می گفت:
کاش زندگی هم مث صفحه کلید، کلید اسکِیپ داشت. هر جا تصمیم اشتباهی می گرفتیم با یه کلید ساده از تصمیمون منصرف می شدیم.
کاش زندگی هم مث صفحه کلید، کلید کنترل زِد داشت. کلیدی که بشه باهاش همه مسیر های اشتباه رفته رو دنده عقب برگشت.
کاش زندگی هم مث صفحه کلید، کلید اِسپیس داشت. کلیدی که بشه باهاش بین خودمون و عادت های بد، فاصله بندازیم.
کاش زندگی هم مث صفحه کلید، کلید آلت و اف چاهار داشت. اگه داشت، من باهاش همه پرونده های قدیمی ولی مفتوح کینه و اختلاف و دلخوری رو می بستم.
کاش زندگی هم مث صفحه کلید، کلید شیفت و دیلیت داشت. فکر کن باهاش چه عقده ها و چه باور ها و چه خاطره های تلخی رو که نمی شد برای همیشه از ذهن پاک کرد.