دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۱۳۸ مطلب در شهریور ۱۳۹۴ ثبت شده است

آدمیزاد اگه قصد یادگیری داشته باشه، هیچ سدی مانع یادگیری و آموزش دیدنش نمی شه.

به قول شاعر،  از برگ درختان سبز هم می شه قد یه دفتر صد برگ، چیزی یاد گرفت.

بنابر این آموزش منحصر به محیط  کلاسی و اینجور جاها نمیشه.

اونایی که پاشون به خوابگاه های دانشجویی باز شده خوب می دونن توی این خوابگاه ها، آدم یه  آموزش هایی می بینه که  توی  کلاس های   هاروارد و آکسفورد و شریف و علم و صنعت عمراً بتونه این چیزا رو آموزش ببینه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۶:۱۱

اگه از خودگذشتگی و ایثار و فداکاری مردها و زن های بسیجی در دوران دفاع مقدس نبود، دشمن در مرزهای کشور ما متوقف نمی شد و  به حرکت متجاوزانه ی خودش ادامه می داد.

اما روحیه ی ایثار و فداکاری باعث شد تا خیلی زود حرکت دشمن متجاوز کند بشه و بعد از اون هم شهرهای اشغال شده ی کشور، یکی یکی آزاد بشن.

همینکه شهر ها و روستاهای کشور ما، کوچه ی بی شهید ندارن، نشون از این داره که مردم اینجا اهل ایثارن، اهل گذشت، اهل فدارکاری...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۵:۰۷

کسی که در آزمون های کوچیک، نمره ی قبولی نمی گیره، نمی تونه به قبول شدن در آزمون های بزرگ و حساس، امیدوار باشه.

کسی که نمی تونه به سوال های ساده و پیش پا افتاده جواب درست بده، چطور می خواد به سوال های سختی که در برابر اون ها قرار میگیره، جواب درست بده؟

دوران دفاع مقدس، یه آزمون سخت و طولانی برای سنجش روحیه ی ایثار و فداکاری و از خودگذشتگی آدم ها بود.

ولی همه ی آزمون های ازخودگذشتگی و فداکاری که به این سختی نیستن.

من  و شما، هر بار که مشغول رانندگی می شیم، یا توی یه جای شلوغ، یه صندلی خالی برای نشستن پیدا می کنیم،  یه آزمون ساده ی فداکاری رو تجربه می کنیم.

اگه توی رانندگی به بقیه راه بدیم، اگه خودمونُ نبینیم و بقیه رو هم درک کنیم، اگه صندلی خودمونُ به مسن تر ها و خسته تر ها بدیم،  از آزمون های کوچیک ایثار نمره ی قبولی می گیریم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۴:۰۵

وقتی داریم از اینترنت استفاده می کنیم، برای تماشای هر صفحه ای، ده ها رایانه ی غول پیکر باید  اون صفحه رو دست به دست کنن تا به ما برسه. این رایانه های غول پیکر، حجم عظیمی از الکتریسته رو مصرف می کنن.  انرژی این رایانه ها، از نیروگاه هایی تأمین می شه که مدام به  گرم شدن کره ی زمین و  تخریب لایه ی ازن  دامن می زنن.

وقتی با اتوموبیل خودمون توی خیابون و جاده رانندگی می کنیم، با هر فشاری که روی پدال گاز میاریم، حجمی از آلاینده ها رو به هوایی که خودمون و بقیه تنفس می کنن اضافه می کنیم.  بگذریم از اینکه خودروی ما،‌علاوه بر آلوده کردن هوا، آلاینده گی های دیگه ای هم داره که کمتر به ما گوشزد می شه.

بابت چیزایی که روزانه و هفتگی و ماهانه از فروشگاه ها می خریم، ده ها  لیتر پسماند از کارخونه های تولید کننده ی اون وسایل، به بیرون سرازیر می شه.

این پسماند ها  علاوه بر آلوده کردن زمین، آب های سطحی و زیر زمینی رو هم آلوده می کنن.

می خوام بگم: اولین کمکی برای حفظ محیط زیست از دست ما بر میاد اینه که: کمتر اسراف کنیم!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۰۰

خدا، چند جای قرآن فرموده که به هیچ کس بیشتر از وسع و توان و طاقت همون کس تکلیف نمی کنه.

 این قانون و سنت کلی خدا، راجع به وظیفه ی ما  در برابر طبیعت و محیط زیست هم صدق می کنه. یعنی فردای قیامت، خدا از ما درباره ی انقراض فلان گونه ی جانوری در صحرای آفریقا نمی پرسه. چون ما به احتمال زیاد کار خاصی برای جلوگیری از  انقراض اون گونه جانوری از دست مون برنمیاد.

ولی راجع به این پاکت های پلاستیکی تجزیه ناپذیر حتماً باید جواب پس بدیم. چون می تونستیم به جای این پاکت های سراسر ضرر، از زنبیل استفاده کنیم.

من و شما، فردای قیامت، بابت همه ی درختایی که به خاطر ما تبدیل به کاغذ شدن جواب پس بدیم. اگه اون چیزی که ما روی کاغذ نوشتیم،‌ ارزش قطع شدن یه درختُ داشته باشه که خوش به حالمون. ولی اگه اینجوری نباشه، اون دنیا جواب خدا و اون درختُ چی باید بدیم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۸

من و شما،‌  به هرکس که رحمی در دلش نباشد  می گوییم  سنگدل. ولی غافلیم که سنگ هم دلی دارد برای خودش!

تازه چه بسا در دل سنگ،  یاقوت و فیروزه و لعل و عقیق  هم  نهفته باشد. 

چه بسا دل سنگ بشکافد و چشمه‌ای به زلالی اشک چشم از آن بجوشد؛

 ولی ما به آدم بی رحم می‌گوییم سنگ دل؛

چرا؟!

چون  آن صخره سخت و خشن را نمی‌بینیم که  شقایقی با ساقه باریک و گلبرگ‌های نازکش از آن طلوع کرده ؛  هیچ وقت هم به این فکر نمی کنیم که چه دل خونی داشته  آن صخره!

ما  به آدم های بی رحم می‌گوییم سنگ دل، ولی این همه سنگ که اکنون بافروتنی خود را زیرپای ما فرش کرده‌اند را نمی بینیم،

سنگ ها، کجا دلشان مثل دل آدم های  بی‌رحم و خود بزرگ بین است؟!

هیچ وقت به این فکر کرده اید که  بعدا جواب سنگها را چه بدهیم؟!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۵۵

توی این سال ها، اسم خیلی از وزارت خونه ها عوض شد. ولی اسم وزارت آموزش و پرورش، کماکان وزارت آموزش و پرورشه.

البته دقیقاً مشخص نیست که این بخش پرورش، کجا ظهور و بروز داره. فعلن که همه ی زنگ ها، به جز زنگ تفریح، زنگ آموزشه.

پس سهم پرورش چی می شه این وسط؟

سهم تربیت چی می شه در کنار تعلیم؟

شده عین باشگاه های فرهنگی- ورزشی که معلوم نیست اون بخش فرهنگی شون دقیقاً کجاست؟!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۳۹

سال ها بعد از گرفتن دیپلم بود که فهمیدم یه چیزی وجود داره به اسم « مهارت نه گفتن»

بعداً فهمیدم علاوه بر این مهارت، کلی مهارت دیگه هم هست که بهشون می گن «مهارت های زندگی»

با خودم گفتم: پس چرا توی مدرسه به ما از این چیزا یاد ندادن؟ مگه قرار نبود ما بزرگ بشیم و بزنیم به دل کار و زندگی.

پس چرا برای ما از این مهارت های زندگی چیزی نگفتن؟!

وقت نشد، یا یادشون رفت؟!

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۲۲

راه انداختن مانور تجمل، یه نشونه ست.

نشونه ی اینکه طرف، از درون تهی شده. عین قارون. قارونی که اهل فضیلت بود. اهل علم و حکمت. ولی کم کم فاصله گرفت از این چیزا. شد اهل ثروت. اهل اشرافیت و تجمل. کم کم از فضائلی که داشت تهی شد. اون اواخر، بدون گنجینه هایی که داشت از خونه بیرون نمی اومد. می خواست همه بدونن که چقدر ثروت داره.

قارون، شرافت از دست رفته رو با نمایش اشرافیت جبران می کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۰:۱۲

تبلیغ کردن کار بدی نیست. آدم نباید قابلیت ها و توانایی های خودشُ مخفی کنه.  باید اون ها رو اعلام کنه تا محل رجوع مردم بشه.  پزشک متخصصی که روی تابلوی مطب از تخصص خودش می گه، کار درستی می کنه.

پیامبرها هم همین کارُ می کردن. مدام برای مردم از خصلت های خوبشون می گفتن. هر پیامبری به مردم میگفت: من امینم. من دلسوزم. من از جانب خدا صاحب علم و حکمتم.

 

تبلیغ، اگه برپایه ی حقیقت و واقعیت باشه، کار درستیه. اصلاً یکی از وظایف همه ی پیامبرها، همین تبلیغ بوده. هم تبلیغ خودشون، هم تبلیغ راه و رسالت شون.

حضرت یوسف، پیش پادشاه مصر از خودش تعریف کرد. حسابی هم تعریف کرد. فرمود: من هم امانت دار خوبی هستم. هم کار بلد و مدیرم. مسئولیتُ به من بسپار!

ما هم اگه قابلیتی در خودمون می بینیم، نباید پنهانش کنیم. اون عبادته که باید مخفیانه باشه. بروز دادن توانایی ها، ریا نیست.

 

حضرت علی فرموده: پیامبر، یک طبیب دوره گرد بود.

اینجوری نبود که بشینه توی خونه تا بقیه بیان و گمشده شونُ پیدا کنن. خودش راه می افتاد توی شهرها و محله ها. یکی یکی درها رو می کوبید. آدم ها رو صدا می زد. می فرمود: من طبیب دردهای روحی و درونی شما هستم. به من ایمان بیارید تا شما رو شفا بدم!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ شهریور ۹۴ ، ۰۹:۱۲