دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «گناه» ثبت شده است

امام علی (ع): بترسید، بترسید، به خدا سوگند، که گاه چنان گناه را مى پوشاند که پندارى آن را بخشیده است!

************

خدا ستّاره. پرده پوش و راز دار. 

این پرده پوشی و رازداری، شامل همه ی بنده هاست. هم بنده های خوب، هم بنده های خطاکار.

بنده هایی هستن که خدا، خوبی هاشونُ از بقیه مخفی کرده. راز و نیاز شبانه شونُ. گشاده دستی مخفیانه شونُ. کشف و شهود و کرامات شونُ. مقامات معنوی شونُ.

پیش خدا سرشناس هستن  و پیش بنده های خدا ناشناس. خدا اینطور خواسته. ستّاره دیگه.

***

خدا، برای بعضی ها، پرده پوش فضیلت هاشونه.

ولی برای بیشتر بنده ها، پرده پوش عیب ها و خطاهاست.

خدا، آبرو بَر نیست. برای دوست و دشمن، آبرو داری می کنه. کم پیش میاد کسیُ رسوا کنه. ولی رسوا نشدن، به معنی بخشیده شدن نیست. خدا، خطا ها رو می پوشونه، ولی اونها رو بی حساب نمی ذاره.

طعم ستار بودن خدا رو همه می چشن. ولی چشیدن طعم غفار بودن خدا، شرایط داره.

شرط اولش پشیمونی و عزم جزم برای جبرانه.

***

از اهل بیت روایت شده که فرمودن: مُتِخَلِّق به اخلاق خدا بشید.

یعنی سعی کنید  صاحب همون صفاتی بشید که خدا صاحب اونهاست.

خدا اهل پرده پوشیه، پس اخلاق خدایی یعنی پرده پوشی.

خدا اهل راز داریه، پس آدمیزاد هم باید راز دار باشه.

خدا، عیب و خطای بنده ها رو جار نمی زنه. ما چرا اینطور نباشیم.

***

یکی از اسم های قیامت که در قرآن اومده، روز آشکار شدن نهان هاست.

هر کسی، هر نیت و اعتقاد و حب و بغضی که در سینه داشته، روز قیامت آشکار می شه.

روز قیامت، روزیه که چهره ی بیرونی آدم ها، به اساس اسرار درونی شون شکل می گیره. برای همینه که در قیامت، عده ای با صورت های حیوانی محشور می شن.

خدا یه عمر، بهشون برای اصلاح درون مهلت داد. یه عمر، براشون پرده پوشی کرد، قدر ندونستن. استفاده نکردن.

یکی از اسم های قیامت، روز رسواییه!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مهر ۹۴ ، ۱۶:۴۸

معمولاً آدم بعد از هر اشتباهی،  برای بار اول، دچار یه جور پشیمونی و عذاب وجدان می شه. ولی اگه اون اشتباه برای بار دوم تکرار بشه، دیگه پشیمونی و عذاب وجدان بعدش، به اندازه و شدت دفعه قبل نیست.

زمانی که انجام یه اشتباه، در اثر تکرار، شکل عادت به خودش بگیره، دیگه از اون پشیمونی و عذاب وجدان بعد از اشتباه، هیچ اثری باقی نمی مونه.  اتفاقاً بر عکس.

آدم از انجام کارهایی که براش  تبدیل  به عادت شده، به یه جور احساس رضایت درونی هم می رسه...

یکی از جدی ترین تهدید های عادت های زشت، همین احساس  خوشایند رضایتیه که به همراه دارن....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۹

تا حالا  اسم جواهرات هفت گناه کبیره به گوش تون خورده؟.  هفت تا انگشتر که ظاهرشون خیلی براق و قشنگه. با نگین های درشت سبز و قرمز و آب و سفید و زرد و بنفش.

ولی وقتی از نزدیک به این انگشترها دقیق بشیم، وضعیت عوض می شه.  می بینیم  که هر کدومشون به یه گناه اشاره دارن:  به خشم، حسادت، حرص، تکبر، تنبلی شکم پرستی و شهوت.

اون وقته که دیگه دلمون نمی خواد همچین انگشتری در  انگشت داشته باشیم.

خیلی از چیزهایی که از دور، زیبا و خواستنی و دل انگیز به نظر می رسن، حقیقت شون اینطور نیست. حقیقت شون دل آزار و نفرت انگیزه.

نگین سرخ انگشتر خشم، شبیه یه جام زهر تراشیده شده. کیه که بخواد روی انگشتش، همیشه یه جام زهر داشته باشه؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۷

اینکه خیلی صریح و جدی به ما گفتن: «وسواس، توی همه  اشکال و  مدل هاش، حرومه»  دلیل داره.

اولین دلیلش اینه که وسواس، رابطه مستقیم داره با اسراف.

یعنی چه اون آقایی که ده ساعت زیر دوش می مونه و هنوز فکر میکنه تمیز نشده، چه  اون نویسنده ای که  ده بار می نویسه و  خط می زنه و پاره می کنه، جفتشون نعمت های خدا رو  الکی  با اسراف کاریشون حروم می کنن.

خدا هم  اصلاً چشم دیدن اسراف رو نداره...

 

حالا آب و  کاغذ و اینجور چیزا به کنار.

آدم وسواسی، اولین و مهمترین چیزی رو که با اسراف حروم میکنه، وقت و عمر خودشه.

وقتی کاری که باید براش ده دقیقه وقت گذاشت، یه ساعت طول می کشه، یعنی عقب افتادن از بقیه کار ها.

یعنی تلف شدن ثانیه ها و ساعت هایی که ارزش طلا دارن.

حالا، وقت و عمر خود آدم وسواسی هم هیچی،  همچین آدمی با معطل گذاشتن بقیه، وقت و عمر بقیه رو هم تلف می کنه....

اگه یه کم توی زندگیتون وسواس دارید، بدونید که یکی از غیر قابل تحمل ترین موجودات روی زمین خود شمائید.

اطرافیان شاید به روتون نیارن، ولی از دست شما و کارهاتون، رسماً دارن شکنجه می شن....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۴:۱۴

از اون عادت های خانمان براندازه.

البته با یه نگاه دیگه، این عادت، بیش تر از اونکه عادت و  خلق و خو باشه، یه جور بیماریه.

ولی نه از اون بیماری هایی که وقتی به جونمون می افته، کفاره گناهامون می شه....

مثلاً احادیث می گن وقتی یکی از بنده های خدا تب می کنه، ‌خدا  به خاطر همون درد بیماری، خیلی از گناه هاشُ می بخشه....

ولی این مرضی که امروز می خوایم ازش صحبت کنیم، نه تنها گناه ها رو نمی ریزه، بلکه خودش یه جور گناهه.

 یعنی اگه کسی همچین مرضی به جونش بیفته و نره دنبال دوا و درمونش، رسماً گناهکاره.

داریم از «وسواس» حرف می زنیم.

 

اسم وسواس که میاد، خیلی ها فوراً ذهنشون می ره سمت رفت و رو و شست و شو و تمیزی و اینجور مسائل.

حق هم دارن.

آخه وسواس، بیشتر توی اینجور چیزا به وجود میاد. اتفاقاً آزار دهنده ترین شکل وسواس هم همین وسواس نجس و پاکی و اینجور مسائله.

ولی واقعیت اینه که وسواس، محدود به اینجور چیزا نیست.

خود ما ها هم ممکنه وسواس هایی داشته باشیم که ازش بی خبریم.

 وسواس، به یه شکل سراغ همه نمیاد.  یعنی معمولاً  وسواس هر آدمی  با وسواس آدمای دور و برش، فرق می کنه...


مثلاً ممکنه یه گوینده ، یه متن ساده رو ده بار اجرا کنه و باز به دلش ننشینه.  صدا بردار و تهیه کننده و  سردبیر، همه می خوان برن دنبال بقیه کار و زندگیشون، ولی این میگه:  تو رو خدا، یه برداشت دیگه هم ضبط کنیم. بنده خدا، تقصیری هم نداره. وسواسی شده دیگه!

یا مثلاً نویسنده ای که یه متن ساده رو ده بار می نویسه و خط می زنه و پاره می کنه.

همچین آدمی رسماً وسواس نوشتن داره، ولی ممکنه حواسش نباشه و اسم کار خودش رو به جای وسواس بذاره: دقت نظر و حوصله!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۰۷

فکر کنید یه آدمی، چشماشُ با چشم بند، ببنده؛ بعد وسط یه بزرگراه شلوغ که ماشینا با سرعت دارن میان و می رن، رانندگی کنه.

همچین  آدمی، کارش با  چهارتا تخلف ساده ای که بقیه ممکنه انجام بدن فرق می کنه.

آدمی که وسط بزرگراه داره با چشم بسته رانندگی می کنه، اسم کارش تخلف نیست. جُرمه.

جزای همچین کاری هم  با  چهارتا برگ جریمه که  برای راننده های معمولی و تخلف های عادی صادر می شه فرق می کنه.

این آدم رو باید ببرن دادگاه، اونجا مفصل به حساب جرمش رسیدگی کنن.


نا امیدانه زندگی کردن یه همچین حالتی داره.

آدمی که توی جاده زندگی، چشمشُ روی همه دلخوشی ها و تابلو های بشارت بسته و داره  نا امیدانه  سر می کنه، کارش عین همون کسیه که  که وسط بزرگراه چشم بسته رانندگی کرده.

نا امیدی، یه جور گناهه.

اونم نه از این گناه های کوچیک.

نا امیدی، گناه کبیره ست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۹:۴۰