دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جنگ» ثبت شده است

دو نفر که با قفل فرمان یا با دست خالی به جان هم افتاده اند... چند نفر که سعی دارند آنها را از هم جدا کنند... عده ی زیادی هم تماشاچی خندان... عده ای هم مشغول فیلم برداری از ماجرا. صحنه ی آشنایی که خیلی از ما برای بیشتر از یک بار آن را از نزدیک دیده ایم. مخاطب خاص این نوشته طرف های این پدیده ی خطرناک اند. پدیده ای به اسم نزاع.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۱۴

ما کاری به کُرات دیگه نداریم،  ولی الآن روی همین  کره زمینی که ما داریم توش زندگی می کنیم، هستن کشورهایی که از خرابه های شهر های جنگ زده و ویران شده شون به عنوان موزه استفاده می کنن.

یا  مثلاً  اسم خرابی های زلزله و طوفان و سونامی رو  می ذارن جاذبه توریستی..

بعدم کلی تبلیغات میکنن که «تور بازدید از مناطق سونامی زده»

خلاصه که بعضی از کشورها،  از همین راه، گردشگر های «خرابی ندیده» رو حسابی سرکیسه می کنن...

تازه این چیزی که گفتم یه مثال ساده بود، و گرنه آدم اگه چشم هاش ُ باز کنه و  یه مقدار هوش و ذکاوت به خرج بده، می تونه هر تهدیدی رو  برای خودش به یه فرصت تبدیل کنه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۳

یادمه چند وقت پیش فیلمی رو می دیدم از دو تا لشگر که برای جنگیدن مقابل هم صف آرایی کرده بودن.

فرمانده یکی از دو لشگر وقتی دید تعداد افرادش خیلی کمه و  در صورت درگیری حتماً شکست می خوره، یه فکری به ذهنش رسید.

اون دستور داد افرادش تا می تونن گرد و خاک به پا کنن.

جوری که چشم افراد سپاه مقابل هیچی رو نبینه. 

لشگریان هم همین کار رو کردن و فضا به شدت غبار آلود شد.

اما وقتی گرد و غبار ها یواش یواش فرو کش کرد، سپاه مقابل دیدن که حریفشون از همون فرصت کوتاه ا ستفاده کرده و پا بر فرار گذاشته!

این داستان رو تعریف کردم که بگم گرد و خاک کردن و داد و هوار بعضی از آدم ها هم دقیقاً با همین هدفه. 

کدوم هدف؟

فرار از رویارویی با منطق و واقعیت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۹

از میون همه جهاد ها، اسم یه جهاد شده جهاد اکبر.

جهادی که به مبارزه ما با خودمون و خواسته هامون و هوای نفسمون مربوط می شه.

اینکه در روایات اومده قوی ترین انسان، کسیه که بر هوای نفس خودش غلبه کنه ، نشون می ده که چقدر این نوع از جهاد سخته.

واقعاً هم شوخی نیست. ماها خیلی وقتا حریف این و اون می شیم،‌ ولی هر چی زور می زنیم نمی تونیم حریف خودمون و دل خودمون بشیم.

کسی که زورش به خودش برسه و بتونه خودشُ به زمین بزنه،‌معلومه خیلی  کارش درسته....

مقابل جهاد اکبر یا «تلاش بزرگ»، جهاد اصغر یا «تلاش کوچیکه» قرار داره.

البته یه وقت اسم «اصغر» این جهاد گولتون نزنه. چون همچین جهادی دقیقاً مربوط میشه به جنگ و جبهه و رفتن جلوی تیر و ترکش.

جهاد اکبر، جهادیه که اسم کُشته اون، می شه شهید. شهیدی که برای همیشه زنده می مونه. زنده و روزی خور سفره مهربونی خدا.

ولی  بازم تکرار می کنم:

اشتباهه اگه فکر کنیم جهاد، فقط به جهاد مسلحانه و خودسازی می شه.

هر حرکتی که در راه خدا انجام بشه و هر زحمتی که در این راه به جون خریده بشه، یه جور جهاده.

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۴۷

وقتی یه کلمه 198 بار، یعنی نزدیک 200 بار توی قرآن تکرار بشه و خدا این همه روی اون تأکید داشته باشه، معلومه کلمه ی مهمیه.  

جهاد یعنی «کوشش کردن و کوشیدن به اندازه طاقت»

بعضی ها هم گفتن :  جهاد یعنی «کوشش توأم با رنج» یا « تلاش در کار با آنچه در توان باشد.»

خلاصه که جهاد همون بالا زدن آستین همت  و بالا کشیدن پاشنه ی همته.

وقتی جهاد با کلمه «فی سبیل الله » همراه باشه، مفهوم ویژه ای  پیدا می کنه، جهادِ در راه خدا، یعنی  هر نوع فعالیت و مبارزه سیاسی و اجتماعی و حتی اخلاقی، فرهنگی و اقتصادی، با جان و مال و زبان و قلم و فکر .

کلاً هر نوع  سعی و تلاشی که به خاطر خدا و در راه خدا باشه،  اسمش می شه جهاد فی سبیل الله.

فرقی همه نمی کنه که جهادگر در موقع همچین جهادی اسلحه کلاشینکف دستشه یا بیل و فرقون یا خودکار و روان نویس.

تلاش، تلاشه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۴۶

همه دانش ها، یه ریشه مشترک دارن...

یعنی از یه جای واحد شروع می شن.

 درست ترش اینه که  باید از یه جای واحد شروع بشن...

حالا اگه کسی با اون ریشه واحد کاری نداشته باشه و فقط و فقط سرش به تخصص خودش گرم باشه، کارش مث چی می مونه؟

مث کار کسی که یه کتاب رمان رو از وسطش باز کنه و بی اطلاع از فصل های اولیه اون، شروع کنه به خوندن بقیه فصل ها...

همچین کسی، مشکل بتونه از کلیت داستان، چیزی سر در بیاره.

 

نقطه آغاز همه دانش ها، خدا شناسیه...

یعنی ما هر جای این هستی رو که بخوایم بشناسیم، اول از همه باید بدونیم هستی از کجا اومده...

دونستن این سؤال، نگاه ما رو به هستی و چگونگی شناخت اون هم تغییر می ده.

نتیجه دانش فیزیک و ریاضیات، وقتی بدون خدا شناسی آغاز بشه، می شه بمب های چند ده تنی و هسته ای و اینجور چیزا...

ولی نتیجه  همون دانش ها، وقتی از زیر چتر اعتقاد به خدا بیرون بیان، کمک به صلح و سعادت بشره.

 


به سلامتی، در مقام اشرف مخلوقات، دل هسته رو هم شکوندیم..

الکتریسیته رو هم که قبلش کشف کرده بودیم...

فضا رو هم  که تسخیر کردیم...

ظاهراً پا روی کره ماه هم گذاشتیم....

چند سال دیگه هم قراره بریم مریخ...

نانو تکنولوژی و  آی تی و عصر دیجیتال و اینجور چیزا رو که دیگه نگو!

یه کارهایی کردیم که وقتی بهش فکر می کنیم، سر خودمون هم سوت می کشه...

ولی با همه این اوصاف، وقتی یه گوشه از کره خاکیمون قحطی میاد، آدم هاش باید از گرسنگی بمیرن....

خودمونیم واقعاً...

دانشه ما ها داریم؟!


«دعوتید به خواندن کتاب احادیث دانشجویی»
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۹

برای حروم کردن نون و لقمه ی حلالی که داره می ره سر سفره، کلی راهکار سریع و سهل الوصول وجود داره.

یکی از این راهکارها، رشوه ست.

به قول یکی، رشوه، چوب دو سر آتیشه.

یعنی  فرقی نمی کنه آدم کدوم سر خط باشه. سر رشوه دادن، یا سر رشوه گرفتن.

از پیامبرمون روایت شده که فرمود: رشوه دهنده و رشوه گیرنده، جفتشون توی آتیشن.

بدا به حالشون!

 

اگه با عوض شدن اسم یه کار، حکمشم عوض می شد، برای بعضیا خیلی خوب بود.

ولی خبر بد برای همون بعضیا اینه که عوض کردن اسم کار، رسم کارُ عوض نمی کنه.

گیریم که اسم اون پولیُ که یواشکی رد و بدل میشه گذاشتیم شیرینی و پول چایی.

گیریم که با ظاهر سازی، واسه ربا دادن و رباگرفتن کلاه شرعی درست  کردیم.

با فرشته هایی که به جای شیرینی  و پول چایی می نویسن رشوه، با ملائکه ای که عوض اسکُنت و کارمزد می نویسن ربا، با اونا چه کنیم؟!

اصلاً سر خدا رو مگه می شه کلاه گذاشت؟!

 

می گفت: پول را گر سر پولاد نهی نرم شود.

راستم می گفت.

خدا می دونه که همین پول رشوه، تا حالا سقف ایمان و اعتقاد چند نفرُ روی سرشون خراب کرده.

ولی همین الآن هستن آدمایی که پول، مخصوصاً از نوع زیر میزیش، حریف وظیفه شناسی و انسانیت و ایمان  فولادی اونا نمی شه.

خوش به حالشون و بهشت، قسمت و روزی شون.

 

اونجوری که آیه های قرآن می گن، رشوه  گیری و رباخواری و خوردن مال حروم و لقمه ی ناپاک،‌  اولین جایی که  خودشُ نشون می ده روی قلب و دل آدمه.

رشوه و لقمه ی حروم، دل ُ سنگ می کنه.

دل سنگ هم  نه میخ آهنین بهش فرو می ره، نه علم و حکمت و سواد

روی دل سنگ شده اثر داره، نه آه و ناله ی دیگران تأثیری داره، نه پند و نصیحت و موعظه.

دل سنگ شده، به این زودیا اشکش در نمیاد. عذاب از این بالاتر؟!

 

خدا، به این سادگی به کسی اعلان جنگ نمی ده.

خدا اصلاً با بنده هاش سر جنگ نداره. خدا ارحم الراحمینه. پیامبرش هم همینطور. پیامبرش هم عین خودش، رحمت للعالمینه.

خدا، ممکنه به خاطر اشتباه بنده هاش، اونا رو گوشمالی بده، ولی  کم پیش میاد که به خاطر یه گناه، خدا و رسولش به کسی اعلان جنگ داده باشن.

از بین همه ی گناه های کبیره، فقط یه گناهه که  خدا، از طرف خودش و پیامبرش، به اهالی اون گناه، اعلان جنگ داده.

اون گناه بزرگ هم چیزی نیست جز، نزول خوری...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۰:۴۷