امام رضا ، هر وقت می خواست غذا بخوره ، اول یه سینی بزرگ می آورد کنار سفره ...
بعد با دستای مهربونش سینی رو پر می کرد از بهترین غذاهایی که توی سفره بود...
سینی که پر میشد ، اون رو می فرستاد برای اون هایی که نیازمندن و گرسنه ...
بعد هم این آیه های قشنگ رو از سوره بلد می خوند :
انسان نا سپاس از اون گردنه مهم نگذشت
تو چه می دونی که اون گردنه چیه ؟
آزاد کردن برده ست و سیر کردن کسی در روز گرسنگیش
گرسنه ای که از یتیمان خویشاونده
یا فقیریه خاک نشین