دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «رفاقت» ثبت شده است

بعضیا گفتن:  «انسان یعنی موجود انس گیرنده»

ماهی، کارش شنا کردنه.

پرنده، عادتش پروازه.

آدمیزادم، خصلتش انس گرفتنه. حتی اگه آدمیزادی دور و برش نباشه، با در و دیوار رفیق می شه.

آدمی که نتونه رفیقی  برای خودش پیدا  کنه مثل پرنده ایه که نمی تونه پرنده کنه. تا حالا دیدن یه ماهی نتونه شنا کنه؟! آدمی که نتونه دوستی پیدا کنه برای خودش عین همون ماهیه.

 

پولمونُ هزار جور مراقبیم که گم نشه. می سپاریمش دست بانک. می ذاریمش توی گاوصندوق، قایمش می کنیم که پیش چشم نباشه.

برای ماشین مون دزدگیر نصب می کنیم، چند جور قفل و بست می ذاریم، تازه بیمه ی سرقت هم می خریم. دست آخرم می ذاریمش داخل پارکینگ. قیمتیه، نمی خوایم از دست بدیمش.

برای باقی چیزای قیمتی هم کمتر از این  احتیاط به خرج نمی دیم.

برای رفاقت چطور؟!

ارزش یه رفیق خوب توی ترازوی محاسبات مون چقدره؟!

 

خدا صد و بیست و چهار هزار تا پیامبر فرستاده تا آدما رو زیر خیمه ی ایمان جمع کنن. سایه ی این خیمه ی خیلی خنکه. هوای این خیمه خیلی خوشه.

زیر این خیمه همه با هم یارن. رفیقن. برادرن.

زیر این خیمه، همه با هم عین خواهرن.

یکی از برکت های نعمت ایمان، همین یار شدن آدما با همه. باید قدر دونست سایه سار خنک و هوای خوش این خیمه رو.

 

کسی که  از اول گنجی نداشته، غصه ی نداشتن گنجُ نمی خوره.

غصه ی نداشته ها رو نباید خورد.

ولی نمی شه بابت از دست دادن داشته ها، غصه نخورد.

کسی که گنجی داشته و اونُ از دست داده، حسرتش به جاست.

حالا فکر کنید اون گنج از دست رفته، یه رفیق باشه، فکر کنید علت از دست دادن اون گنج، به جا نیاوردن رسم دوستی باشه. همچین کسی، هم حسرتش به جاست، هم ملامت و شماتتش!

 

 

امام علی (ع): ناتوانترین مردم،کسى است که در یافتن دوست ناتوان باشد وناتوانتر از او،کسى است که دوستى فرا چنگ آرد و ضایعش گذارد.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مهر ۹۴ ، ۱۰:۱۸

از هر عاقلی که راجع به اعتماد کردن بپرسی، می گه:

«اول آزمودن، بعداً اعتماد کردن»

 اعتماد رو باید تقدیم کسی کرد که توی آزمون دوستی و راستگویی و وفاداری، نمره قبولی گرفته باشه.  تازه اونم نه یه بار و دو بار. چند بار!

جایی به نقل از امام صادق (ع)  حدیث کوتاهی دیدم راجع به همین موضوع.

امام فرموده بود:

به دوستى کسى اعتماد مکن ، تا آن که او را  برای امتحان، سه بار به خشم آورى.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۴۰

 

 

یکی از راه های شکل دادن به رابطه های جدید ، معارفه ست؛

توی یه مهمونی ، معمولا وظیفه معارفه میهمانانی که همدیگه رو نمی شناسن و همه فقط با میزبان آشنایی داره ، بر عهده خود میزبانه؛

میزبان وظیفه داره افراد حاضر در میهمانی رو به هم معرفی کنه و زمینه ساز آشنایی بیشتر اون ها با هم باشه؛

ولی امان از میزبان هایی که یادشون رفته یا اصلا نمی دونن در کنار آوردن بستنی و آجیل  برای مهمون ها ، همچین وظیفه ای هم دارن؛

 

 

یکی   دیگه از راه های پیدا کردن  دوست و جلب آشنایی مردم ، اینه که انسان خوش برخوردی باشی و  بتونی خیلی زود سر صحبت رو با بقیه باز کنی؛

مثلا توی مترو یا اتاق انتظار پزشک ، به جای اینکه در و دیوار رو نگاه کنی ، یا با گوشی همراهت بازی کنی ، سعی کنی دو کلمه با بغل دستی خودت حرف بزنی؛

البته این روش خیلی خوش بینانه ست  و درست مثل صعود تیم ملی به همه دوره های جام جهانی ، تا حدود  زیادی به اما و اگر ها  بستگی داره؛

مثلا اگر طرف مقابل هم بخواد با ما سر صحبت رو باز کنه  و اگر ما و اون بتونیم به یه موضوع خوب برای حرف زدن دست پیدا کنیم و اگر سر اون موضوع به تفاهمی برسیم و اگر این حرف زدن بتونه تا مدتی ادامه پیدا کنه ، اون وقت شاید زمینه ای باشه برای آشنایی بیشتر  و گفت و گو های بعدی؛

شاید بگی : پس این روش هم درست بشو نیست ، ولی من می گم :

اگه خدا بخواد همه اما و اگر ها شدنی هستن؛

 

خوبه بدونیم اسم یکی از بهترین، مطمئن ترین، و تضمینی ترین روش های دوست یابی هست : «خوب بودن»

 

آره! خوب بودن؛

خوب بودن باعث میشه همه دلشون بخواد با ما نسبتی ، هر چند دورا دور داشته باشن؛

خوب بودن باعث جاذبه میشه؛

یه قانون کلی میگه :

هر انسانی که احتیاج به کمک داره ، می تونه یه فرصت مناسب برای کسب یه آشنای جدید باشه؛

وقتی یکی کنار اتوبان بنزین تموم کرده ، یا ماشینش پنچر شده ، می تونیم برای کمک بهش توقف کنیم و یه آشنای جدید برای خودمون دست و پا کنیم؛

بازم میگم : برای پیدا کردن  دوستای جدید ، هیچ روشی بهتر از خوب بودن نیست؛

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۱۱

پیدا کردن یه دوست خوب ، کار سختیه؛

و صد البته که از اون سخت تر ، نگه داشتن همچین دوستیه؛

خیلی ها هستن که دوست داریم باهاشون دوست بشیم ولی نمیشه؛

یعنی شرایطش فراهم نیست؛ چه از این طرف ، چه از اون طرف؛

اینجور وقتا ، باید یاد همون ضرب المثلی بیفتیم  که میگه :

«آب دریا را اگر نتوان کشید / هم به قدر تشنگی باید چشید »

اگه این امکان برامون نیست که دوست صمیمی و یار غار یه آدم دوست داشتنی بشیم ، برقراری یه آشنایی ساده و مختصر می تونه گزینه قابل تأملی باشه؛

خدا رو چه دیدی ؟

شاید همین آشنایی مختصر رفته رفته تبدیل شد به یه رفاقت ریشه دار؛

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۰

سوء ظن و بد بینی، همینجوری و به خودی خود، کار خیلی درستی نیست. یعنی بنیان خیلی از خانواده ها و رفاقت ها و شراکت ها به خاطر همین حس سوء ظن اونم از نوع الکی و بی خودش از هم پاشیده شده.

ولی بدترین نوع سوء ظن و خطرناک ترین مدل عینک بد بینی، سوء ظن داشتن و بد گمونی به خداست.

بعضیا، همیشه یه باور غلط قلبی دارن که خدا،  مترصد فرصته تا اون ها رو به خاک سیاه بنشونه و بالاخره هم یه روز این کار رو می کنه.

اینا هر اتفاق و تغییری رو به فال نحس می گیرن.  چون فکر می کنن  اون اتفاق و تغییر مقدمه ایه برای اینکه خدا، نقشه خودش رو در مورد اون ها عملی کنه.

خدا اسم همچین بدگمانی هایی رو می ذاره: بد گمان های جاهلانه.

جالبه که حتی توی قرن بیست و یکم و عصر روشنفکری  هم بعضی ها با  بدگمانی های عصر جاهلیت به خدا و آسمونش نگاه می کنن...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ تیر ۹۴ ، ۱۵:۴۱

اینقدر مطیع و سر به راه و رامه که نگو و نپرس.

هر وقت تو بخوای شروع می کنه به حرف زدن. هر وقت هم نخوای، لبش رو می بنده و لام تا کام صحبت نمی کنه.

تازه همیشه هم  فقط راجع به همون موضوعی که تو می خوای صحبت می کنه.

اونم با هر سبک و لحنی که   باز تو بخوای.

خلاصه که خیلی ماهه و همه جوره باهات راه میاد.

اگه  تو حاضر باشی اون رو با خودت ببری، اون حاضره همیشه باهات باشه.

با تو بودنش، خرج زیادی هم  برات نداره.

می خوام بگم از اون رفیق نماهایی نیست که مث آوار روی سر رفیقشون خراب می شن.

بعضی ها بهش می گن یار مهربان، ولی اسم اصلیش کتابه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۶:۳۶

یه قاب عکس وقتی بعد چند سال می افته و می شکنه، می بینی جاش روی دیوار مونده...

حرفم اینه که دیوار، با اینکه آجر و سیمانه، دلش تنگ می شه واسه قابی که باهاش انس داشته...

ما ها که جای خود داریم...

دلمون از هر چی باشه،‌ از سنگ و آجر نیست... 

 

بعضی از دوستای دوران دبیرستان و دانشگاه رو فقط به اسم یادمون می مونه...

بعضی های دیگه رو فقط به قیافه..

ولی با بعضی های دیگه ، کلی خاطره داریم..

دوستایی هم هستن که بعد از ایام تحصیل هم رابطه مون با اون ها پا بر جا می مونه ...

می خوام بگم قد و اندازه و میزان و درصد و غلظت و چگالی  انس و الفت آدم ها با  همدیگه فرق می کنه....

هر چقدر که انس و الفت شدید تر باشه، تأثیر پذیری هم بیشتر می شه.

 

اصلاً اگه کسی یه نگاه سرسری به همین کلمه «انسان» بندازه، حساب کار دستش میاد.

انسان، هم خانواده انسه..

برای همین هم انس و عادت، عادت ما آدماست.

ما ها ، زود انس می گیریم و دیر دل می کنیم...

انسانیم دیگه! اهل انس و عادت و الفت

 

خدا بیامرز مادربزرگ ما، با اینکه یه اکابر بیشتر نرفته بود ولی تا دلتون بخواد شعر بلد بود.

مثلاً وقتی میخواست راجع به عواقب و ثمرات انس و الفت صحبت کنه، اون شعر معروف رو می خوند که می گه:

گِلی خوشبوی در حمام روزی

رسید از دست محبوبی به دستم

بدو گفتم که مُشکی یا عَبیری

که از بوی دلاویز تو مستم

بگفتا من نه مُشکم نه عبیرم

ولیکن مدتی با گل نشستم

کمال همنشین در من اثر کرد

و گر نه من همان خاکم که هستم.... 

ولی انصافاً بنازم به اون همنشینی که انس با هاش، گِل رو تبدیل به گُل کنه... 

 

 

از قدیم گفتن کبوتر با کبوتر ، باز با باز.

ولی یه بار یکی یه کفتر رو دید که  به عوض بقیه دسته کفترای کاکل به سر، با یه لک لک اینجا و اونجا می پرید.

طرف خیلی تعجب کرد که این کفتر واسه چی کفتر ها رو ول کرده و با لک لک می پره.

خوب که دقت کرد دید لک لک و کفتر جفتشون، ‌پاشون زخمی شده و نمی تونن خوب  راه برن.

یعنی بالاخره تا یه مشابهت و اشتراکی وجود نداشت باشه،‌ دو نفر با هم انس نمی گیرن.

کسی که با نخاله ها می پره، حتماً وجود خودش هم یه مقدار خرده شیشه داره، حتی اگه ظاهرش چیزی نشون نده!‌

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ تیر ۹۴ ، ۰۸:۰۶