قید و بندهای اخلاقی و وجدانی ،دست و پای آدمُ می بنده. مردم هم دنبال کسی می گردن که دست و پاشُ همین قید و بندها بسته باشه.
مهم نیست که شغل طرف چیه؟ تحصیلاتش چقدره؟ جایگاهش کجاست. این قید و بندها همیشه و همه جا لازمه و یه جور سرمایه ست.
ما، همونجوری که جون مونُ دست هر دکتری نمی دیم، کفشای زهوار درفته ی خودمونُ هم به هر کسی نمی دیم که واکس بزنه.