دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امام سجاد» ثبت شده است

 

سعدی می گه:

یکی پرسید از آن گم کرده فرزند              که ای روشن گهر پیر خردمند

 ز مصرش بوی پیراهن شنیدی                چرا در چاه کنعانش ندیدی؟

 بگفت احوال ما برق جهان است            دمی پیدا و دیگر دم نهان است

 گهی بر طارم اعلی نشینیم                گهی بر پشت پای خود نبینیم

حقیقت اینه که حال اون گم کرده فرزند، حال همه ی ماست. همه ما، گاهی شادیم و امیدوار، گاهی ناراحت و غصه دار. گاهی سرزنده ایم و پر انرژی، گاهی هم خسته و بی رمق. گاهی سردی مون می کنه و باید عرق نعنا بخوریم؛ گاهی هم گرمی مون می کنه و علاجمون عرق کاسنیه.

احوال روح و روان ما هم همین جوریه. یعنی عین احوالات جسممون رنگ به رنگ می شه. مناجات خمس عشر، داروخانه ی همین «روحی»ـه که مدام رنگ به رنگ می شه.

مناجات الخائفین، مال وقتائیه که روحمون ترسیده. مناجات الشاکین، مال روزا و لحظه های گلایه مندیه.

مناجات التائبین وقت و حال مخصوص خودشُ می طلبه. مناجات العارفین و مناجات المحبین هم همین طور...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۰۰

از یه منظر، اثر دعا، ممکنه دیر و زود داشته باشه،

اما  از یه منظر دیگه: اثر دعا دیر و زود هم نداره.

یعنی همون لحظه ای که دست به سمت آسمون دراز می کنی و می گی: یا الله، همون لحظه خدا بهت نگاه می کنه و اثر این نگاه خدا به ما، نورانی تر شدن ماست.

دعاهایی که از امام سجاد و باقی اهل بیت به دست ما رسیدن، مثل نردبونه؛ نردبونی برای صعود به آسمون. هر فراز دعا، یه پله از همون نردبونه که زمزمه کردنش، ما رو نقداً بالاتر می بره و  به کوچه های فراخ آسمون،‌ نزدیک تر می کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۰

فرمود: پدرم، تا رسیدن به سرزمین کربلا، جایی  توقف نکرد، و دوباره راه نیفتاد، مگر آنکه یادی از یحیای پیامبر کرد. می فرمود:

« سجادم!  به خدا قسم که خون من، از جوشش نیفتد تا خدا،‌ مهدی را مأمور قیام کند. او، به انتقام خون من، هفتاد هزار کافر و منافق را خواهد کشت. »

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۴۷

امام سجاد، در اوضاعی عهده دار منصب امامت شد که شیعه، در بدترین و سخت ترین تاریخ خودش به سر می برد. امام صادق این طور برای ما تعریف کرده که بعد از شهادت امام حسین، مردم اطراف اهل بیتُ خالی کردن و جز سه نفر، کسی اطراف امام سجادُ نگرفت.

اما امام صادق در ادامه ی حدیث خودش، فرموده که رفته رفته، آدم های دیگه ای هم به این سه نفر اضافه شدن و شمار شیعیان زیاد شد.

زیاد شدن شیعیان و پر شمار شدن اطراف امام سجاد، حاصل سی و چند سال جهاد فرهنگی امام با سلاح دعا و نیایش بود.

امام با همین رویکرد، احترام از دست رفته اهل بیتُ به اون ها بازگردوند و یک بار دیگه دوستی خاندان پیامبرُ در دل ها زنده کرد. در سال های پایانی امامت امام سجاد، مردم حاضر نبودن برای ولیعهد خلیفه، راه باز کنن تا کعبه رو زیارت کنه. اما همون وقت، همه به احترام امام سجاد کنار می رفتن تا حضرتش، بتونه حجر الاسودُ به راحتی لمس کنه و ببوسه...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۲

دوران امامت امام سجاد در مقایسه با برخی از ائمه، دورانی طولانیه. رمز طولانی شدن این دوران، رویکرد تازه ایه که امام برای مبارزه انتخاب کرد؛ اون هم در زمانی که مخالفان حکومت با کوچک ترین اتهامی به شهادت می رسیدن.

برای درک اوضاع اختناق آلود عصر امام سجاد، کافیه گوشه ای از اون تاریخُ ورق بزنیم. ازدواج امام با کنیزی که سال ها در خانه داشت،  نمی تونست اتفاق پر سر و صدای باشه. می شد حتی همسایگان امام هم از اون با خبر نشن. اما خبر، به سرعت برق و باد از مدینه به شام رسید.

خلیفه، عبدالملک مروان برای تحقیر امام، نامه ای به حضرت سجاد نوشت و امامُ به خاطر ازدواج با کنیزی بی اصل و نسب، شماتت کرد.

بیاین از جواب کوبنده ای که امام به نامه ی خلیفه داد،‌ بگذریم. بیاین به این فکر کنیم که خلیفه غیر از تحقیر امام، قصد دیگه ای هم از نوشتن اون نامه داشت. خلیفه قصد داشت به امام یادآوری کنه که جاسوسان همه ی حرکات امامُ حتی در خانه ی خودش زیر نظر دارن.

در چنین اوضاعی، امام تنها می تونست با سلاح دعا و نیایش به مصاف جور بنی امیه بره.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۸:۱۰

 

درست در دومین سال امامت امام سجاد (ع)، قیام مردم مدینه با ورود سپاه یزید به این شهر سرکوب می شه. سربازان، ظرف چند روزی که در شهر حضور دارن، جان و مال و ناموس مردم شهرُ مورد تجاوز قرار می دن. در مورد فجایعی که سربازان یزید در مدینه رقم زدن، تاریخ چیزهایی نوشته که اینجا، جای نقل اون ها نیست.

بعد از این ماجرا، بسیاری از مردم  مدینه، برای فرار کردن از رنج درونی و بی خبر موندن از حادثه های  تلخ پیرامونشون، به نوشیدن شراب و شنیدن آواز  آوازه خون ها روی آوردن، تا جایی که حتی شخصیت های محترم و پر سابقه ی شهر هم از حضور در مجالس ساز و محافل آواز، روگردان نبودن.

جالب تر اون که وضع شهر مکه، به مراتب از مدینه بدتر بود و مجالس آلوده به حرام، در اطراف مسجد الحرام، شهرُ شبیه روزهای قبل از ظهور اسلام کرده بود.

امامت امام سجــاد، در شرایطی رقم خورد که مردم از گناه و خوشگذرانی سیر نمی شدن و حکومت بنی امیه، از قساوت و خونریزی.

در چنین اوضاعی، امام ترجیح داد عمر امامت خودشُ وقف تغییر دادن و صرف اصلاح فرهنگ و اخلاق و ارزش های جامعه بکنه. اون هم نه از راه منبر و وعظ و خطابه ای که امکانش وجود نداشت. بلکه غیر مستقیم و از دعا و نیایش.

34 سال امامت، 34 سال جهاد بی وقفه ی فرهنگی در سنگر سجاده.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۴ ، ۱۸:۰۷