دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۴۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

اومده به من می گه: آخه یعنی چی که ملاقات با خدا؟!

آخه خدا که دیدنی نیست، زبونم لال!

بهش می گم: مگه هر ملاقاتی باید با چشم باشه...

مگه ما ها به ملاقات شادی و غم و احساس رضایت و عذاب وجدان که می ریم، اونا رو با چشم می بینیم؟!

اصلاً چش چی کاره ست این وسط...

رگ گردن هم کاره ای نیست!


از قدیم  که اینجوری نمی گفتن ، یه چیز دیگه می گفتن....

اما از همین امروز می شه گفت : کوه به کوه نمی رسه، ولی هر مخلوقی به خالق خودش می رسه...

دیر و زود داره ولی سوخت و سوز، نه، اصلاً راه نداره!

 

 

صد البته که  همینجوری، دست خالی نمی شه رفت ملاقات....

بالاخره یه ثوابی، یه حسنه ای، نه عمل صالحی...

به قول آیه های  قرآن، یه «وسیله» ای چیزی باید حتماً موقع ملاقات همرامون باشه....

نه که نشه  دست خالی رفت ملاقات ها، می شه،  ولی خوبیت نداره...

 


دیدی خیلی وقتا دلت نمی خواد با یکی  رو در رو بشی و ازش فرار می کنی...

ولی دست روزگار، کاری می کنه که یه جا گیر بیفتی و با همون کس چش تو چشم بشی...

حکایت ملاقات بعضی ها با خدا هم همینجوریه و وای از خجالت همچین ملاقات هایی...

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۳۳

همه اونایی که عادت دارن حول و حوش ساعت 5 بعد از ظهر گوششون رو بدن به رادیو جوان، این جمله حضرت آقای جوادی رو شنیدن...

ایشون می گه : «انسان مسافر است تا به دار القرار برسد»

دار القرار، همون جائیه که ما با خدای خودمون قرار ملاقات داریم

البته دارالقرار ها، آدم به آدم فرق می کنن...

دارالقرار بعضی ها، بهشته و دارالقرار بعضی های دیگه جهنم...

بعضی های دیگه  هم هستن که نه مستحق بهشتن، نه مستوجب جهنم...

اینا، همونجور اون وسط سرگردون سرگدونن ....

نگاهشون به ملاقاتی های این سمت که می افته، دلشون غش می ره و نگاشون به ملاقاتی های اون سمت که می خوره، ته دلشون خالی می شه....

ناجور هم خالی می شه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۲۹

 «مقام تسلیم» کم مقامی نیست.  همینجوری ساده و دستی دستی هم به دست نمیاد.

کلی تمرین می خواد.  باید از چیزای کوچیک شروع کرد تا سر بزنگاه های بزرگ،  درست عمل کرد.

اسم مقام تسلیم که میاد، ذهن و  دل خیلی ها بی اختیار می ره پیش امام حسین.

امام مون، اون شب و روز  آخر،  مدام این ذکرُ زمزمه می کرد که:

«خدایا! راضی ام به رضای تو

تسلیمم به فرمان تو

نیست معبودی  جز تو »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۹

اگه ابراهیم اون خواب عجیبُ دید.

اگه مأمور شد تا اون مأموریت سختُ انجام بده.

اگه با هزار مکافات و سختی قضیه رو با اسماعیلش در میون گذاشت

فقط یه دلیل داشت...

خدا می خواست ببینه این پدر و پسر، چقدر اهل تسلیم هستن.

می خواست ببینه تا کجا هر چی که بگه، اون دو نفر می گن چشم.

امتحانی که ابراهیم و اسماعیل ازش نمره ی قبولی گرفتن، سخت ترین امتحانی بود که می شد از یه پدر و پسر گرفت.

خدا، از اما، از اینجور امتحان های سخت نمی گیره.

ولی خودش گفته هیچ کسی رو هم بی امتحان نمی ذاره.

ما هم، اونجوری که آیه های قرآن میگن، سالی یکی دو بار امتحان می شیم تا معلوم بشه چقدر اهل تسلیم هستیم.

البته از مال ما سوال هاش آسون تره!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۰

هدایت، از اون کالاهائیه که انحصاراً دست خداست.

نمایندگی های توزیعش هم قرآن و انبیا و ائمه و  اونایی هستن.

البته جاهایی دیگه هم  ظاهراً بساط هدایت فروشی به راهه. ولی اونا جنسشون جنس اصل نیست. یا به کل تقلبیه. یا قاطی داره.  عین این چایی هایی که یه مقدارش چایی درجه یکه و بقیه ش معلوم نیست چیه....

خلاصه که غیر خدا و قرآن و انبیا و ائمه ش، کسی راهُ بلد نیست.

الکی دلمون ُ به در خونه ی این و اون خوش نکنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۰

میگن پول، پول میاره.

یعنی هر چقدر که بیشتر پول داشته باشی، می تونی پول بیشتری هم  به جیب بزنی.

اگه این حرف راست باشه، هدایت هم یه همچین حکایتی داره. یعنی  هدایت، هدایت میاره.

یعنی  هر چقدر راهُ درست تر بریم، بقیه ی مسیر بهتر نشونمون می دن و بیشتر، دستمونُ می گیرن.

خدا خودش فرموده:

«اونایی که هدایت بشن، هدایتشونُ بیشتر می کنم»

این یعنی هدایت، هدایت میاره.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۵

کم نبودن یارترین هایی که بعد یه وقت ، دل آزار ترین شدن.

مشکل البته زیر سر اون یارترین های قبلی نیست. مشکل زیر سر دله که اول می پسنده و بعدتر ، بی میل میشه.

بی میل میشه چون پیدا نمی کنه اون خواستنی خودش رو .

بعد همین جور سریال دل بستگی ها و دلزدگی ها تکرار میشن بدون اینکه خیلی ها حتی برای یه بار خسته بشن و اعتراض کنن و فریاد بزن :

خسته ام ؛

از هر آنچه از قبیل عادت است .

کو؟ کجاست ؟ آنچه بی نهایت است .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۷

فرمود: زمین و آسمون من ، وسعت من رو ندارن و قلب بنده مومن من ، وسعت من رو داره.

این یعنی : وسعت یه دل پر از ایمان ، از همه آسمون ها و زمین ها بیشتره و همین وسعت ، قلب رو حرم خدا کرده.

طبیعیه که نامحرم رو نباید به حرم راه داد.

آخه حرم ، حرمت داره. خیلی زیاد! حریم دار و  حرمت دارش که هستی؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۳۶

خیلی چیزها هستن که دل ، دلبسته اون ها میشه . ولی  کم پیش میاد که دل ، چیزی رو برای همیشه بخواد . تو اگه دوست داری دلپذیر های امروزت ، دلزدگی های فردا رو برات به ارمغان نیارن ، دلت رو بسپار به یه بی نهایت خوب .

یکی که یکیه و غیر اون کسی نیست .

یکی که همیشه بوده و همیشه هست .

خودمونی بگم :

یکی که خیلی خیلی خداست!


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۵

بهترین مراقب دنیا، خود خداست. خدا اونقدر مهربونه که سر هر امتحانی، جواب ها رو به بنده هاش برسونه. کافیه صداش بزنیم. کافیه ازش بخوایم که راه  و گزینه و جواب درستُ به  ما بگه. حتماً می گه. خدا همونقدر که مراقبه، راهنما هم هست. سر دو راهی ها، ما رو  حیرون نمی ذاره.



مراقبت هر کسی رو که منکر بشیم، مراقبت خدا از خودمون رو نمی تونیم انکار کنیم.

خدایی که یکی از اسم هاش رقیبه و اسم دیگه اش حافظ.

خدایی که نه خواب داره، نه خوراک و خستگی....

همچین خدایی، همیشه ی همیشه مراقب و به پای ماهاست.

گاهی وقت ها سنگ سر راهمون سبز می کنه تا رفتن بی راهه های پر از چاه منصرف بشیم.

گاهی هم درست دم پرتگاه دستمون رو می گیره و می کشدمون عقب.

خدایی که اگه لحظه به لحظه ازمون مراقبت نمی کرد، معلوم نبود چه بلاهایی سرمون می اومد و چه بلاهایی خودمون سر خودمون می آوردیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۳۰