خواهش و نیایش (14)
شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۸ ق.ظ
خدایا!
تو همیشه، کمتر از توان من، ازم توقع داری...
تو، همین عمل نصف نیمه و دست پا شکسته منُ ازم قبول می کنی، با اینکه نه لازمش داری، نه محتاج من و عمل منی...
خدایا!
تو نقص ها و کم و کاستی ها رو به روی خودت و خودم نمیاری.....
تو، خیلی بزرگی. بزرگ تر از اونی که من فکر می کنم.
یه
کاری کن، هر روز، بیشتر از دیروز، عاشقت باشم.
خدایا!
کیه که از تو مهربون تر باشه؟ کیه که از تو با گذشت تر باشه.
اصلاً جز تو کیه که از سیر تا پیاز ماجرا رو بدونه،ولی به روی خودش نیاره و بگه: «شتر دیدی، ندیدی»
خدایا!
یه کاری کن با تویی که این همه خوب و دوست و آشنایی، غریبه و دور و بیگانه نباشم.
همین!
باقی، بقای لطف و کرمت...