دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خود برتر بینی» ثبت شده است

وادارش کرده بودن از شهر جدش به توس بیاد . راه دراز بود و سفر طولانی .

 یه روز که بین راه برای استراحت توقف کرده بودن ، سفره ای انداختن تا غذا بخورن .

 یکی که تازه همسفر امام شده بود ، دید امام کنار کارگر ها و خدمتکار ها سر یه سفره نشستن و مشغول غذا خوردن شدن.

 باورش نمی شد . با خودش گفت :« پسر رسول خدا و یه مشت برده سیاه ؟! ولیعهد خلیفه بغل دست چند تا خدمتکار ؟ »

 خواست خوش خدمتی کرده باشه. اومد پیش امام و گفت : «اجازه بدید برای این خدمتکار ها یه سفره دیگه بندازیم تا مزاحم شما نباشن.»

 کسی تا به حال اینقدر امام رو ناراحت و عصبانی ندیده بود . باور نمی کرد امام به خاطر یه پیشنهاد ساده اینقدر عصبانی بشه . ولی واقعیت داشت.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۵۵

آدمای متوقع،  نه خودشون از زندگیشون لذت می برن، نه اجازه می دن زندگی، به بقیه خوش بگذره...

این مطلب رو از ما نشنیده بگیرید، ولی  بودن  افراد سابقه داری که حاضر شدن به همه جرایم کرده و نکرده خودشون اعتراف کنن، فقط  در ازای اینکه از شر هم سلولی پر توقعی که نصیبشون شده‌، راحت بشن!

عذاب الیم  که میگن ، یکیش همین سر و کله زدن با آدمای از خود متشکر و از خود راضیه.

خدا همچین عذابی رو قسمت هیچ کدوم مون نکنه...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۳۷

آدم از خود راضی، فکر می کنه مرکز هستیه.

یعنی  توی خیالش، خدا ابر و باد و مه و خورشید و فلک و بقیه آدم ها رو فقط واسه این آفریده که دور اون بگردن...

آدم از خود راضی، پیش خودش فکر می کنه بقیه عالم و آدم، بی کارن و فقط وظیفه دارن قربون ایشون برن و پیش مرگ ایشون باشن.

آدم از خود راضی، فکر میکنه گِل و و طینت و سرشت و قالب و پیمانه اش با بقیه آدما فرق می کنه.

فکر می کنه خودش مخلوق درجه یک خداست، بقیه بندگان خدا مخلوق درجه دو و پایین تر از اون.

برای توصیف اینجور آدما، واژه ای بهتر و دم دست تر از «متوقع» وجود نداره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۳۶

خوش به حالشون. بعضی ها کم توقع هستن.

یعنی فرق سر یا پشت کمرشون هم که می خاره، نمی تونن به انگشت خودشون رو بندازن و بگن: لطف کن این فرق سر یا پشت کمر ما رو بخارون...

اینجور آدما، نه تنها از کسی یا چیزی طلبی ندارن، بلکه حتی خودشون رو به عالم و آدم بدهکار می دونن....

ولی درست در نقطه مقابل آدمای این  ژانر، ژانر افراد از خود راضی قرار دارن....

توی بعضی از لغت نامه ها، به جای «از خود راضی» ، نوشته «از خود متشکر، خود شیفته، خود برتر بین»

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۴

خودرأیی، یه معنیش اینه که آدم از هیچ کسی حساب نبره، حتی از خدا.

یکی از دلایلی که آدمای با ایمان کمتر دچار خودرأیی می شن،  همین حساب بردنشون  از خداست.

آدم با ایمان، اگه ایمانش از نوع بازار مشترک و تقلبی و  غیر فابریک نباشه، حرف، حرف خودش نیست. حرفش، حرف خداست.

برای همینم هست که به دستور همون خدا،‌ اهل مشورت گرفتن  و احترام گذاشتن به فکر و حرف و نظر بقیه است....


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۱۰

 میگن رضا خان وقتی به قدرت رسید،  اولین کاری که کرد صادر کردن یه بخش نامه بود.

اول اون بخش نامه که به «اعلامیه ی حکم می کنم» معروفه اومده بود که : «حکم می کنم!»

این «حکم می کنم» یعنی از امروز به بعد، حرف، حرف منه.

یعنی حرف و دستور، حرف و دستور منه و با هیچ کس و هیچ جایی هم کار ندارم و حساب نمی برم...

معنی خود رأیی، دقیقاً همینه.

معنیش اینه که آدم، حرف، حرف خودش باشه و با حرف درست یا غلط بقیه کاری نداشته باشه.

معنیش اینه که آدم از هیچ کسی حساب نبره، حتی از خدا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۰

خود رأیی، یکی از دلیل هاش خود بزرگ بینیه.

خود بزرگ بینی هم، اصلی ترین دلیلش، فراموش کردن بالا سری ها، یا دور دیدن چشم اون هاست.

یه بچه، وقتی یادش میره پدر و مادر بهش گفتن میخ توی پریز نکن، یا یادش باشه و چشم اونا رو دور ببینه، ممکنه با خودش بگه: حالا که دلم می خواد میخ توی پریز کنم، پس برم یه میخ و یه پریز پیدا کنم.

یه کارمند، وقتی  چشم مدیر خودش رو دور ببینه، یا یه مدیر وقتی چشم مدیر کل خودش رو دور ببینه، ممکنه بی خیال همه بخش نامه ها و آیین نامه ها بشه و هر جوری که عشقش می کشه رفتار کنه...

ولی بیشتر خود رأیی ها، به خاطر فراموش کردن اون بالا سری اصلیه. به خاطر  فراموش کردن خدا!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۴