دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

می گن دو چیزه که آدم رو  به از خود گذشتگی می رسونه.

یکی عشق، یکی هم کینه و حسد.

عشق که معلومه چرا.  ولی کینه و حسد رو عرض می کنم خدمت تون!

آدم حسود و کینه ای ، حاضره برای ضربه زدن به کسی که نسبت بهش کینه به دل داره، حتی از جون خودش هم بگذره!

از خود گذشتگی از این بالاتر؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۴۵

همسر آدم ، آتاری و کامپیوتر و  گوشی موبایل نیست.

گوشی و آتاری و کامپوتر رو اول با اشتیاق می خری...

بعد کم کم بهش عادت می کنی و اشتیاقت رو از دست می دی...

دست آخر هم یه روزی میاد که دلت رو میزنه و میری دنبال یه مدل جدید تر.

ولی همسر آدم مث این چیزا نیست. پس مث چیه؟

مث...  مث... خودمونیم ها! همسر آدم مث چی می مونه؟

 


حالا که در مثل مناقشه نیست، اجازه بدید بگیم همسر آدم، بیشتر شبیه تیم مورد علاقه آدمه.

تیمی که ببره یا ببازه، باید عاشقش باشی!

آدما گوشی و کامیپوتر و آتاریشون رو هر چند سال یه بار عوض می کنن، ولی کم پیش میاد که کسی تیم مورد علاقه اش رو عوض کنه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۳۰

من تعجب می کنم...

تعجب می کنم از دست آدمایی که توی این وضعیت بی بنزینیب  و اون وضعیت ترافیک و آلودگی هوا، باز زورشون میاد از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنن...

چرا؟

چون به عقیده خودشون وقتی آدم خودش ماشین داره، واسه چی بره توی صف اتوبوس و مترو؟!

ولی همین افراد، با اینکه خدا یه زن یا شوهر خوب و نجیب قسمتشون کرده، باز جای دیگه ای دنبال خوشی می گردن. اصلاً  هم یاد یکی از بزرگ ترین دارایی هاشون که همون همسر خوب باشه، نیستن!

خب عزیز من!

همون صفا سیتی و دربند و درکه رو به جای اینکه با رفقا بری، با همسرت برو. مگه چی می شه؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۲۴

رعایت آداب معاشرت، مثل داشتن شاهکلید می مونه. باهاش می شه خیلی از قفل های بسته رو باز کرد.  باهاش می شه از افسر مافوق، اونم وسط دوره ی آموزشی، مرخصی گرفت.

باهاش می شه استادُ مجاب کرد که نمره ی هشت و نیم ُ به ده مبدل کنه.

باهاش می شه مبلغ قبض جریمه رو  به نصف کاهش داد.

باهاش می شه وام گرفت. تخفیف گرفت.  می شه مدت اجاره رو تمدید کرد. می شه خونه رو دو ماه دیرتر از موعد تخلیه کرد.

اینُ برای آقا پسرهای مجرد می گم:

باهاش می شه از عروس خانم و باباش «بله»  گرفت. باور کنید که می شه «بله» گرفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۲۰

هر پیچی، یه پیچ گوشتی مخصوص می خواد. پیچ ریز، یه جور پیچ گوشتی لازم داره. پیچ متوسط یه جور، پیچ درشت هم همینطور.

آداب معاشرت هم همینطوره.  آدم با استادش باید یه جور سلام و علیک کنه. با همکلاسی و رفیقش یه جور، با پدر و مادرش یه جور، با همسایه ی جدیدشون یه جور دیگه. 

ولی مگه فقط ایناست. آدم با داداش خودش، توی خونه یه جور باید حرف بزنه، توی مهمونی یه جور. جلوی پدر و مادر یه جور،  وقتی اونا نیستن یه جور. 

کلاً مقوله ی بسیار پیچیده ایه این مقوله ی آداب معاشرت. اصلاً نمی شه سرسری گرفتش.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۰

دوره زمونه عوض شده. جنس معاشرت ها فرق کرده.  حتی یه انواع و اقسام تازه ای از معاشرت پیدا شده.

خب این اقسام تازه هم آداب لازم داره.

الآن، خیلی وقتا، خیلیامون از پشت گوشی و تبلت و لپ تاب با بقیه معاشرت می کنم. خب این معاشرت های دیجیتالی هم آداب لازم داره.

همینجوری نمی شه آدم سرشُ پایین بندازه و گروهُ ترک کنه. باید خداحافظی کرد. باید حلالیت طلبید. باید بابت ترک گروه، عذرخواهی کرد. بی خبر نمی شه گذاشت و رفت.

 

الآن سر خیلیامون به شبکه های اجتماعی گرمه. یکی دو تا هم نیستن که. بعضیا همزمان عضو ده تا شبکه ی اجتماعی هستن. توی هر شبکه ای هم عضو ده تا گروهن. ده ده تا، می شه به عبارتی صد تا.

خارجیا به آداب معاشرت در شبکه های اجتماعی می گن: « نِتیکت»

فرهنگستان زبان ما هنوز فرصت نکرده برای  کلمه معادل فارسی بسازه. ایشالا سال های بعد، سر فرصت.

می گن تا ساخته بشه،  اسمشُ نگو، خودشُ بگو.

چشم!

یکی از آداب معاشرت در شبکه های اجتماعی اینه که بدونیم:

«هر کامنت جایی و هر لایک مکانی دارد.»

فارسی ترش می شه اینکه:

«هر  «نظر» جایی و  «احسنت» مکانی دارد»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۰۵

قدیمی ها،  خیلی حواسشون به آداب معاشرت بوده.

اونقدر که برای بچه هاشون کتاب آموزش آداب معاشرت می نوشتن.  همین آقای کیکاوس، پسر اسکندر،  بله. خود همین آقا! ایشون کتاب قابوس نامه رو برای بچه ی خودش نوشته.  که چی؟ که بچه ش آداب دان بار بیاد.  که یاد بگیره با هر کسی چه جوری معاشرت کنه.

درسته که چندصد سال از زمان تالیف اون کتاب می گذره. ولی هنوزم تازه ست. هنوزم به درد می خوره. هنوزم کاربرد داره.




بزنم به تخته کتابای قدیمی آموزش آداب معاشرت زیادن. فقط  اون قابوس نامه ای که اسمشُ بردم نیست.  نمونه ش همین گلستان و بوستان دوستمون سعدی شیرازی. یا سیاست نامه ی  خواجه نظام الملک طوسی.

دیگه جونم براتون بگه: اخلاق ناصری، اخلاق جلالی، اخلاق محسنی.

زیادن. بگردی بیشترم پیدا می کنی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۰

مردم چه توقعاتی دارن ها!

 یه ترم پسرت رو فرستادی  کلاس تقویتی، اون وقت انتظار داری رتبه تک رقمی کنکور بشه.

دیگه خیلی هم که حلال زاده باشه، مث خود شما میشه که پدرشی!

فقط شما حسابان رو هشت گرفتی، ایشون چون رفته کلاس تقویتی می گیره دوازده !

توقع نداشته باش به خاطر یه کلاس تقویتی ، بتونه  عدد پی رو از گنگ بودن ، به حرف در بیاره...

یه کم واقع بین باش. یه کم توقعت رو از روی ابرا،‌ بنشون روی زمین...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۵۶

عروس داداش شوهرش رفته زیارت، بعد طرف ناراحته که چرا بی خداحافظی رفته.  خب اون بنده خدا اگه می خواست از همه خداحافظی کنه باید از یه سال قبل مرخصی می گرفت برای اینکه وقت داشته باشه و از همه خدا حافظی کنه...

تازه، بعضی ها هستن که از عروس داداش شوهرشون  توقع سوغاتی هم دارن.  اینجاست که واقعاً و از ته دل باید گفت: فک و فامیله داریم؟! والّا به خدا!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۵

 اجازه بدید یه مثال دم دستی  و خودمونی بزنم!

بعضی ها هستن که وقتی به یه مهمونی یا به یه عروسی دعوت میشن، ته دلشون قند آب میشه. اما بعضی های دیگه وقتی دعوتشون می کنی عروسی، از این ناراحت می شن که  چرا به این دیری خبر دار شدن؟

چرا توی بله برون حاضر نبودن؟

چرا فقط خودشون دعوت شدن و مامانشون دعوت نشده؟

چرا گوشه کارت عروسی تا شده؟

چرا شام دعوت نشدن؟

حالا شما جزء کدوم یک از این دو  تا دسته هستید؟!

جزء اونایی که با دیدن کارت دعوت، ته دلشون قند آب میشه یا جزء اونایی فقط چرا چرا می کنن؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۴۵