دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فکر» ثبت شده است

آدما، غذا می خورن، ماهی ها هم غذا می خورن.

آدما، راه می رن، پنگوئن ها هم راه می رن.

آدما می خوابن، شیرها هم می خوابن.

ولی به احتمال خیلی زیاد، آدما تنها موجودتی هستن که فکر می کنن و  برای خودشون و بقیه، دلیل میارن.

ممکنه  که بعضی از  آدما، عادت های غذایی غلطی داشته باشن، یا عادت راه رفتن  و الگوی خوابیدن شون غلط باشه.

به همین ترتیب، همه ی ما ممکنه توی فکر کردن و استدلال آوردن هم دچار اشتباهاتی بشیم و غلط هایی داشته باشیم.

علم منطق، ابزاریه برای جلوگیری از همین اشتباهات.

 

آدمی که همیشه مطابق نص قانون عمل کنه، هیچ وقت مرتکب هیچ جُرمی نمی شه.

قانون، حد و مرزهایی داره که رعایت اون ها، مانع از ارتکاب جرایم می شن.

حکمای مسلمون هر وقت می خواستن منطقُ تعریف کنن، می گفتن:

منطق، یه ابزار قانونیه. ابزاری که ذهنُ از افتادن در خطای در تفکر حفظ می کنه.

ذهنی که منطقی فکر کنه، هیچ وقت دچار اشتباه و خطا و مغالطه نمی شه.

زبانی هم که منطقی حرف می زنه، هیچ وقت دیگرانُ به اشتباه و خطا نمی اندازه.

منطق، قانونیه که ذهن و زبان،‌ باید بند بند اونُ  به رسمیت بشناسن و مراعات کنن.

 

توی منطق از هیچ چیزی به اندازه ی «تصور» و «تصدیق» بحث نمی شه.

تصور، یعنی فکر کردن به شکل و معنی یه چیز، توی ذهن.

تصدیق هم یعنی باور کردن و قبول کردن یه موضوع.

مثلاً من وقتی می گم «اسب بالدار»، همه ی شما توی ذهن تون، یه اسبُ با یه جفت بال بزرگ تصور می کنید. اما چون  تا حالا هیچ اسبی با بال متولد نشده، هیچ کدوم تون وجود اسب بالدارُ تایید و تصدیق نمی کنید و می گید: اسب بالدار وجود نداره.

دانش منطق میگه: تصور، باید قبل از تصدیق انجام بشه. یعنی هر خبری که می شنویم یا می خونیم، اول باید اونُ پیش ذهن مون تجزیه و تحلیل کنیم. اگه تجزیه و تحلیل ها درست بودن، اون وقت می تونیم اون خبر تصدیق و باور کنیم.

ولی ماها خیلی وقتا این کارُ نمی کنیم. مثلاً وقتی توی اینترنت چیزی می خونیم، یا دوستامون به گوشی ما چیزی می فرستن، قبل از اونکه به درست بودن و  شایعه نبودن اون موضوع فکر کنیم،  همونُ برای ده نفر دیگه ارسال می کنیم.

این یعنی تصدیق کردن، قبل از تصور کردن!

این یعنی یه کار غیر منطقی!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۰۵

بعضیا چیز نگه دارن.

جنسی که می خرن، جوری نگهش می دارن که بعد هفتاد هشتاد سال از روز اولش نوتره.

مثلا این مغز و عقلی رو که خدا داده واسه توی فرغون ریختن و فکر کردن و تأمل داشتن، همینجوری آکبند و دست نخوره نیگه می دارن واسه روز مبادا.

حالا اینکه « این روز مبادایی که هیچ وقت نمیاد، چه وقتیه؟ » سؤالیه که  باید از خودشون پرسید.

عوضش بعضی های دیگه، مث چی از عقل و فکری که خدا بهشون داده کار می کشن.

جوری که این نیروی فکرشون یه لحظه هم استراحت و تعطیلی و آف و اینجور چیزا نداره.

غلیان فکر و اندیشه اینجور آدما، مث سماور مادر بزرگاست که همیشه در حال قُل قله...

خوش به حالشون!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۰۹

 

 

لقمه هایی که ما می خوریم، فقط قرار نیست توی وجودمون تبدیل به قند و گلوکوز و گلیسیرین و چربی و از اینجور چیزا تبدیل بشن...

یه بخش از غذایی که ما می خوریم، تبدیل به فکر و اندیشه و خیال می شه.

لقمه حلال و با برکت،  تبدیل به فکر درست و اندیشه پاک و حلال  می شه.  لقمه حلال، تبدیل به نیت خیر می شه.

عوضش لقمه  مشکل دار،  هضم که شد، فکرای مشکل دارُ به دنبال خودش میاره.  لقمه مشکل دار،  نیت آدمُ ناخالص و مشکل دار می کنه...

لقمه ای که پولش از راه غیر حلال به دست اومده باشه، آدم رو به فکر کارای غیر حلال میندازه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۵۵

وسواس و وسوسه ی فکری، مشکلیه که خیلی وقتا، سراغ خیلی هامون میاد.

حالا برای بعضیا بیشتر، برای بعضیا کمتر.

اصولاً فکر و خیال، از اون چیزائیه که وقتی می خواد وارد خونه ی ذهن و دل آدم بشه، در نمی زنه و «یا الله» نمیگه  و اجازه نمی گیره. چه برسه به اینکه بخواد قبلش اطلاع بده که مثلاً فردا ظهر، قراره بنده به عنوان یه شک و شبهه ی تازه، به ذهن شما خطور کنم!

برای این مهمونای ناخونده و سر زده و بی اذن و اجازه، باید تصمیمات اساسی بگیریم، چون در غیر این صورت، اونا برامون اختیار داری می کنن و راجع به ماها، تصمیمات بنیادی و بنیان کن می گیرن!


 

اینجوری نیست که فقط وقتی توی مجلس عروسی نشستیم  و صدای ساز و آواز بلنده،  فکر و خیالات و شک و شبهه های مختلف به ذهنمون خطور کنه.

یه وقتایی ممکنه سر نماز، یا حتی موقع تلاوت قرآن هم وسواس فکری سراغمون بیاد و ذهنمونُ مشغول کنه.

می خوام بگم شیطون حتی از نماز خوندن و  قرآن خوندن ما هم حیا نمی کنه و بازم میاد و کار خودشُ می کنه.

برای همینم هست که خدا فرموده:  موقع خوندن قرآن، از شر شیطان رجیم به خود خدای قرآن پناه ببرید.  و برای همینه که موقع خوندن قرآن، باید قبل از «بسم الله»، یه «اعوذ بالله » هم بگیم.


«دعوتید به مطالعه ی کتاب شیطان شناسی»

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۳:۰۶

توی هر مسمومیتی،  مهم اینه که بفهمیم زهر چی بوده.

چون با دونستن جنس و  نوع و ترکیب زهر، پیدا کردن و ساختن پادزهر کار خیلی سختی نیست.

 شک و سوء ظن، نتیجه ی جهل و  دور شدن از عقلانتیه.

با این اوصاف،‌ اگه شک رو یه جور  زهر بدونیم که به جون آدم می افته،‌ پاد زهر همچین زهری حتماً باید از جنس تعقل و تفکر و منطق داشتن باشه.

از امام علی (ع) هم روایت شده که فرمود:

«با اندیشیدن پیاپى ، شکّ ناپدید مى‏شود .»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۱:۴۹