دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

به پایان رسیدن از اون قانون هائیه که هیچ جوری نمی شه دورش زد و پیچوندش...

عوضش خود این قانون، یه وقتایی همچین آدم رو دور می زنه و می پیچونه که باید هاج و واج بمونی و نفهمی که چه بلایی سرت اومده.

درست مث بازیکن هایی که در طول نود دقیقه ی بازی همه موقعیت های گل رو خراب کردن و وقتی داور سوت رو زده و تیمشون حذف شده، هاج و واج وسط زمین نشستن و نای رفتن تا رختکن رو هم ندارن.

ولی عوضش آدمی که حواسش به قانون پایان باشه و بدونه که همچین قانونی وجود داره، هیچ وقت غافلگیر نمی شه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۳۷

اصلاً ناف این دنیا رو با پایان پذیری بریدن.

خدا توی قرآنش گفته: این دنیا، دنیای پایان پذیری و تباهی و از بین رفتن و اینجور چیزاست. اگه دنبال سرای باقی و  بی پایان هستید، اینجا جاش نیست. جاش دنیای آخرته.

سرای باقی اونجاست و سرای فانی اینجا.

چشم باز کنید و ببینید کدومش بیشتر به کارِ تون میاد. هر کدوم رو که بیشتر می پسندید برای همون تلاش کنید.

 

فلاسفه، اسم این دنیای خاکی من و شما رو گذاشتن عالم کُون و فساد.

یعنی توی این عالم، مدام یه چیزی شروع میشه، یه چیز دیگه هم به پایان می رسه. ولی همون چیزی هم که شروع شده،‌ برای این شروع شده که یه جایی به آخر برسه.

به  آخر رسیدن  کلی ترین قانون این عالمه. حالا چه عمر یه انسان باشه، چه عمر یه ماشین
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۳۵

ماها معمولاً از پایان می ترسیم، ولی واقعیت اینه که داریم لحظه به لحظه پایان رو تجربه می کنیم.

پایان سال، پایان ماه، پایان هفته، پایان روز.

پایان ساعت و دقیقه و ثانیه های اون هم که دیگه به جای خود.

به نظر شما چیزی که داریم توی هر ثانیه، مدام تجربه اش میکنیم، ترس داره؟!

همین الآن توی بدن ما، لحظه ای نیست که توی اون، چند تا از سلول های زنده ی بدن ما عمرشون به پایان نرسه و به آخر خط نرسن.

مایی که از پایان های مداومی که توی وجود خودمون داره اتفاق می افته ترسی  به دل راه نمی دیم و  حتی بهش فکر هم نمی کنیم، چرا باید از پایان هایی که بیرون قراره اتفاق بیفته بترسیم و به خاطرشون این همه دلنگرونی و غصه داشته باشیم؟

واقعاً چرا؟

یکی جواب منُ بده...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۳۰

ظاهر دنیا، برق ماشینای گرون قیمتیه که توی خیابون از کنارمون رد می شن.

ارتفاع ساختمونائیه که تا سرمونُ کاملاُ بالا نگیریم، سیاهی طبقه ی آخرشُ نمی بینیم.

ظاهر دنیا، تعداد صفرهای جلوی موجودی حسابای بانیکه.

ولی همه ی این ظواهر یه باطنی هم داره. برای خیلی ها این باطن، به این زودی ها معلوم نمی شه. باید قیامت بیاد و پرده ها کنار بره تا چشم شون به اون باطن و حقیقت روشن بشه.

ولی بعضیای دیگه توی همین  دنیا هم چشم باطن بین دارن. برای همینم هست که  با نگاه از سر حسرت به برق ماشینای گرون قیمت نگاه نمی کنن.


ظاهر دنیا، همین زرق و برقیه که به چشم میاد. ظاهر دنیا همه ی چیزائیه که چشم با دیدن شون گرد می شه و تعجب می کنه.

ولی باطن دنیا رو با چشم سَر نمی شه دید. باطن دنیا رو باید با چشم سِر تماشا کرد.

خیلی از آدمایی که با چشم سر، دارا و توانمند و خوشبخت به نظر می رسن، باطن و حقیقت شون چیز دیگه ایه.

باطنشون فقر و نداری و احتیاج و بد بختیه.

این باطنُ فقط با چشم سِر می شه دید. 


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۵

کلمه ی «ظاهر بینی» رو همه مون زیاد به کار می بریم. ولی خدا در قرآن،  از اصطلاح  «ظاهر دانی» هم استفاده کرده.

یعنی حتی علم هم می تونه علم ظاهری باشه.

خدا فرموده: بعضیا فقط از  ظاهر زندگی دنیا با خبرن.

انگار که دنیا یه ظاهر داشته باشه و یه باطن.

ظاهر دنیا، همین چیزایه که با یه نگاه سرسری هم می شه بهش رسید.  همون چیزی که ما بین خودمون بهش می گیم زرق و برق، می گیم  شکوه و جلوه. می گیم قشنگی.

ولی هر ظاهری یه باطنی داره. باطنی که شاید زیاد شبیه باطنش نباشه. مثل ماه حروم که ظاهرش شاید یه لقمه ی شیرین و چرب و نرم باشه. ولی باطنش آتیشه. سوزان و دردناک.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۹

هیچی بیشتر از یه دل پاک و با ایمان به آدم آبرو نمی ده...

آبرویی که از ریشه ایمان ، آب بخوره ، هم به درد این دنیا می خوره ، هم به درد  اون یکی دنیا.

مؤمن ، هم پیش مردم احترام داره ، هم پیش خدای مردم .

ایمان، محبت میاره و مؤمن بخواد و نخواد، دوست داشتنیه ...

خیر چراغ آبرویی که از روغن ایمان روشن باشه، هم به خود مؤمن می رسه ، هم به بقیه.

گاهی وقتا خدا به احترام آبروی یه مؤمن ، یه فامیل رو از گرفتاری نجات می ده ...

زیاد اتفاق افتاده که خدا، به احترام وجود یه مؤمن ، عذاب و سیل و زلزله و قحطی و طاعون و هزار جور و قضا و بلای دیگه رو از اهل یه شهر بر داشته ...

آبروی جهانی یعنی این!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۵

آبروی بعضی ها جهانیه ....

یعنی ملاک های آبروی اونا جوریه که همه دنیا اون رو به عنوان یه آدم آبرومند به رسمیت میشناسن ...

در عوض، آبروی بعضی ها ، فقط در سطح ملت و قوم قبیله شونه ...

همین الآن اگه بری مغولستان ، می تونی کلی مجسمه و بنای یادبود از چنگیزخان مغول پیدا کنی ....

آخه برای مغول ها ، چنگیز خانه هم تاریخه، هم جغرافیا ، هم خیلی از چیزای دیگه ...

ولی برای من و تو چی ؟

برای ما، آبروی چنگیز خان، چند اپسیلونه ؟! بی آبروئیش چی؟


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۰

آبرو داریم تا آبرو ...

یعنی اینکه وقتی میگن فلانی آدم آبرو مندیه ، فوراً باید بپرسیم : کجا و پیش کی؟

بعضی از آدم ها ، پیش چشم مردم آبرومند هستن و پیش خدا نه .

بعضی های دیگه ، پیش خدا آبرومندن و پیش چشم مردم نه .

صد البته آدمهای پیدا میشن که هم پیش  خدا صاحب آبرو هستن هم پیش مردم ....

بی آبروهایی هم یافت میشن که نه پیش خدا آبروندن نه پیش چشم مردم .


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۴

آبرو داریم تا آبرو ...

بعضی از آبرو ها مثل مال بادآورده هستن ...

یه شبه میان و صاحبشون رو آبرو مند می کنن ...

روی اینجور آبروها ، البته نباید زیاد حساب کرد؛ چون از قدیم گفتن : باد آورده رو باد می بره...

در مقابل آبرو های باد آوره، آبرو هایی قرار دارن که اندک اندک جمع میشن و بالاخره یه روزی دریا میشن ...

اینجور آبرو های قطره ای ، تا دریا بشن، دست کم نصفی از مو ها و محاسن صاحباشون رو سفید می کنن ...

البته جایی غیر از آسیاب!


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۰

آبرو داریم تا آبرو .

بعضی از آبرو ها ، تاریخ مصرف دارن : یعنی اینکه دیر یا زود ، تموم میشن و صاحبشون رو بی آبرو می کنن ...

تاریخ مصرف آبروی بعضی ها ، همین دو روزه دنیاست ، عوضش بعضی ها ، آبرومند هر دو دنیا هستن ...

مثل کی ؟ مثل حضرت مسیح .

فرشته ها وقتی اومده بودن بشارت تولد حضرت عیسی رو به مادرش مریم بدن، گفتن :

مژده که خدا تو رو به کلمه ای بشارت میده که آبرومند دنیا و آخرته ...

کلمه ای که اسمش ، مسیح، عیسی پسر مریمه

 

خودمونیم ها!

آبرویی خوبه که دیرپا باشه؛ آبرویی خوبه که به یه شب و یه تب بند نباشه ...

آبرویی خوبه که خدابده و مایه غرور و امتحان نباشه ...

آبرویی خوبه که از پیش خدا بیاد و نخواد که بره!

من دوست دارم آبروم از همون جنس آبرویی باشه که حضرت موسی و حضرت عیسی داشتن.

نه از این آبروهای ساختگی و تقلبی که فقط ظاهرشون آبروئه، ولی باطنشون عینهو طبل توخالی، هیچی نیست که نیسد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۵