نزاع
دو نفر که با قفل فرمان یا با دست خالی به جان هم افتاده اند... چند نفر که سعی دارند آنها را از هم جدا کنند... عده ی زیادی هم تماشاچی خندان... عده ای هم مشغول فیلم برداری از ماجرا. صحنه ی آشنایی که خیلی از ما برای بیشتر از یک بار آن را از نزدیک دیده ایم. مخاطب خاص این نوشته طرف های این پدیده ی خطرناک اند. پدیده ای به اسم نزاع.
بر اساس تعاریف، درگیری بین 2 یا چند نفر را نزاع میگویند. چه این درگیری از جنس لفظی باشد، و چه از نوع فیزیکی و بزن بزن. البته پدیده های ملموسی مثل نزاع، نیاز چندانی به تعریف ندارند. چیزی که عیان است، چه حاجت به بیان است.
صد البته که همه ی نزاع ها در خیابان و پیاده روها اتفاق نمی افتد. مجتمع های مسکونی، فضاهای کارگاهی، پاساژها و مراکز خرید، مراکز بهداشتی و درمانی، ورزشگاه ها، حتی راهرو های دانشگاه و حیاط مدارس. همه ی این محیط ها، مکان هایی اند که نزاع در آنجا اتفاق میفتد.
نزاع حتی به طبقه یا شغل خاصی هم اختصاص ندارد. جنس بزن بزن دو کارگر ساختمانی با زد و خورد دو نماینده در پارلمان فلان کشور یکی است. همان مشت و لگد ها، و گاهی همان واژه های رکیک.
عوامل فرهنگی و هورمونی، مردها را برای نزاع و یقه گیری مستعد تر از زن ها کرده است. اما این به آن معنا نیست که زن ها نزاع نمی کنند. آمارهای پزشکی قانونی از نزاع خانم ها هم نگران کننده است.
بر اساس آمارهای پزشکی قانونی، در هر ساعت حدود شصت و شش درگیری منجر به جرح در کشور اتفاق می افتد. تقریباً هر پنجاه و پنج ثانیه، یک نزاع! تنها در سال گذشته 590 هزار شهروند به دلیل ضرب و جرح در نزاع، راهی پزشکی قانونی شدند. متاسفانه تهران در نزاع های خیابانی جلودار آمارهاست.
کارشناسان، گرما و آلودگی هوا، آلودگی صوتی، بیکاری، پرسه زدن های بی مورد، بیسوادی یا فرهنگ پایین را علت وقوع نزاع و درگیری می دانند. فشارهای اقتصادی و اجتماعی هم تاثیر زیادی در بروز این حوادث دارند. بر اساس پژوهشی که یک پژوهشگر با همکاری پلیس در شهر تهران انجام داده است، علل نزاع به 4 دسته کلی تقسیم شده است. این چهار دسته به ترتیب اولویت عبارتند از: آسیب های اجتماعی، مسائل خانوادگی، رعایت نکردن حقوق دیگران و مسائل مربوط به راهنمایی و رانندگی. اما در کنار این علت های بیرونی، نزاع یک علت درونی مهم دارد: پایین بودن آستانه ی تحمل آدم ها.
متاسفانه بچه ها، در نظام آموزشی کنونی چیز زیادی راجع به مهارت های کنترل خشم و هیجان نمی آموزند. اما با مشاهده ی رفتار بزرگتر ها، یاد می گیرند که خیلی وقت ها باید دست به یقه شد.
علت بسیاری از نزاع ها، ناتوانی نهادهای مسئول در بر آوردن خواسته ها و حل و فصل سریع و صحیح اختلافات است. عملکرد صحیح وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در خصوص اختلافات میان کارگر و کافرما به کاهش نزاع در محیط های کارگری کمک می کند. عملکرد صحیح شهرداری ها در مسائل مربوط به نوسازی خیابانها، تخریب خانههای مردم، ساخت و ساز غیرمجاز، و سد معبر نقش بازدارنده در بروز نزاع خواهد داشت. وزارت بهداشت باید در مسائلی چون دیر حاضرشدن اورژانس و عملکرد کارکنان بیمارستان پاسخگو تر از وضعیت فعلی باشد. آتش بسیاری از نزاع ها با حضور پررنگ تر و سریع تر پلیس در جامعه سرد خواهد شد. از نقش مهم قوه قضائیه هم نباید چشم پوشید. اطاله ی دادرسی، نافذ نبودن قانون و به روز نبودن آن، رسیدگی نکردن صحیح به پروندهها، و نارضایتی از روند دادرسی قضایی از زمینه های گرایش مردم به نزاع هستند.