دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

قرآن، اسم بعضی ها رو میذاره دسته ی سابقون

این دسته سابقون که خیلی هم خوش به حالشونه عادت دارن که با سرعت و شتاب بالاشون،  توی جاده زندگی از همه سبقت بگیرن.

 این عده،  درسته که خودشون از بقیه سبقت می گیرن ولی  برای بقیه مشکلی ایجاد نمیکنن. زرنگ واقعی و ناب و اوژینال و قفل نشکسته،‌ همین ها هستن.

عوضش یه عده هستن که چون نمی تونن سبقت بگیرن، برای جلو زدن از بقیه،  جلوی راه اونا سرعت گیر نصب می کنن و  میخ و خرده شیشه می ریزن و چاه می کنن....

اسم این گروه رو  باید گذاشت : دسته ی «خود زرنگ پنداران»!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۲

توی قرآن، چندین و چند جا،  راجع به آدمایی صحبت شده که  کار اشتباهشون، به چشمون  درست و قشنگ میاد.

یه نمونه از آدمای این ژانر، اونایی هستن که  به  حقه بازی ها و دوز و کلک های  سطح پایینشون می نازن و  فکر می کنن خیلی خلاق و مبتکر هستن.

مشکل این آدما اینه که چون کار زشت خودشون رو زیبا می بینن، نسبت به اون هیچ عذاب وجدانی هم ندارن و ازش  با قاطعیت و جدیت دفاع می کنن....

بحث کردن با اینجور آدما،  معمولاً نتیجه ای جز سر درد گرفتن نداره....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۲۰

احادیث می گن زرنگ واقعی کسیه که توی این دنیا، مومنانه زندگی کنه.

زرنگ کسیه که با همین سرمایه محدود دنیایی،  جوری داد و ستد کنه که دست آخر بتونه بهشت بی نهایت رو بخره.

زرنگ کسیه که بازی زندگی رو برنده بشه . قرآن هم  می گه : برنده، کسیه که اهل ایمان باشه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۱۹

زرنگی یه چیزه، زرنگ بازی یه چیز دیگه. ز

فرق زرنگی و زرنگ بازی توی اینه که توی زرنگی، حق بقیه  ضایع نمی شه.

بلکه آدم زرنگ، با تلاش خودش،  به نتایجی  بهتر از نتایج بقیه می رسه.

ولی توی زرنگ بازی،  این ضایع شدن حق بقیه است که باعث جلو افتادن آقا یا خانم زرنگ نما می شه....

 این فرق اساسی رو نباید دست کم گرفت....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۲۰:۱۷

مثل خیلی از اونایی که ادعای زرنگیشون می شه،  بقیه هم بلدن توی ترافیک، مرتب لاین عوض کنن، ولی این کار رو نمی کنن.

بقیه هم بلدن تا یه چیزی قراره گرون بشه، بخرن و انبار کنن تا گرون تر بشه، ولی وجدانشون اجازه نمی ده...

بقیه هم بلدن  توی صف بزنن و دروغ بگن و رشوه بدن و شیرینی بگیرن، ولی دور اینجور کارا نمی رن.

فقط هم به خاطر اینکه انسانیت دارن.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۱۶

بعضی از اونایی که خیلی ادعای زرنگیشون می شه، فکر می کنن راه و چاه اینجور زرنگ بازی ها رو فقط خودشون بلد هستن.

فکر می کنن عقل و هوش بقیه، به همچین دوز و کلک هایی قد نمی ده.

برای همینم هست که اینقدر از خودشون و زرنگ بازی هاشون خوششون میاد. آخه فکر می کنن خیلی نابغه و اینشتین هستن. در حالی که اینطوری نیست.

خیلی از اون دوز و کلک ها رو خیلی های دیگه هم بلدن.  ولی یه نیروی بازدارنده توی وجودشون هست که اجازه نمی ده دور اینجور کارا برن....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۱۴

اصولاً آدما دو دسته بیشتر نیستن.

یا روی سرشون کلاه دارن، یا سرشون بی کلاه مونده.

بعضیا فکر می کنن آدم زرنگ کسیه که کلاه دسته اول رو بر داره و سر دسته دوم کلاه بذاره.

اینم یه نوع طرز تفکره دیگه. ولی طرز تفکری که غلطه.

به نظر ما، زرنگ کسیه که :

اگه روی سرش کلاه داره، نذاره کسی کلاهش رو برداره.

اگر هم بی کلاهه، نذاره کسی سرش کلاه بذاره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۳

بچه که بودم سر راه خونه مون، یه قسمت از راه، هیچ تیر چراغ برقی نداشت و خیلی تاریک بود.  همیشه غروب به بعد که از بازی و مدرسه و مسجد برمی گشتم  و می خواستم برم خونه، از اون تیکه راه تاریک می ترسیدم و وهم برم می داشت.

 معمولاً صبر می کردم یکی بیاد  و  اون تیکه راه رو همراهیم کنه.

تا اینکه یه روز یکی بهم گفت: «برای اینکه ترست بریزه، اون تیکه راه رو داد بزن و آواز بخون»

منم به حرفش عمل کردم و اتفاقاً جواب داد.

درسته که موقع آواز خوندن و داد زدن صدام یه کم می لرزید، ولی از ترسم کم می شد.

اینُ گفتم که بگم علت خیلی از داد و هوار ها و معرکه راه انداختن ها، ترسه، نه دل جرأت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۱۱

یادمه چند وقت پیش فیلمی رو می دیدم از دو تا لشگر که برای جنگیدن مقابل هم صف آرایی کرده بودن.

فرمانده یکی از دو لشگر وقتی دید تعداد افرادش خیلی کمه و  در صورت درگیری حتماً شکست می خوره، یه فکری به ذهنش رسید.

اون دستور داد افرادش تا می تونن گرد و خاک به پا کنن.

جوری که چشم افراد سپاه مقابل هیچی رو نبینه. 

لشگریان هم همین کار رو کردن و فضا به شدت غبار آلود شد.

اما وقتی گرد و غبار ها یواش یواش فرو کش کرد، سپاه مقابل دیدن که حریفشون از همون فرصت کوتاه ا ستفاده کرده و پا بر فرار گذاشته!

این داستان رو تعریف کردم که بگم گرد و خاک کردن و داد و هوار بعضی از آدم ها هم دقیقاً با همین هدفه. 

کدوم هدف؟

فرار از رویارویی با منطق و واقعیت!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۰۹

اونایی که اهل شنیدن و خوندن تحلیل های سیاسی هستن، اصطلاح فرار به جلو رو خیلی می شنون.

فرار به جلو مال وقتیه که یکی یا نمی خواد به سؤالی جواب بده،  یا اصلاً جوابی نداره که بده.

برای فرار به جلو، شیوه های زیادی وجود داره که یکی از اون ها ، عصبانیت و داد و قاله.

وقتی یکی شروع به داد کشیدن و فریاد زدن می کنه، معمولاً بقیه میان تا آرومش کنن و نذارن از روی عصبانیت کاری انجام بده...

ولی در حین همین داد و فریاد ها و تلاش های بقیه برای آروم کردن فضای متشنج، چیزی که پاک از یاد همه می ره، سؤالیه که پرسیده شده بود و قرار بود جواب داده بشه!

میدونی چی می خوام بگم؟

می خوام بگم عصبانیت و خشم و داد و هوار، بیشتر از اونکه نشونه اقتدار باشه، نشونه ضعف و کم آوردنه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۰۸