دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «لقمه» ثبت شده است

بر عکس اینکه خیلی ها فکر می کنن، خوردن و آشامیدن اتفاق خیلی خیلی مهمیه. غذایی که ما می خوریم، فقط به  قند و چربی و گلوبول سرخ و سفید تبدیل نمیشه. یعنی فقط روی جسم ما تأثیر نمی ذاره.  غذایی که ما می خوریم،  به خیال و  فکر و اندیشه  هم تبدیل میشه و روی  روح ما هم تأثیر گذاره. بعضی وقتا، نوع  و سبک و سیاق خوردن و آشامیدن ما باعث می شه تا توفیق  عبادت و بندگی  پیدا کنیم، یا بر عکس،  حس و حال نیایش و راز و نیاز با خدا رو از دست بدیم.

پس حفظ آداب صحیح خودرن و آشامیدن خیلی خیلی مهمه.

**

خدا  در قرآن فرموده: آدمیزاد باید به غذایی که می خوره نگاه کنه.

راست هم فرموده!

بعضی هامون برای انتخاب یه لباس، هزار بار پرو می ریم و ویترین ها رو نیگاه می کنیم و اندازه می گیریم، ولی به انتخاب لقمه که می رسه بی توجهیم.

در حالیکه که لباس قرار نیست بخشی از وجود ما بشه، ولی لقمه، اینطوری هست.

یعنی بعد از خوردن و هضم شدن، بخشی از پازل وجود ما می شه.

پاک بودن ظاهری لقمه ای که به دهان می بریم خیلی مهمه. ولی از پاک بودن باطنی اون هم نباید غافل بشیم.

گاهی وقتا لقمع حروم کاری با وجود آدم می کنه که هزار تا ویروس و میکروب از انجام اون کار عاجز هستن....

**

علم و حکمت زاید از لقمه، حلال 

عشق و رقّت آید از لقمه، حلال

روایت های زیادی داریم راجع به چهل روز خوردن لقمه حلال....

رسول خدا فرموده : «هر کس چهل روز خوراک حلال بخورد، خداوند قلبش را نورانی کند و چشمه سارهای حکمت را از دل بر زبانش جاری سازد.»

باز هم از حضرتش نقل شده که فرمود: «هر کس چهل روز، خوراک حلال بخورد، خداوند او را پارسای در دنیا قرار دهد.»

همچنین می گن، یکی پیش پیامبر اومد و گفت: دوست دارم دعاهام مستجاب بشن، اما نمی شن. پیامبر  در پاسخ فرمود: «غذایِ پاک بخور تا دعایت مستجاب گردد.»

**

 

 آهن ربا، ذرّه آهن رو هر کجا که باشه، به سمت خود می‌کشه.

اما اگه  پنبه رو از کنار آهن ربا عبور بدیم، آهن ربا کششی نسبت به پنبه نداره...

ولی گاهی وقتا  لابه لای  پنبه براده های آهن  وجود داره. جذب شدن همچین پنبه ای به سمت آهن ربا هیچ بعید نیست.

اگه گناه رو آهن ربا بدونیم و  لقمه حروم  رو براده آهنه ، با این حساب وجود کسی که اون لقمه ها رو خورده، مثل پنبه ای می مونه که به خاطر براده های داخلش، جذب  جاذبه آهنربای گناه می شه.

آهنربایی که برای پنبه های پاک و بدون براده، هیچ کششی نداره.

ببخشید اگه مثالی ساده تر از این دست ذهنمون رو نگرفت....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۲۹

چند دقیقه دیگه، آفتاب هم طلوع می کنه و یه روز تازه، شروع می شه.

به قول قدیمیا، روز از نو، روزی از نو.

راستی روزی امروز من چیه؟

امروز خدای روزی رسون قراره برام چه لقمه ای بگیره و بهم تعارف کنه؟

نکنه لقمه امروزم هم مث لقمه های دیروز و پریروز باشه...

ولی اگه امروزم هم مث دیروز باشه، حتماً لقمه روزیش هم مث دیروز می شه.

باید روزم نو کنم تا روزیم هم نو بشه.

خدائیش هم دیگه بسه اینهمه روزای تکراری پشت سر هم.

یکی می گفت: آدمی که چند تا اشتباه رو مرتکب می شه، حال و روزش بهتر از کسیه که یه اشتباه رو چند بار مرتکب می شه.

اون آدم نوع دوم منم. یعنی هنوز مونده تا زندگیم بشه آزمون و خطا. زندگی و روزای من، روزای لجباز اصرار و خطان. روزای مثل همی که  همه شون دم غروب، مهر رونوشت برابر اصل می خورن.

زود اگه نجنبم، امروزم می شه مث دیروز، مث پریروز، می شه مث همه روزای که اومدن و رفتن و دستمُ نگرفتن.

ولی امروز رو می خوام یه جور دیگه باشم. امروز از همین اول صبح می خوام به جای یه لقمه نون،  دنبال یه لقمه نور باشم.

بالاخره، لقمه نون خودش از یه جایی پیدا می شه.

حالا که اینجوریه:

«صاحب حیّ عَلی! لقمه نوری بفرست...»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۰۵:۳۰

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکلشون اینه که به خدا اعتماد ندارن.

یعنی وقتی خدا می گه از تو حرکت، از من برکت و روزی، اونا باور نمی کنن.

پیش خودشون می گن: شاید خدا نتونست روزی ما رو جور کنه.  شاید یادش رفت، شاید دیر کرد.

ولی اونایی که  چشم و دلشون به روزی حلال روشنه،‌خوب می دونن که حرف خدا، حرفه و خودش فرموده که روزی رسونه...

پس تا وقتی روزی حلال تضمین شده هست، چرا آدم بی صبری و کم طاقتی کنه و بره دنبال نوع غیر حلالش؟! ا

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکل دیگه شون اینه که قناعت ندارن.

چون اگه  به همون آب باریکه ای که خدا داره از راه حلال براشون میفرسته قناعت می کردن، دیگه لازم نبود  دنبال لقمه های گنده تر، اما از جنس ناپاک و غیر حلال برن.

اینا، البته حواسشون نیست که روزی غیر حلال، برکت نداره.

چیزی هم که برکت نداشته باشه، چه زیادش، چه کمش، به درد نمی خوره و آدم رو به جایی نمی رسونه...

آخر و عاقبت هم که اصلاً نداره.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۷

همیشه به ما توصیه کردن، همون روزی و غذای حلال رو هم،‌ اونقدر نخورید که سنگین بشید و از بقیه  کارای زندگی تون بمونید.

به ما ها گفتن، پر خوری، دلُ سنگ می کنه.

لقمه حلال که زیادش با آدم این کارُ می کنه، شما خودت حساب کن ببین غیر حلالش اگه با پرخوری خورده بشه، چه بلایی سر آدم میاره...

اصلاً بلا نسبت، غذا خوردن ما ها، مث بنزین زدن ماشین توی پمپ بنزین می مونه.

ماشین برای این ساخته نشده که دم به دقیقه توی صف پمپ بنزین باشه. ولی همون ماشین،  هر چند وقت یه بار باید یه سری هم به پمپ بنزین بزنه.

ما ها هم برای خوردن به این دنیا نیومدیم. ماموریت ما چیز دیگه ایه. ولی خب به خاطر همون ماموریت باید بعضی وقتا هم بشینیم سر سفره روزی. البته از نوع پاک و حلال و بابرکتش....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۳:۰۵

 

 

لقمه هایی که ما می خوریم، فقط قرار نیست توی وجودمون تبدیل به قند و گلوکوز و گلیسیرین و چربی و از اینجور چیزا تبدیل بشن...

یه بخش از غذایی که ما می خوریم، تبدیل به فکر و اندیشه و خیال می شه.

لقمه حلال و با برکت،  تبدیل به فکر درست و اندیشه پاک و حلال  می شه.  لقمه حلال، تبدیل به نیت خیر می شه.

عوضش لقمه  مشکل دار،  هضم که شد، فکرای مشکل دارُ به دنبال خودش میاره.  لقمه مشکل دار،  نیت آدمُ ناخالص و مشکل دار می کنه...

لقمه ای که پولش از راه غیر حلال به دست اومده باشه، آدم رو به فکر کارای غیر حلال میندازه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۵۵

یکی از اون چیزایی که خیلی روی آخر  و عاقبت و سرنوشت  ما ها تأثیر داره، همین لقمه هائیه که با دستمون به سمت دهان می بریم.

لقمه حلال، آدم رو خوش عاقبت می کنه.  آدم رو دلرحم می کنه.  آدم رو اهل انصاف می کنه. آدم رو با وجدان و حق پذیر می کنه.

عوضش چشمتون روز بد نبینه....

لقمه مسأله دار، آدم رو سنگ دل و بی وجدان می کنه. آدم رو  بی انصاف می کنه.  یه کاری می کنه که نصیحت و حرف حق به گوش آدم تأثیر نداشته باشه....

لقمه ناپاک، آدم رو بد عاقبت می کنه...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۰

می خوایم یه کم راجع به روزی، البته از نوع پاک و تر و تمیز و حلالش صحبت کنیم.

لقمه حلال، اولین فرقی که با لقمه غیر حلال و مسأله دار داره،  اینه که روزی و لقمه حلال برکت داره.

از کمِ چیز با برکت، کار زیادی بر میاد  ولی از زیاد مال بی برکت هم کاری بر نمیاد.

بعضی ها، با یه حقوق ساده کارمندی، دخترشونُ میفرستن خونه بخت،  پسرشونُ داماد می کنن، خودشون و حاج خانم هم  دو سالی یه بار  میرن مکه ای ، کربلایی، زیارتی، سیاحتی....

ولی بعضی ها، موقع  شمردم صفرای جلوی موجودی حساب بانکی شون ، چشم آدم گیج می ره، ولی خودشون هنوز  که هنوزه حاجی نشدن.

بعضی ها، توی خونه 45 متریشون سالی یکی دو بار مهمونی  می دن، روضه می خونن، ختم انعام می گیرن.

ولی بعضی های دیگه خونه شون مث قصر می مونه، ولی  هنوز عَلَم امام حسین اونجا سوار نشده.

فرق مال حلال و غیر حلال به این چیزاست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۱۵

 

آدمیزاد، نه روح خالصه، نه جسم خالص.

عین آب که اکسیژن و ئیدروژنُ با هم داره،  ما هم جسم و روحمون در همه و سوا کردنی  نیست.

برای همینم وقتی می خوایم غذایی بخوریم، غذامون هم باید با  جسم ما سازگار باشه، هم با روح ما.

غذای تاریخ مصرف گذشته، اوضاع جسمی ما رو به هم می ریزه.

ولی لقمه ی حروم، صد تا استاندارد سختگیرانه و پروانه ی بهداشتی هم  که داشته باشه،

آخرش روحُ  مریض می کنه.

لقمه ی خوب، لقمه ایه که ظاهر و باطنش سالم و بی شبهه باشه.

 

آدمیزاده دیگه.

بر عکس بقیه ی  آفریده های خدا،‌ نازک نارنجی و ضعیفه.

خود خدا هم فرموده که آدمیزاد، مخلوق ضعیفیه.

یه چیزی می خوره، سردیش می کنه.

بعد برای درمان سردی، یه چیز دیگه می خوره، این دفعه همه ی تنش دون می زنه و گرمیش می کنه.

صفرا و سوداش هم  عین آب خوردن، بالا و پایین می شه.

خب طبیعیه که یه همچین مخلوق حساس و ضعیفی، باید بیشتر از اینا حواسش به خورد و خوراکش باشه.

تازه اینا که همه اش مال جسمه.

آدمیزاد یه روح نازک و شکستنی داره، صد برابر حساس تر از جسمش.

بازم طبیعیه که همچین روحی، صد برابر بیشتر  از جسم احتیاج به مراقبت و دقت داشته باشه.

 

 

ماشینُ اگه بنزین بدن سرب یورو 5 بریزی توش، یه جور کار می کنه، اگه بنزین بی کیفیت سرب دار به خوردش بدی، یه جور دیگه.

تازه اون ماشینه و غیر از یه مشت فولاد و لاستیک و شیشه، چیز دیگه ای نیست. ولی بازم بنزین با کیفیت و بی کیفیت براش فرق می کنه.

ولی  ما به جای فولاد و لاستیک و شیشه، از جنس پوست و استخونیم، پس قاعدتاً باید حساس تر و نحیف تر باشیم.

اون وقت چطور توقع داریم که پیش بدنمون، شیر با نوشابه ی گازدار هیچ فرقی نکنه.

یا سبزیجات فریز شده همون کاری رو توی بدنمون انجام بده که سبزیجات تازه انجام می دن.

ما ها چطور توقع داریم که با روغن جامد و  جوش شیرین و کالباس و  نمک  فراوان، صد سال از خدا عمر بگیریم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۱۳

 می خوایم کمی راجع به روزی، البته از نوع خوردنیش صحبت کنیم.

آخه روزی که فقط خوردنی و نوشیدنی نیست. دیدنی ها و شنیدنی های این دنیا هم تا روزیِ ما نباشن، قسمت چشم و گوش ما نمی شن.

حتی فکر ها و طرح های خوب هم باید روزی آدم بشن،‌ و الا ازشون خبری نمی شه.

ولی ما امروز، می خوایم راجع به روزی های خوردنی و نوشیدنی صحبت کنیم که اسم ساده ترش می شه همون آب و غذا.

خدا توی قرآن فرموده: آدمیزاد باید به غذایی که می خوره با دقت نیگا کنه.

من و شما،‌ چقدر اهل همچین نگاه های از سر دقتی هستیم.

 

بعضیا لقمه رو به خوشمزه  و غیر خوشمزه تقسیم می کنن.  بعضیای دیگه به راحت الحلقوم و گلو گیر.

 ولی لقمه رو می شه  با یه تقسیم خیلی ساده به حلال و حرام هم  تقسیم کرد.

لقمه حلال، اولین فرقی که با لقمه حرام و مسئله دار داره،  اینه که برکت داره.

از کمِ چیز با برکت، کار زیادی بر میاد  ولی از زیاد مال بی برکت هم کاری بر نمیاد.

اینجوریه  که بعضیا با نون و  پیاز، دانشمند  و آدم حسابی می شن، ولی بعضیای دیگه با نون داغ و کباب داغ و مرغ بریون، هیچی نمی شن.



یکی از اون چیزایی که خیلی روی آخر  و عاقبت و سرنوشت ماها تأثیر داره، همین لقمه هائیه که با دستمون به سمت دهان می بریم.

لقمه حلال، آدم رو خوش عاقبت می کنه.  آدم رو دلرحم می کنه.  آدم رو اهل انصاف می کنه. آدم رو با وجدان و حق پذیر می کنه.

عوضش چشمتون روز بد نبینه....

لقمه مسئله دار، آدم رو سنگ دل و بی وجدان می کنه. آدم رو  بی انصاف می کنه. کاری می کنه که نصیحت و حرف حق به گوش آدم تأثیر نداشته باشه....

لقمه ناپاک، آدم رو بد عاقبت می کنه...



لقمه هایی که ما می خوریم، فقط قرار نیست توی وجودمون به قند و گلوکوز و گلیسیرین و چربی و از اینجور چیزا تبدیل تبدیل بشن...

بخشی از غذایی که ما می خوریم، به فکر و اندیشه و خیال تبدیل می شه.

لقمه حلال و با برکت،  تبدیل به فکر درست و اندیشه پاک و حلال  می شه.  لقمه حلال، تبدیل به نیت خیر می شه.

عوضش لقمه  مشکل دار،  هضم که شد، فکرای مشکل دارُ به دنبال خودش میاره.  لقمه مشکل دار،  نیت آدمُ ناخالص و مشکل دار می کنه...

لقمه ای که پولش از راه غیر حلال به دست اومده باشه، آدم رو به فکر کارای غیر حلال می اندازه....



همیشه به ما توصیه کردن، همون روزی و غذای حلال رو هم،‌ اونقدر نخورید که سنگین بشید و از بقیه کارای زندگی تون بمونید.

به ما ها گفتن، پر خوری، دلُ سنگ می کنه.

لقمه حلال که زیادش با آدم این کارُ می کنه، شما خودت حساب کن ببین حرومش اگه با پرخوری خورده بشه، چه بلایی سر آدم میاره...

اصلاً بلا نسبت، غذا خوردن ماها، مث بنزین زدن ماشین توی پمپ بنزینه.

ماشین برای این ساخته نشده که دم به دقیقه توی صف پمپ بنزین باشه.

ولی همون ماشین،  هر چند وقت یه بار باید سری هم به پمپ بنزین بزنه.

ماها هم برای خوردن به این دنیا نیومدیم.

ماموریت ما چیز دیگه ایه.

ولی خب به خاطر همون ماموریت باید بعضی وقتا هم بشینیم سر سفره روزی. البته از نوع پاک و حلال و بابرکتش....



 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه حرام، یه مشکلشون اینه که به خدا اعتماد ندارن.

یعنی وقتی خدا می گه از تو حرکت، از من برکت و روزی، اونا باور نمی کنن.

پیش خودشون می گن: شاید خدا نتونست روزی ما رو جور کنه.  شاید یادش رفت، شاید دیر کرد.

ولی اونایی که  چشم و دلشون به روزی حلال روشنه،‌خوب می دونن که حرف خدا، حرفه و خودش فرموده که روزی رسونه...

پس تا وقتی روزی حلالِ تضمین شده هست، چرا آدم بی صبری و کم طاقتی کنه و بره دنبال نوع غیر حلالش؟!



 

 اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه حرام، مشکل دیگه شون اینه که قناعت ندارن.

چون اگه  به همون آب باریکه ای که خدا داره از راه حلال براشون میفرسته قناعت می کردن، دیگه لازم نبود  دنبال لقمه های گنده تر، اما از جنس ناپاک و غیر حلال برن.

اینا، البته حواسشون نیست که روزی ای که حلال نباشه، برکت نداره.

چیزی هم که برکت نداشته باشه، چه زیادش، چه کمش، به درد نمی خوره و آدم رو به جایی نمی رسونه...

آخر و عاقبت هم که اصلاً نداره.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۴