آدما، غذا می خورن، ماهی ها هم غذا می خورن.
آدما، راه می رن، پنگوئن ها هم راه می رن.
آدما می خوابن، شیرها هم می خوابن.
ولی به احتمال خیلی زیاد، آدما تنها موجودتی هستن که فکر می کنن و برای خودشون و بقیه، دلیل میارن.
ممکنه که بعضی از آدما، عادت های غذایی غلطی داشته باشن، یا عادت راه رفتن و الگوی خوابیدن شون غلط باشه.
به همین ترتیب، همه ی ما ممکنه توی فکر کردن و استدلال آوردن هم دچار اشتباهاتی بشیم و غلط هایی داشته باشیم.
علم منطق، ابزاریه برای جلوگیری از همین اشتباهات.
آدمی که همیشه مطابق نص قانون عمل کنه، هیچ وقت مرتکب هیچ جُرمی نمی شه.
قانون، حد و مرزهایی داره که رعایت اون ها، مانع از ارتکاب جرایم می شن.
حکمای مسلمون هر وقت می خواستن منطقُ تعریف کنن، می گفتن:
منطق، یه ابزار قانونیه. ابزاری که ذهنُ از افتادن در خطای در تفکر حفظ می کنه.
ذهنی که منطقی فکر کنه، هیچ وقت دچار اشتباه و خطا و مغالطه نمی شه.
زبانی هم که منطقی حرف می زنه، هیچ وقت دیگرانُ به اشتباه و خطا نمی اندازه.
منطق، قانونیه که ذهن و زبان، باید بند بند اونُ به رسمیت بشناسن و مراعات کنن.
توی منطق از هیچ چیزی به اندازه ی «تصور» و «تصدیق» بحث نمی شه.
تصور، یعنی فکر کردن به شکل و معنی یه چیز، توی ذهن.
تصدیق هم یعنی باور کردن و قبول کردن یه موضوع.
مثلاً من وقتی می گم «اسب بالدار»، همه ی شما توی ذهن تون، یه اسبُ با یه جفت بال بزرگ تصور می کنید. اما چون تا حالا هیچ اسبی با بال متولد نشده، هیچ کدوم تون وجود اسب بالدارُ تایید و تصدیق نمی کنید و می گید: اسب بالدار وجود نداره.
دانش منطق میگه: تصور، باید قبل از تصدیق انجام بشه. یعنی هر خبری که می شنویم یا می خونیم، اول باید اونُ پیش ذهن مون تجزیه و تحلیل کنیم. اگه تجزیه و تحلیل ها درست بودن، اون وقت می تونیم اون خبر تصدیق و باور کنیم.
ولی ماها خیلی وقتا این کارُ نمی کنیم. مثلاً وقتی توی اینترنت چیزی می خونیم، یا دوستامون به گوشی ما چیزی می فرستن، قبل از اونکه به درست بودن و شایعه نبودن اون موضوع فکر کنیم، همونُ برای ده نفر دیگه ارسال می کنیم.
این یعنی تصدیق کردن، قبل از تصور کردن!
این یعنی یه کار غیر منطقی!