عقاب
وقتی میخواد به ارتفاع بالاتری صعود کنه، روی لبهی یه صخره، به انتظار یک گردباد میشینه...
بعد،
به محض اینکه آمدن گردباد رو حسکرد، بالای خودش را باز می کنه و اجازه میده باد، اون رو با خودش بلند کنه.
به محض
این که گردباد قصد سرنگونی عقاب رو کرد، این پرندهی بلندپرواز، سر خودش رو به
سمت آسمان بلند میکنه و عمود بر طوفان میایسته و مث یه گلولهی توپ، به سمت بالا پرتاب میشه.
عقاب، اونقدر با کمک باد مخالف، اوج میگیره تا
دست آخر به ارتفاع موردنظرش برسه و بعدش با
چرخش خودش به سمت قلهی موردنظر، در بالاترین نقطهی کوهستان، مأوا میگیره.
خوب به
شیوهی عقاب برای بالارفتن دقت کنید. عقاب منتظر حادثه میمونه، همون حادثهای که برای
مرغهای زمینی، یه مصیبت و یه بلاست. ولی عقاب منتظر طوفان مینشینه تا از انرژی پنهان
در گردباد، به نفع خودش استفاده کنه.
وقتی طوفان
از راه میرسه، عقاب بهجای زانوی غم بغلگرفتن و قایم شدن کنج سنگها ، جشن میگیره و خودش رو به
بالاترین نقطهی وزش باد میرسونه و از اونجا، سنگینترین ضربههای گردباد رو به نفع
خودش بهکار میگیره؛