دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نیت» ثبت شده است

نگاه به این شب های شهری نکن.

شهر، علاوه بر آلودگی هوا و آلودگی صوتی، آلودگی نوری هم داره. یعنی شب که می شه، از بس چراغ و لامپ و پرژکتور روشنه، انگاری که شب نیست. انگاری که روزه.  برای همینم هست که شبای شهری،  عین باقی چیزای شهری، صفا ندارن. ستاره هم ندارن.

یه بار ترسُ کنار بذار و بزن به دل کویر؛ بزن به دل کویر  تا معنی شبُ بفهمی. تا بدونی ظلمت یعنی چی.  توی شب کویر، جلوی پای خودتُ هم نمی بینی. حالا فکر کن وسط کویر و در دل شب، مقابل یک سنگ سیاه  باشی. بعد روی همین سنگ سیاه، یه مورچه ی سیاه کوچولو، خیلی آروم  در حال حرکت باشه.

 به نظرت  حرکت  آروم یه مورچه ی کوچیک سیاه، روی یه سنگ سیاه، توی دل شب سیاه، قابل دیدنه؟!

همه ی این فضا سازی ها و مقدمه چینی ها رو کردم  که بگم:

اونجوری که احادیث میگن رخنه کردن ریا به نیت آدم ها، از حرکت اون مورچه هم آهسته تر و نادیدنی تره. مراقب نیت ها و نمازهایی که با اون نیت ها می خونیم باشیم.

حواس مون باشه بین اونایی که اومدن کربلا، آدم تارک الصلاه کم پیدا می شد. ولی نیت های متفاوت  نمازها،  سرنوشت ها رو متفاوت کرد. بعضی ها حسینی شدن و بعضی ها یزیدی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۷:۴۱

یه کاسه ی آب وقتی می خوان بذارن توی یخچال، اول چه کار می کنن؟

اول روش یه دربی، سرپوشی،  نایلونی چیزی می کشن که بوی یخچالُ نگیره.

اگه این کارُ نکنن، بعد یه مدت همون ظرف آب  هم بوی میوه می ده، هم بوی ماست و پنیر، هم بوی کره و مربا. هم بوی گوشت مرغ و ماهی.

همچین ظرف آبی، فقط به درد پای گلدون می خوره و لایق من و شما نیست.  کسی هم اگه همچین ظرف آبی رو به ما تعارف کنه، قبول نمی کنیم.

عمل من و شما هم همینجوره.  اگه بوی ریا و تظاهر بده، لایق پیشکش به خدا نیست. همچین عملی پیشکش خدا هم که بشه، مقبول خدا واقع نمی شه. 

خوبی عبادت سحرگاهی، به اینه که کمتر رنگ ریا و تظاهر به خودش می گیره. این سیاهی و خلوت شب و سحر، عین همون محافظی می مونه که روی ظرف آب کشیده می شه. برای همینم  هست که خدا، وقتی داره بنده های ناب و خالص خودشُ توصیف می کنه، برای ما از سحرهای اون ها می گه.

توی سوره ی ذاریات، راجع به همین بنده ها فرموده:

«آن ها، تنها اندکی از شب را می خوابیدند، و  در سحرگاهان از خدا طلب آمرزش می کردند.»

این لحظه ها، لحظه های طلب آمرزشه. این لحظه ها رو قدر بدونیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۴۳

 

 

لقمه هایی که ما می خوریم، فقط قرار نیست توی وجودمون تبدیل به قند و گلوکوز و گلیسیرین و چربی و از اینجور چیزا تبدیل بشن...

یه بخش از غذایی که ما می خوریم، تبدیل به فکر و اندیشه و خیال می شه.

لقمه حلال و با برکت،  تبدیل به فکر درست و اندیشه پاک و حلال  می شه.  لقمه حلال، تبدیل به نیت خیر می شه.

عوضش لقمه  مشکل دار،  هضم که شد، فکرای مشکل دارُ به دنبال خودش میاره.  لقمه مشکل دار،  نیت آدمُ ناخالص و مشکل دار می کنه...

لقمه ای که پولش از راه غیر حلال به دست اومده باشه، آدم رو به فکر کارای غیر حلال میندازه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۵۵

دو هزار و پونصد سال پیش ، ارسطو وقتی می خواست انسان رو تعریف کنه، گفت : انسان، حیوان ناطقه؛

این یعنی بچه های آدم،  از همون اول یه چیزی داشتن که بچه دایناسور ها و بچه ماموت ها نداشتن ، یه چیزی به اسم  قدرت گفت و گو ؛

همین قدرت گفت و گو ، باعث شده تا آدم ها برای حل اختلافاتشون به جای اینکه مثل ماموت ها و دایناسوره شاخ به شاخ و عاج به عاج بشن ، کنار هم بشینن و کارشون رو از طریق مذاکره و مصالحه پیش ببرن ؛

بعضی ها اسمش رو می ذارن قدرت جادویی ، ولی من می خوام از قدرت خدایی زبان حرف بزنم.

قدرت یه تیکه گوشت کوچیک چند ده ، نهایتش چند صد گرمی که می تونه بخندونه و اشک در بیاره و جفتش هم مطلوبه اگه برای خدا باشه؛

می تونه بترسونه و همه ترس ها را بکشه ؛ جفتش هم خوبه، اگه: برای  رضای خدا باشه ؛

می تونه هیجان زده ترین آدم ها رو سرد و آروم کنه و می تونه کسل ترین آفریده های خدا رو غرق هیجان کنه ؛ هر دو توانائیش هم ثواب داره اگه : در راه خدا باشه؛

می تونه محبت بیاره و می تونه خیلی از محبت ها رو بکشه، هیچ کدومش هم بد نیست، به شرطی که برای خدا باشه ؛

 باهاش میشه مار رو از سوراخ بیرون کشید،  به قول معروف ، باهاش : « توانی که پیلی به مویی کِشی!»

باهاش میشه شیطون ترین بچه ها رو خواب کرد و خواب ترین ملت ها رو بیدار؛

باهاش میشه خیلی کارها کرد ، میشه بهشتی شد و شرطش هم فقط اینه که :

«برای خدا باشه!»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۳۸

کلمه ی سکولاریسم زیاد به گوشمون خورده.

همیشه هم برامون معنیش می  کنن جدایی دین از سیاست.

ولی درست تر اگه بخوایم معنیش کنیم، باید بگیم جدایی دنیا از آخرت.

بازم اگه بخوایم درست تر معنیش کنیم،‌ باید بگیم جدایی کار دنیا از کار آخرت.

آدم سکولار، لزوماً آدم لامذهب و بی خدا و بی نمازی نیست.

ولی به خیال خودش، بعضی از کارا هست که فقط  به درد دنیا می خوره، بعضی از کارای دیگه به درد آخرت.

مثلاً روزی هشت ساعت می ره سرکار، که یه پولی در بیاره و دنیاشُ بسازه.

بعد از اون هشت ساعتم، شاید وضو بگیره که یه نمازی بخونه  که  آخرتش هم  آباد بشه.

ولی آدمی که زرنگ تر باشه، آدمی که قرآن و احادیثُ بهتر فهمیده باشه،  خرج دنیا و آخرتشُ از هم سوا نمی کنه.

آدم زرنگ،  سر کار و مهمونی و مسافرت هم که می ره،  یم نگاهی به آخرت خودش داره.

یادمون باشه که به ماها گفتن: مومن،‌ باید زرنگ باشه...

 

 خدا بیامرز بابا طاهر عریان یه جایی گفته:

خوشا آنان که دائم در نمازند.

منظور بابا طاهر از نماز دائمی، این نیست که آدم از سر سجاده پا نشه و بی خیال کار و زندگی و زن و اولاد بشه.

منظور اینه که همه ی کارای آدم، حتی سر کار رفتن و کارت زدن توی اداره، حتی بالا کشیدن  کرکره ی مغازه، حتی چرخوندن سوئیچ ماشین، برای رضای خدا و برای ساختن آخرت باشه.

آدمی که برای خدا، می ره سر مغازه ش،  آدمی که برای خدا از  صبح تا غروب پای تخته سیاه گچ می خوره، آدمی که برای خدا میاد رادیو،  آدمیه که دائم در نمازه.

دنیای همچین آدمی، یه مجتمع کشت و صنعت بزرگه برای آباد کردن آخرتش...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۵۹