آقامون رضا رئوفه
دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴، ۰۷:۰۰ ق.ظ
پیرمرد سرش را انداخته بودپایین. خجالت می کشید و معذرت خواهی می کرد. امام با لبخند، دل داری اش می داد. پیرمرد رفته بودحمام. امام را نشناخته بود. کمک خواسته بود برای استحمام. امام هم کمکش کرده بود.