دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «روزه» ثبت شده است

داشت همینجوری وسط مسجد،  پشت سر هم نماز می خوند.

دو نفر هم پشت سرش نشسته بودن و نگاهش می کردن...

اولی به دومی گفت: خوش به حال این جلویی... ببین چقدر خالصانه داره نماز می خونه.

دومی هم جواب داد: آره واقعاً خوش به حالش...

سرش رو برگردوند سمت اون دو نفر و گفت: کجای کارید؟ تازه روزه هم هستم!

۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۵

‌یک ماه تمام طعم روزه داریُ چشیدیم. چه طعم شیرینی داشت لب فرو بستن از باطل کننده های روزه. چه طعم شیرینی داشت فرو بستن چشم  و گوش و دل از هر چیزی که خدا رو خوش نمیاد.

خدا کنه این طعم شیرین فراموشمون نشه.

خدا کنه این مزه ی دلچسب، همیشه زیر زبون مون باشه.

 

یک ماه تمام، برای تغییر ذائقه تمرین کردیم. از همه ی مزه های تکراری دل کندیم. شب ها، طعم دعای افتتاحُ چشیدیم. روزها، طعم شهد شفای قرآن.  طعم لذت بخش سحرخیزی حسابی به روح و روان مون چسبید.  طعم خوندن چند رکعت نافله و زمزمه ی دعای سحر.

 

بارها و بارها در یخچالُ باز کردیم. دیدیم میوه های تازه دارن چشمک می زنن. بطری شیشه ای آب خنک داشت صدامون می کرد. خرماهای سیاه و درشت، به ما می خندیدن. دست به سمت شون بردیم و یادمون اومد که روزه ایم. به روی همه شون خندیدیم. برای همه شون دست تکون دادیم و  در یخچالُ بستیم.

همون وقت مزه ی شیرین امساکُ با تک تک سلول های وجودمون چشیدیم. همون وقت از خودمون خوشمون اومد. آی کیف کردیم! آی کیف کردیم!

 

افطار به افطار، خوراکی های سر سفره انگار، یه طعم ویژه پیدا می کردن.

دیگه هیچ شربتی، به اون خوشمزگی نمی شه.

دیگه هیچ خرمایی اون طعمُ نداره.

استکان آب جوش، نه قند داشت، نه شکر. ولی شیرین بود. خوشمزه و چسبیدنی.

یادش به خیر!

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ تیر ۹۴ ، ۱۷:۲۳

یه وقتایی جای اصل و فرع ها عوض می شن.  عمدی هم در کار نیست ها.

ولی حواس پرتی کار دست مون می ده و جای اصل و فرع با هم عوض می شن.

مثلاً یادمون می ره که اصل، دور هم بودنه. اصل، کنار هم نشستن و  دور یه سفره بودنه.

یه وقتایی یادمون می ره که با چند تا نون و یه قالب پنیر و  یه بسته ی خرما هم می شه افطاری داد.

یه افطاری ساده و با برکت.

مولا علی، هر وقت پای سفره ی ساده ی افطار می نشست، دستاشُ به سمت آسمون بلند می کرد و می گفت:

«خدایا! به خاطر تو روزه گرفتیم. و با روزی خودت افطار می کنیم.  حالا که اینجوریه از ما قبول کن این روزه داریُ .   یقیناً تو شنوا و دانایی! »


سعدی که حرفاش حرف حساب بود، می گه:

مرغ بریان به چشم مردم سیر

کمتر از برگ تَرّه بر خوان است

وانکه را دستگاه و دولت نیست

شلغم پخته ، مرغ بریان است

ماه رمضون فرصتیه که یه کم بی دستگاه و دولت، غذا بخوریم. یه کم بی کبکه و دغدغه، یه کم بی تکلف و ساده افطار کنیم.  

فرصتیه که بعد از ساعت ها چشیدن طعم گرسنگی، دست مون بیاد که یه لقمه ی نون و سیب زمینی پخته ، چقدر خوشمزه بود و ما یه عمر خبر نداشتیم .

به احترام سادگی و بی پیرایگی رمضان، افطاری ها رو ساده و بی پیرایه بگیریم.



با یه لیوان آب ولرم هم می شه بانی افطار کردن یه نفر بود.

کمه؟

خب دو تا حبه ی خرما هم عوض قند بذار کنارش که هم سنت باشه و مستحب، هم سالم باشه و مقوی.

بازم کمه؟

یه تکه نون و چند تا برگ ریحون و یه مقدار پنیر تبریزی هم اضافه کن .

بازم کمه ؟

باقی منوی افطار ، به انتخاب خودت باشه ، ولی کاری نکن که نشه روی افطاری، برچسب افطاری ساده زد .

روزه تمرین ساده زیستیه، با افطاری های تشریفاتی ، این تمرین طولانی رو بی ثمر نکنیم!



از امام صادق روایت شده که:

پیامبر روزه هاشُ با حلوا افطار می کرد. اگه حلوا نبود، با یه چیز شیرین دیگه. اگه چیز شیرینی دم دست نبود، با چند تا دونه خرما. ولی اگه خرما هم پیدا نمی شد، با آب ولرم.

بعد یه روز طولانی و گرم، افطار کردن با یه لیوان آب ولرم هم شیرین و دلچسبه. تازه کلی فایده ی بهداشتی و پزشکی هم داره. سنت پیامبر هم هست و ثواب هم داره.

یه لیوان آب و این همه خاصیت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۳۱