یه
حدیث سه کلمه ای از امام اولمون هست که تکلیف خیلی از شک های روزمره ی ما رو مشخص کرده.
امام
و مراد و راهنمامون فرموده: «الشَّکُّ ثَمَرَةُ الجَهلِ »
یعنی
شک، میوه ی درخت جهله.
جهل
هم دو جوره. یه جهل داریم که نقطه ی مقابلش می شه دانایی.
یه
جهل هم داریم که نقطه ی مقابلش می شه عقل.
پس
علت خیلی از شک و تردید ها اینه که یا با
زندگی عالمانه فاصله داریم، یا با زندگی عاقلانه!
آدمای
بد بین و اهل سوء ظن، مشکلشون اینه که
عاقلانه رفتار نمی کنن.
آدم
عاقل، از بین همه ی احتمالاتی که به ذهنش
خطور می کنه، فقط برای احتمالات عقلانی
ارزش قائل می شه.
یعنی
چی؟
یعنی فرضاً،
همیشه یک در چند صد میلیارد
احتمال داره که امروز صبح یه شهاب آسمانی بخوره وسط محل کار ما. ولی هیچ آدم عاقلی به خاطر همچین احتمالی، از
محل کارش مرخصی نمی گیره و توی خونه نمی مونه.
سوء
ظن و شکی که خیلی ها نسبت به همسر و همکاراشون دارن برای اهمیت دادن به احتمال های
ضعیفی از این دسته.
مثلاً
احتمال اینکه دوست ده ساله ی ما قصد سوئی نسبت به ما داشته باشه خیلی ضعیفه. ولی
آدم بد بین، به همین احتمال غیر عقلانی
اهمیت می ده و زندگی رو به کام خودش و بقیه زهر می کنه.