دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قناعت» ثبت شده است

همون پراید مدل هفتاد و نهی که شما داری و همه جاش خط افتاده،

همون که ماهی دو بار باید ببریش تعمیرگاه،

همون که از همه جاش صدا در میاد،

همون که عین ماشین مشدی ممدلی، نه بوق درست و حسابی داره،‌ نه صندلی،

همون ماشین، داشتنش آرزوی خیلیاست.

دو ماه که بدون وسیله باشی، ارزش همون ماشین دستت میاد. اینقدر لگد نزن به لاستیکش!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۲۷

«نا راضی» ، این مناسب ترین واژه ایه که می تونم  اونُ باهاش توصیف کنم.

انگار که عادت کرده باشه به نالیدن و شکایت داشتن.

اون پنج سال اول زندگیشون که بچه دار نمی شدن، همه ش از این می نالید که چرا خدا این معامله رو باهاش کرده.

از وقتی هم که سه قلوهاش به دنیا اومدن، ورد زبونش شد که خدا، سه تا دشمن جون رو یه بار به جونش انداخته.

تا وقتی به خاطر کار شوهرش، ساکن شهرستان بودن، از امکانات کم شهرای کوچیک شکایت داشت.

کار انتقالیشون هم که درست شد و برگشتن تهران،  تازه یادش اومد تهران  که شهر زندگی نیست با این شلوغی و ترافیک و دود و سر و صداش...

با خودم می گم: بعضی ها انگار عادت دارن که ناراضی زندگی کنن و ناراضی بمیرن...

مرحوم پدر بزرگم  همیشه می گفت: «خدایا به داده و نداده ت شکر. داده ت نعمته، نداده ت حکمت...»

همینجوری به این حرفش نگاه نکنی ...

کلی حکمت پشت سر همین یه جمله ست....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۳۶

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکلشون اینه که به خدا اعتماد ندارن.

یعنی وقتی خدا می گه از تو حرکت، از من برکت و روزی، اونا باور نمی کنن.

پیش خودشون می گن: شاید خدا نتونست روزی ما رو جور کنه.  شاید یادش رفت، شاید دیر کرد.

ولی اونایی که  چشم و دلشون به روزی حلال روشنه،‌خوب می دونن که حرف خدا، حرفه و خودش فرموده که روزی رسونه...

پس تا وقتی روزی حلال تضمین شده هست، چرا آدم بی صبری و کم طاقتی کنه و بره دنبال نوع غیر حلالش؟! ا

 

 

اونایی که نا امید از لقمه حلال، می افتن دنبال لقمه غیر حلال، یه مشکل دیگه شون اینه که قناعت ندارن.

چون اگه  به همون آب باریکه ای که خدا داره از راه حلال براشون میفرسته قناعت می کردن، دیگه لازم نبود  دنبال لقمه های گنده تر، اما از جنس ناپاک و غیر حلال برن.

اینا، البته حواسشون نیست که روزی غیر حلال، برکت نداره.

چیزی هم که برکت نداشته باشه، چه زیادش، چه کمش، به درد نمی خوره و آدم رو به جایی نمی رسونه...

آخر و عاقبت هم که اصلاً نداره.

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۷

برکت، تخم مرغ شانسی و لپ لپ و هپ هپ و سک سک و فال و قرعه نیست که همینجوری بیفته به نامت.

برکت رو باید بری سراغش....

باید کسب و جذبش کنی ...

با چی؟ با قناعت، با نیت خیر، با احسان، با صبر...

می گن داشتن یه سر سوزن وجدان کاری هم برکت آفرینه.

برکت، تخم مرغ شانسی و لپ لپ و هپ هپ و سک سک و فال و قرعه نیست که همینجوری بیفته به نامت.

برکت رو باید بری سراغش....

باید کسب و جذبش کنی ...

با چی؟ با قناعت، با نیت خیر، با احسان، با صبر...

می گن داشتن یه سر سوزن وجدان کاری هم برکت آفرینه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۴ ، ۰۱:۰۸

یه وقتایی جای اصل و فرع ها عوض می شن.  عمدی هم در کار نیست ها.

ولی حواس پرتی کار دست مون می ده و جای اصل و فرع با هم عوض می شن.

مثلاً یادمون می ره که اصل، دور هم بودنه. اصل، کنار هم نشستن و  دور یه سفره بودنه.

یه وقتایی یادمون می ره که با چند تا نون و یه قالب پنیر و  یه بسته ی خرما هم می شه افطاری داد.

یه افطاری ساده و با برکت.

مولا علی، هر وقت پای سفره ی ساده ی افطار می نشست، دستاشُ به سمت آسمون بلند می کرد و می گفت:

«خدایا! به خاطر تو روزه گرفتیم. و با روزی خودت افطار می کنیم.  حالا که اینجوریه از ما قبول کن این روزه داریُ .   یقیناً تو شنوا و دانایی! »


سعدی که حرفاش حرف حساب بود، می گه:

مرغ بریان به چشم مردم سیر

کمتر از برگ تَرّه بر خوان است

وانکه را دستگاه و دولت نیست

شلغم پخته ، مرغ بریان است

ماه رمضون فرصتیه که یه کم بی دستگاه و دولت، غذا بخوریم. یه کم بی کبکه و دغدغه، یه کم بی تکلف و ساده افطار کنیم.  

فرصتیه که بعد از ساعت ها چشیدن طعم گرسنگی، دست مون بیاد که یه لقمه ی نون و سیب زمینی پخته ، چقدر خوشمزه بود و ما یه عمر خبر نداشتیم .

به احترام سادگی و بی پیرایگی رمضان، افطاری ها رو ساده و بی پیرایه بگیریم.



با یه لیوان آب ولرم هم می شه بانی افطار کردن یه نفر بود.

کمه؟

خب دو تا حبه ی خرما هم عوض قند بذار کنارش که هم سنت باشه و مستحب، هم سالم باشه و مقوی.

بازم کمه؟

یه تکه نون و چند تا برگ ریحون و یه مقدار پنیر تبریزی هم اضافه کن .

بازم کمه ؟

باقی منوی افطار ، به انتخاب خودت باشه ، ولی کاری نکن که نشه روی افطاری، برچسب افطاری ساده زد .

روزه تمرین ساده زیستیه، با افطاری های تشریفاتی ، این تمرین طولانی رو بی ثمر نکنیم!



از امام صادق روایت شده که:

پیامبر روزه هاشُ با حلوا افطار می کرد. اگه حلوا نبود، با یه چیز شیرین دیگه. اگه چیز شیرینی دم دست نبود، با چند تا دونه خرما. ولی اگه خرما هم پیدا نمی شد، با آب ولرم.

بعد یه روز طولانی و گرم، افطار کردن با یه لیوان آب ولرم هم شیرین و دلچسبه. تازه کلی فایده ی بهداشتی و پزشکی هم داره. سنت پیامبر هم هست و ثواب هم داره.

یه لیوان آب و این همه خاصیت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۱