بره.

 

خوش به حال اونایی که خیال شون ضابطه مند خیال پردازی می کنه.

یعنی اول راجع به راه های پولدار شدن خیال پردازی می کنن، بعدش راجع به راه های خرج کردن پول.

ولی بعضیا اینجوری نیستن. یعنی خیالشون حوصله نداره راجع به راه های پولدار شدن تخیل کنه.  اینا خیالشون فقط راجع به راه های خرج کردن پول  رویا پردازی می کنه. اونم پولی که معلوم نیست کی و کجا باید به دست بیاد.

 

خدا هیچ قوه و استعدادی رو بی حکمت در وجود ما نذاشته. خدا به ما قدرت خیال پردازی داده تا باهاش واقعیت ها رو تغییر بدیم. تا دنیا رو به شکل رویاهای خودمون کنیم. به همون خوبی، به همون قشنگی و راحتی.  خدا به ما قدرت خیالُ داده تا باهاش فردا رو بهتر از دیروز کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۱۰

 

 

بیشتر هنرمندای دنیا، توی یه بازه ای از زندگی شون،  سختی و نداری رو تجربه کردن.

خیلی از مخترعین و مبتکرین و مکتشفین هم همینطور.

اصولاً آدما هر چقدر که محدود تر بشن، قوه ی خیالشون بیشتر پر و بال پیدا میکنه. پر و بال پیدا می کنه تا راهی پیدا کنه برای خروج از محدودیت.

ولی آدم رفاه زده، احتیاج چندانی به خیال پردازی نداره. چون همه چی دم دستشه.

اگه توی زندگی محدودیت هایی داریم، اونا رو قدر بدونیم. هر محدودیتی یه فرصته برای استفاده از قوه ی خیال.   بعداً خیر اینجور خیال پردازی ها فقط به خودمون نمی رسه. به بقیه هم می رسه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۰۵

تا دیروز، از فلان چیز، نفرت داشتیم. ازش خوشمون نمی اومد.

امروز ممکنه از همون چیز خوش مون بیاد. ممکنه عاشقش باشیم.

جالبه که هیچ تغییری  هم در فلان چیز اتفاق نیفته. اون چیزی که عوض شده، تصویر خیالی ما از همون چیزه.  تا دیروز  توی خیال مون یه تصوری ازش داشتیم و امروز یه تصور دیگه داریم.

ماها بر اساس حقیقت بیرونی آدما و چیزهای مختلف، قضاوت نمی کنیم.

ما بر اساس تصور خیالی خودمون از اوناست که قضاوت می کنیم.

این تصور خیالی، می تونه درست، نیمه درست، یا کاملاً اشتباه باشه.

 

مورد داشتیم طرف کلاً روحیه شُ از دست داده بوده. احساس می کرده به آخر خط رسیده. بعد نیم ساعت با یکی نشسته، از این رو  به اون رو شده. امیدوار شده. انرژی گرفته.

معلومه که توی این نیم ساعت، دنیا از این رو به اون رو نشده. فقط تصور خیالی طرفه که عوض شده.

بعضیا هستن که با حرفاشون به خیالات ما سر و سامون می دن. آباد و مرتبش می کنن. همصحبتی با این آدما رو باید قدر دونست.

عوضش بعضیای دیگه با بولدوزر می افتن به جون خیال ما. همه چی رو خراب می کنن. به هم می ریزن. بی سر و سامون می کنن.

هر چی  که از اینجور آدما دوری کنیم، بیشتر به نفع مونه.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۸

ممکنه جیب مون خالی باشه، ولی توی خیال مون، ثروت مند ترین آدم دنیا باشیم. اونقدر که ندونیم با پولامون می خوایم چی کار کنیم!

ممکنه یخچال خونه مون خالی باشه، ولی توی خیال مون می تونیم به همه ی خوراکی های خوشمزه ی دنیا فکر کنیم.

با پای خیال می شه بدون بلیط و گذرنامه و ویزا، به هر جایی سفر کرد.

با دست خیال می شه بدون مصالح و امکانات، هزار جور دنیای متفاوت ساخت.

دست و پای خیالُ نمی شه بست.

قوی ترین استعداد درونی ما، همین قوه ی خیاله.

 

بعضیا، خیالُ خیلی دست کم می گیرن. فکر می کنن  خیال پردازی، یعنی یه کار پوچ و بی فایده. اینا حواسشون به قدرت خیال نیست.  اینا نمی دونن که از خیال، خیلی کارا بر میاد.

توی اوج دندون درد، وقتی توی خیالت به یه چیز دیگه فکر می کنی، دندون دردت تسکین پیدا می کنه.

وقتی به ترشی جات فکر می کنی، دهنت آب می افته. وقتی یه شوری فکر می کنی، بی اختیار تشنه ت می شه!

اینا تاثیر چیه؟ تاثیر خیاله دیگه. تازه اینا که چیزی نیست. از خیال، یه کارهایی بر میاد که تسکین دندون درد و  آب افتادن دهان پیش اون هیچه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۴

هنر، محصول خیال پردازیه. اگه چیزی به اسم خیال نداشتیم، نه از ادبیات خبری بود، نه از سینما، نه از نگارگری و پیکرتراشی. نه حتی از موسیقی!

دنیای نچسبی می شد، دنیای بدون هنر، دنیای بدون خیال!

خدا رو شکر که اینجوری نیست.

باعث و بانی همه ی اختراعات و ابتکارات بشر، قوه ی خیاله.

اگه خیال پرواز به سر آدمیزاد نمی زد، نه بالنی ساخته می شد، نه هواپیما و بالگردی.

اگه خیال سفر به سر کسی نمی زد، نه اسب ها رام میشدن، نه  درشکه  و ماشین دودی و  کشتی و  موتور سیکلتی ساخته می شد.

همه ی بناهای بلند، اول توی خیال شکل گرفته و بعداً روی زمین پیاده شده.

چه می کنه این قوه خیال! دستش درد نکنه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۸:۴۵

قراره با هم راجع به خیال صحبت کنیم. قوه ای که بعضیا باهاش خیلی رفیقن، بعضیا  همه جوره گرفتارشن، بعضیا هم زیاد کاری به کارش ندارن. سراغی ازش نمی گیرن و بهش کم محلی می کنن. رابطه ی شما با قوه ی خیالتون چه جوریه؟

چقدر اهل خیال پردازی هستید؟ راجه به چه چیزایی خیال پردازی می کنید، راجع به چه چیزایی، نه!

 

خدا به ما آدما دو تا هدیه ی ویژه داده. یکی عقل، یکی هم همین خیال.

توی این عالَم، بعیده کسی از غیر از ما بتونه خیالپردازی کنه. تخیّل از عهده ی هیچ کسی به جز خودمون بر نمیاد. نه درختا، چیزی به اسم خیال دارن، نه کوه  و چشمه و سنگ؛ نه پرنده ها و چرنده ها و جونده ها.

خیال، واسه ماس.

کُلّش واسه ماس.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۷:۴۲

خدایا!

از گریه ای که به خاطر  افسوس دنیا باشه

از خنده ای که  تو رو خوش نیاد

از عصبانیتی که به خاطر تو نباشه...

از  هر حال و احساسی که رنگ تو رو نداشته باشه، به خودت پناه می برم.

پناهم بده....

 

خدایا!

خودم رو توی خواب و بیداری

توی راحتی و گرفتاری

توی خوشحالی و بی حالی...

توی همه لحظه ها و ثانیه هام، به تو ، و  فقط و فقط به خودت می سپارم...

بهترین نگهدار!

نگهدار و نگهبانم باش!


خدایا!

یه کاری کن که فقط و فقط از خودت حساب ببرم.

اینجوری چیزای غیر خودت،  پیش چشمم کوچیک تر از اونی به نظر میان که بخوان منُ بترسونن...

خدایا!

 یه کاری کن که توی زندگی،  فقط از دو تا چیز بترسم.

یکی بزرگی و ناراحتی تو، یکی هم اشتباه های خودم.



خدایا!

امروز ازت هوش و حواس می خوام.

هوش و حواسی که اجازه نده بازی بخورم و  جوگیر بشم.

خدایا!

ازت دو تا چشم باز و یه حواس شش دنگ می خوام.

اینجوری، کسی نمی تونه از احساساتم سوء استفاده کنه.

خدایا!

شنیدم بنده های با ایمانت، خیلی زرنگن.

امروز، ازت زرنگی رو می خوام.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۵:۲۲

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکلشون اینه که به خدا اعتماد ندارن.

یعنی وقتی خدا می گه از تو حرکت، از من برکت و روزی، اونا باور نمی کنن.

پیش خودشون می گن: شاید خدا نتونست روزی ما رو جور کنه.  شاید یادش رفت، شاید دیر کرد.

ولی اونایی که  چشم و دلشون به روزی حلال روشنه،‌خوب می دونن که حرف خدا، حرفه و خودش فرموده که روزی رسونه...

پس تا وقتی روزی حلال تضمین شده هست، چرا آدم بی صبری و کم طاقتی کنه و بره دنبال نوع غیر حلالش؟! ا

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکل دیگه شون اینه که قناعت ندارن.

چون اگه  به همون آب باریکه ای که خدا داره از راه حلال براشون میفرسته قناعت می کردن، دیگه لازم نبود  دنبال لقمه های گنده تر، اما از جنس ناپاک و غیر حلال برن.

اینا، البته حواسشون نیست که روزی غیر حلال، برکت نداره.

چیزی هم که برکت نداشته باشه، چه زیادش، چه کمش، به درد نمی خوره و آدم رو به جایی نمی رسونه...

آخر و عاقبت هم که اصلاً نداره.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۷

همیشه به ما توصیه کردن، همون روزی و غذای حلال رو هم،‌ اونقدر نخورید که سنگین بشید و از بقیه  کارای زندگی تون بمونید.

به ما ها گفتن، پر خوری، دلُ سنگ می کنه.

لقمه حلال که زیادش با آدم این کارُ می کنه، شما خودت حساب کن ببین غیر حلالش اگه با پرخوری خورده بشه، چه بلایی سر آدم میاره...

اصلاً بلا نسبت، غذا خوردن ما ها، مث بنزین زدن ماشین توی پمپ بنزین می مونه.

ماشین برای این ساخته نشده که دم به دقیقه توی صف پمپ بنزین باشه. ولی همون ماشین،  هر چند وقت یه بار باید یه سری هم به پمپ بنزین بزنه.

ما ها هم برای خوردن به این دنیا نیومدیم. ماموریت ما چیز دیگه ایه. ولی خب به خاطر همون ماموریت باید بعضی وقتا هم بشینیم سر سفره روزی. البته از نوع پاک و حلال و بابرکتش....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۰۵