خدا، گفته وقتی با شریک مغازه ت، نمی سازی، خب راهتونُ از هم سوا کنید.
وقتی از کوچه و محله ای که توش زندگی می کنی، خوشت نمیاد، خب زمین خدا که قحط نیست. برو یه کوچه و محله ی دیگه.
گفته وقتی شغلی رو دوست نداری ، نه واجبه نه مستحب که توی همون شغل بمونی، اووه! این همه راه هست برای پیدا کردن یه لقمه ی نون حلال!
ولی صحبت خانواده و شریک زندگی پیش میاد، خدا انگار خودش هم می خواد پا در میونی کنه برای اینکه رشته ی محبت پاره نشه.
حتی برای بعد از طلاق و جدایی هم، خدا احکام و ضوابطی گذاشته که بلکه دوباره بشه این رشته ی پاره شده رو به هم وصل کرد.
خدا، هر چقدر که زیر یه سقف بودنُ خوش داره، از جدایی و تنهایی آدما، بدش میاد.