سخت نیست دیدنش
گاهی وقتا همین چشمای ظاهر بین منم کفایت می کنن ،
کافیه دلم به ظاهر بینی چشم هام قانع نباشه و دل به چیز بالاتری ببنده ...
کافیه چشم باز کنم و روزی نیم جزء از قرآن مصوری بخونم که درخت و کوه و پرنده ف هر کدوم یه آیه از سوره خلقتشن ...
سخت نیست دیدنش اونم وقتی :
در آینه، در ساعت جیبی ، در شن / در جوهر خودکار ، خدا پنهان است
کافیه آیه ها رو ببینم و و ازآیه ها به آیه آفرینشون برسم .
کافیه از کنار نشونه ها ، ساده و سرسری نگذرم ، نشونه هایی که با زبون بی زبونی دارن بودن یه نشونه گذار رو فریاد میزنن.
همون نشانه گذار و آیه آفرینی که سحر، یکی از آیه ها و نشانه هاشه.
دلم می خواد از زیبایی هوای سحر، به زیبایی خوای سحرآفرین برسم.
دعا کنید برسم!
دعا کنید گم نشم!