دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «طلاق» ثبت شده است

واقعیت اینه که هیچ سلامی ، بدون خداحافظی نیست …

درست ترش اینه که هیچ شروعی نیست که پایانی نداشته با شه و همه به هم رسیدن ها ، یه از هم جدا شدن هم دارن …

حالا ممکنه این به هم رسیدن با کلی سلام و صلوات باشه ولی از هم جدا شدنش با قهر و بدون خدا حافظی ..

مث زن و شوهر هایی که اولش با هزار جون قربون و صدقه به هم بعله می گن و دست آخر جوری از هم طلاق می گیرن که انگار دشمن خونی هم هستن …

شاید با خودت بگی : خب حق دارن ، وسط دعوا که حلوا خیر نمی کنن ، چه برسه به اینکه اون دعوا ، دعوای زن و شوهری و طلاق و اینجور حرفا باشه …

باید بگم : فرمایش شما متین ، ولی حرف خدا و دینش چیز دیگه ایه …

سوره احزاب رو که بخونی می بینی خدا به پیامبرش فرموده :

به همسرهات بگو اگه خدا و پیامبر و آخرتش رو می خواید که اجرتون عظیم و بر عهده خود خدا ، ولی اگه چشمتون به مال دنیاست  بیاید تا بی نیازتون کنم و بعد هم به زیبایی از هم جدا بشیم…

یعنی اینکه اگه قراره زیبا با هم زندگی نکنیم ، بیاین زیبا از هم جدا بشیم ….

بدون دعوا و جنگ اعصاب …

بدون هزار و یه خاطره بد …

می دونی چیه ؟ خدا زیباست و  فقط زیبایی ها رو دوست داره …  پس می خواد همه چیز تا اونجا که ممکنه زیبا باشن … حتی چیزهای تلخی مثل جدایی …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۳

خدا، گفته وقتی با شریک مغازه ت، نمی سازی، خب راهتونُ‌ از هم سوا کنید.

وقتی از کوچه و محله ای که توش زندگی می کنی،‌ خوشت نمیاد، خب زمین خدا که قحط نیست. برو یه کوچه و محله ی دیگه.

گفته وقتی  شغلی رو دوست نداری ، نه واجبه نه مستحب که توی همون شغل بمونی، اووه! این همه راه هست برای پیدا کردن یه لقمه ی نون حلال!

ولی صحبت خانواده و شریک زندگی پیش میاد،  خدا انگار خودش هم می خواد پا در میونی کنه برای اینکه رشته ی محبت پاره نشه.

حتی برای بعد از طلاق و جدایی هم، خدا احکام و ضوابطی گذاشته که بلکه دوباره بشه این رشته ی پاره شده رو به هم وصل کرد.

خدا، هر چقدر که زیر یه سقف بودنُ خوش داره،‌ از جدایی و تنهایی آدما، بدش میاد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۱۱

اینکه خیلی از عقد و عروسی ها، سر سال به طلاق و طلاق کشی ختم می شه،  یه دلیلش همین انعطاف ناپذیری دو طرفه.

یعنی دو طرف، یا نمی خوان، یا اصلاًَ بلد نیستن که از خودشون انعطاف نشون بدن.

سر سختی دو طرفی، مثل کشیدن یه نخ نازک از دو طرفه. نخی که از دو طرف کشیده بشه زود پاره می شه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۹


« به! چاکریم آق پرویز. مخلص داش هومن هم هستیم. نوکرتم کریم آقا. حاجی قربونت برم. عاشقتم بهروز جون. حاج آقا عرض ارادت... »

صب تا شب به صد نفر، صد تا از این دیالوگ ها رو می گه ها. ولی زورش میاد  واسه یه بار هم که شده به زنش بگه دوسِت دارم.

بعد اون وقت، اون صد نفر ، اون صد تا دیالوگ رو از این گوش می شنون و از اون گوش فراموش می کنن، ولی رسول خدا فرموده: زن، اون یه دوسِت دارمی رو که همسرش بهش بگه هیچ وقت فراموش نمی کنه.



یادمون باشه این بندا و تبصره های قانون مدنی و قانون خانواده نیست که روابط خانوادگی رو  شکل می ده.

این عادات و آداب و رسوم و عرف جامعه نیست که پایه ی روابط خانوادگی رو محکم می کنه.

این قول و قرارها و تضمینای شب خواستگاری و بله برون و عقد و عروسی نیست که روابط خانوادگی روی اونا بنا می شه.

اگه روابط خانوادگی قرار بود روی همچین چیزایی بنا بشه، دیگه هیچ خانواده ای نباید به آخر خط اختلاف و جدایی و درگیری و طلاق  می رسید.

اون چیزی که روابط خانوادگی توی زمینش پی ریزی می شه، عشق و محبت و ایثار و اخلاق و فداکاری و گذشته.

یه کدوم از اینا اگه کمیتش لنگ بزنه، با هیچ قانون و عرف و  قول و قرار و تضمینی نمی شه جلوی شکستن ستون فقرات خانواده رو گرفت.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۰

اینکه خیلی از عقد و عروسی ها، سر سال به طلاق و طلاق کشی ختم می شه،  یه دلیلش همین انعطاف ناپذیری دو طرفه.

یعنی دو طرف، یا نمی خوان، یا اصلاًَ بلد نیستن که از خودشون انعطاف نشون بدن.

سر سختی دو طرفی، مثل کشیدن یه نخ نازک از دو طرفه. نخی که از دو طرف کشیده بشه، خیلی زود پاره می کشه.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۰

امام صادق فرمود : وقتی به خاطر ایمان کسی باهاش ازدواج کنی ، خدا مال و جمال هم روزیت می کنه ...

صد که بیاد ، نود هم میاد ...

ولی بعضی ها، مهم ترین و  اصلی ترین و شایدم تنها ملاکشون برای انتخاب همسر، یا تیپ و قیافه ست، یا پول و پله و  پرستیژ.

نمی گم این چیزا مهم نیست.

اتفاقاً مهمه. خیلی هم مهمه. ولی برای ازدواج ملاک های مهم تری هم وجود داره.

رد اونایی  رو که ملاک اولیه و اصلی ازدواجشون، ثروت و قیافه ست،  باید چند ماه بعد، توی راهرو های دادگاه خانواده بگیری....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۰۹

برای  اینکه دستمون بیاد شک های مدام و بی مورد، چه اثراتی داره، کافیه یه توک پا بریم نزدیک ترین دادگاه خانواده ای که  آدرسشُ بلدیم.

اونجا، زن و شوهر هایی رو می بینیم که به خاطر شکاک بودن یکیشون، یا هر دو شون، کارشون به دعوا  و قهر و درخواست طلاق و جدایی کشیده.

 

ولی فقط دادگاه خانواده نیست که مضرات شک های زیاد و دم به دم و بی موردُ نشونمون می ده.

کافیه یه نگاهی به صفحه ی حوادث روزنامه ها بزنیم و ببنیم که شک بی مورد می تونه منجر به چه جنایت هایی بشه.

شک بی مورد ، از اون چیزائیه که اگه بهش بی محلی و کم توجهی نشه، یواش یواش کار آدمُ به جنون می کشونه.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ تیر ۹۴ ، ۱۷:۰۶

طلاق، عین قطع عضو  می مونه؛

احتمالاً آخرش جون سالم به در می‌بری، اما نگاه می کنی و می بینی یه چیزی از وجودت کم شده.

انگار که دیابتی باشی و از شدتِ بیماری، پات سیاه شده باشه و  دکترا، راهی جز این نداشته باشن که پاتُ  قطع کنند.

البته همونطور که می‌تونیم با رعایتِ چند توصیه‌ بهداشتی، دیابتی نشیم و پامونُ  داشته باشیم، می‌تونیم با رعایتِ چند  تا توصیه‌ بهداشتی هم، طلاق رسمی یا عاطفی نگیریم و شریکِ زندگیمون  داشته باشیم!

یعنی می تونیم کاری کنیم که هم اسم مون توی صفحه ی دوم شناسنامه  همسرمون باقی بمونه،‌ هم توی صفحه ی دلش...

صد البته که این دومی،‌ از اون اولی مهم تره...

  

 برای نرسیدن به تراژدی  تلخ طلاق عاطفی و چه بسا رسمی، بهتره که از همان اول درست انتخاب کنیم؛ 

قصه‌، همون  قصه ی خشتِ اول چون نهد معمار کجه،

شایدم قصه ی کبوتر با کبوتر، باز با باز.

منظورم اینه که  آخر و عاقبت خیلی چیزا، از همون اول معلومه.

 مثلاً اینکه دخترخانمی که روبروتون نشسته یا آقا پسری که خواستگاری‌تون اومده، خلق و  خو و روحیه اش با شما می‌خونه یا نه،

البته  فهمیدن جواب همچین سوالی، یه کم دقت و حوصله و تعقل می‌خواد، ولی فهمیدن آره یا نه ش، هوش اینشتین و محاسبات پیچیده ی کوانتومی لازم نداره.

پس از همون شب خواستگاری، احساساتی نشید و خیال‌پردازی هم نکنید.

به جاش خوب تعقل کنید تا پس فردا، پله های دادگاه خانواده و کلینیک مشاوره و روانشناسی رو بالا و پایین نرید!

بی رو دربایستی، آخر و عاقبت خیلی از احساساتی شدن ها و خیال پردازی ها، طلاق عاطفیه، شاید هم طلاق رسمی و محضری و شش دانگ!

 

 

از ما می شنوید،  اگه قصد زن گرفتن دارید سعی  کنید تا می تونید کم مهریه کنید؛  اگرم قصد شوهر گرفتن دارید باز سعی کنید مهریه تون خیلی بالا و لالیگایی نباشه.

اصلاً  دستاتونُ بیارید جلو  رادیو تا  آبِ پاکی را بریزیم روش:

 از ما گفتن!

مهریه‌های کلان، نه حاشیه‌ امنیت درست می‌کنه،

نه جلو چشم بقیه مدرسه‌سازی می‌کنه و «کلاس می‌سازه براتون! »

زن اگه مهر ُ بذاره اجرا، مرد «بالاخره» مهریه‌ زنُ با هر جون کندن و قرض و قوله ای که باشه جور می کنه و  می‌ده،‌ اما...

اما   بعد از دادن مهریه ی کلان، دلش نسبت به زنش یه ‌جوری می‌شه.

خود همین  «یه ‌جوری» شدنِ دل، باعث و بانی طلاق عاطفیه.

خدا نیاره  همچین «یه جوری» شدن هایی رو!

 

 

بی رودربایستی و خدا وکیلی!

تا همین الآن،  چند بار پیش اومده که صاف و پوست کنده و بی مقدمه و بی طمع،  به شریک زندگی‌تون بگید «دوستت دارم»؟

شنیدن این «دوستت دارم» ،  دل شریک زندگی رو همه جوره قرص میکنه.

 اصلاً  اونُ با سند قطعی شش دانگ منگوله دار، مالِ شما می‌کنه.

انصافاً چرا  یه وقتایی خسیس‌ می شید و  و به همسرتون نمی‌گید که دوستش دارید.

مگه احادیث نمی گن که  هر قدر ایمان کسی بالاتر بره، بیشتر به  همسرش محبت می‌کنه.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۵:۱۲

روابط خانوادگی موضوع بی اهمیتی نیست.

 خدا، توی خیلی از سوره های قرآن، به  همین موضوع پرداخته.

از سوره های بلندی مثل بقره و نساء و احزاب و نور بگیر، تا سوره های کوتاهی مثل مجادله و مُمُتحنه و طلاق.

می خوام بگم خدا، به موضوعی  پرداخته که شاید خیلی از آدما به اون اهمیت چندانی ندن. خدا به رابطه ی اهل خونه با هم اهمیت زیادی داده. جوری که انگار دور اسم خانواده رو  هاله ای از تقدس و حرمت، فرا گرفته باشه.

 

می گن حرمت صحن و سرای امامزاده رو، قبل از هر کسی، خادم اون امامزاده باید نگه داره.

حرمت خانواده رو هم ، قبل از بقیه و غریبه ها،  اهل همون خونه و خانواده باید حفظ کنن.

صد البته که حفظ همچین حرمتی،  به خیلی از چیزا بستگی داره.

مثلاً راز اهل خونه، نباید از چهار دیواری خونه بیرون بره. خونه  و خانواده ای که اهلش رازدار نیستن، خود به خود، بی حرمت می شه...

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۷