ما، پزشکان عمومی و نسخه ها
یه بنده خدایی پزشک عمومی بود، ما بهش گفتیم: بزنم به تخته، شما پزشک ها که وضعتون خوبه، روزی ده تا مریض هم ویزیت کنید چرخ زندگی تون می چرخه.
طرف، یه آه سوزناک کشید و گفت:
بعله! درسته! ما پزشکا اکثراً وضعمون خوبه. ولی نه به خاطر ویزیت مریض. به خاطر ساختمون سازی و دلالی ماشین و خرید و فروش سهام و این جور مسائل.
و الا با روزی ده تا ویزیت، کسی به جایی نمی رسه.
**
هیچ می دونستید متوسط اقلام دارویی توی نسخه ی پزشکان ایرانی، دو برابر متوسط جهانیه!
این یعنی پزشکان محترم، دارن دو برابر متوسط جهانی، دارو به خورد ما می دن.
یه سرماخوردگی ساده هشت جور قرص و آمپول و کپسول و شربت می خواد چی کار؟!
**
درسته که متوسط اقلام دارویی نسخه های ما دو برابر متوسط جهانیه.
ولی این وسط بیشتر از اونکه پزشکان مقصر باشن، خود ما مقصریم.
فرضاً پزشک اگه فقط یه قرص سرماخوردگی تجویز کنه، با خودمون می گیم:
«اینُ که خودمون هم بلد بودیم بخوریم. الکی این همه پول ویزیت دادیم.
یه چیزی ننوشت که یه کم تازگی داشته باشه!»
**
بعضی از دوستان هم هستن که فقط به خاطر استفاده از مهر پزشک می رن پیش پزشک.
یعنی می رن پیش دکتر و میگن:
قربون دستت یه بسته سفکسیم بنویس، هشت ساعتی یکیشُ بخوریم.
یه ده تا ژلوفن هم اضافه کن، یه وقت نصفه شب دندونمون درد می کنه.
بابامون هم کمرش گرفته، یه پماد عضله آخرش بنویس.
بیست تا استامینوفن هم تجویز کن، استامینوفن خونه مون تموم شده.
شربت سینه ی خوب الآن توی بازار چیه؟ یکیشُ بنویس!
قرص جوشان خوشمزه هم اگه سراغ داری، تجویز کن.