دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جامعه» ثبت شده است

توی جامعه، هیچ مشکلی ،  تأکید می کنم هیچ مشکلی فردی نیست.

مثلاً وقتی ماشین من وسط بزرگراه خراب می شه، دود ترافیکش به چشم همه می ره. باز دود گیر کردن توی ترافیک،  ممکنه به چشم افرادی دیگه ای بره که اصلاً توی اون ترافیک حاضر نیستن. این سلسله زنجیر های همینجور ادامه پیدا می کنه و قطع نمی شه.

پس  مشکل هر فردی مشکل همه ست و به خاطر راحتی خودمون هم که شده باید با همیاری هم، مشکلات بقیه رو حل کنیم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۴۳

خدا ما آدما  رو  جوری آفریده که بدون  کمک بقیه نتونیم گلیم خودمون رو  از آب بیرون بکشیم.  بقیه هم  بدون  کمک و تخصص  ما نمی تونن روزگارشون رو  اونجوری که دلشون می خواد  بگذرونن.

خدا خواسته که کار همه ما آدما پیش همدیگه گیر باشه.

اون آدم هایی که هم که توی یه جزیره تک و تنها گیر می افتن و  با خوشبختی زندگی می کنن مال کتابای قصه هستن.

 توی عالم واقعیت،  هر آدمی از قبل از تولد تا بعد از مرگ، محتاج بقیه است.

خدا، اینجوری خواسته!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۲۸

خیلی وقتا، نیازمندی یه رابطه ی دو طرفه ست.

یعنی هم شما به طرف نیازمندی، هم طرف شما نیازمند شماست.

اصلاً جامعه رو همین نیازمندی های دو طرفه ست که تبدیل به جامعه می کنه.

و الا اگه نیازمندی های دو طرفه وجود نداشت، نه کسی برای دیگری کاری انجام می داد، نه کسی به خاطر کار دیگران، بهشون دستمزد و حقوق و پولی می داد.

شکر خدا، همه مون به هم محتاجیم. پس هوای همدیگه رو داشته باشیم!

 

وقتی می گم نیازمندی، یه ارتباط دو طرفه ست،  از روی دلیل و سند و مدرک حرف می زنم.

شما به عنوان مثال همین صفحات نیازمندی های روزنامه رو در نظر بگیر.

یه عده ای از جیب مایه می ذارن تا آگهی شون توی این صفحات چاپ بشه.

یه عده ی دیگه هم دست می کنن توی جیب شون و از دکه ی روزنامه فروشی، یه دونه از همون نیازمندی ها رو می خرن.

این وسط، بانی خیری که باعث تماس دو طرف می شه، چیزی نیست جز همین نیازمندی دو طرفه.

یعنی هم طرف می خواد ماشین مدل هشتاد و نوی خودشُ بفروشه و محتاج مشتریه.

هم شما دنبال یه ماشین مدل هشتاد و نوی سالم می گردی و در به در دنبال فروشنده ای.

 

 همیشه بین نیازمندی های آدمای جامعه،  باید یه تعادلی وجود داشته باشه.

اونایی که یه ذره از علم اقتصاد سر در میارن، به این تعادل می گن تعادل عرضه و تقاضا.

و خدا نیاره اون روزی رو که این تعادل به هم بخوره.

اون روز، ممکنه مجبور بشی یه بطری آب معدنی پونصد تومنی رو به خاطر افزایش نیاز و تقاضا، به قیمت 5 هزار تومن بخری.

یا یه کشاورز ممکنه مجبور بشه سیب زمینی و پیاز خودشُ به خاطر کاهش نیاز و تقاضا،  زیر قیمت تموم شده، به فروش بذاره.

کلاً تعادل، همیشه چیز خوبی بوده، بعد از این هم چیز خوبیه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۲۰

گفتن: بیا فلانی رو ببین! ما روی زمین  صاف پامون پیچ می خوره، اون روی آب راه میره، کف کفشش هم خیس نمی شه!

گفت: خب که چی ؟ مگس و آب دزدک هم روی آب راه میرن.

گفتن: مگه  فقط به روی آب راه رفتنه؟ کجاش رو دیدی ؟! چشم به هم بزنی از شرق دنیا می ره غرب.  الآن چین و ماچیه، پلک بزنی رفته فرنگ.

گفت: تازه شده مث شیطون. فکر کردید شیطون از این کارا بلد نیست؟

دیگه کفر مرید ها و شاگرد ها از دست حرفای استاد و مراد در اومده بود. گفتن:

خب اگه به این کارا نیست، پس مردونگی به چیه ؟

گفت: « مرد آن بود که درمیان خلق به نشیند و برخیزد و به خسپد و بخرد و بفروشد و دربازار در میان خلق ستد و داد کند و زن خواهد و با خلق درآمیزد و یک لحظه ازخدای غافل نباشد.»

اینا رو شیخ ابوسعید ابوالخیر گفت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۰

توی یه وسیله ی مکانیکی، مثلاً  اتومبیل،  لازم نیست که قطعات برای هم جا باز کنن.

حتی لازم نیست همدیگه رو تحمل کنن و با همدیگه راه بیان و درمورد همدیگه انعطاف به خرج بدن.

توی یه وسیله  ی مکانیکی، هر قطعه ای که مشکل پیدا کنه،‌ یا سازش با بقیه ی قطعات جور در نیاد، فوراً با یه قطعه ی سالم تعویض می شه.

فرق اصلی ساختمون موجودات زنده با وسایل مکانیکی هم همینه.

اعضای بدن موجودات زنده، نسبت به هم انعطاف دارن و با همدیگه تا آخرین حد ممکن راه میان.

یعنی با بد و خوب هم می سازن و معمولاً صداشون هم در نمیاد.

حالا به نظر شما، خانواده و محل کار و تحصیل و کل جامعه، باید شبیه یه بدن زنده باشه یا شبیه یه وسیله ی مکانیکی؟!

 

 

فرق یه وسیله ی انعطاف پذیر، با یه وسیله ی انعطاف ناپذیر توی فشارها و سختی ها مشخص می شه.

وسیله ی انعطاف ناپذیر،  موقع سختی و فشار،  هم خودش می شکنه و آسیب می بینه، هم به بقیه آسیب می رسونه.

ولی وسیله ی انعطاف پذیر، هم خودش زیر بار فشار و سختی تاب میاره، هم می تونه یه مقدار از بار بقیه رو به دوش بکشه.

آدما هم بعضیاشون انعطاف پذیر و اهل تحملن، بعضیای دیگه انعطاف ناپذیر و  سخت و شکننده.

شما، خودتونُ  توی کدوم دسته طبقه بندی می کنید؟!

 

انعطاف پذیری، یعنی اینکه مرغ آدم یه پا نداشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه با بقیه، کنار بیاد؛ بقیه ای که ممکنه افکار و عقاید و سلایقشون با ما فرق داشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه تغییرات رو به رسمیت بشناسه و با اون ها کنار بیاد.

انعطاف پذیری،  کلمه ی رمز رد کردن مرحله های سخته.

اونایی که این کلمه رو بلد نباشن، زود می بازن و حذف می شن!‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۵