دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شیرینی» ثبت شده است

یه غذا ممکنه از از ترکیب ده ها نوع حبوبات و سبزی جات و مواد پروتئنی  مختلف تشکیل بشه. ولی همین غذای پرمایه ممکنه مزه ای نداشته باشه.

عوضش بعضی از غذاهای خیلی ساده هستن که  طعم و مزه شون آدمُ از خود بی خود می کنه.

زندگی هم هیمنجوره.

بعضیا توی زندگی شون، همه جور امکاناتی دارن. پول دارن. خونه دارن، زمین و کارخونه و باغ و شرکت دارن، ولی از زندگی شون لذت نمی برن. یعنی زندگی و دارائی شون به کامشون مزه نمی ده.

عوضش بعضیای دیگه یه زندگی خیلی ساده و  ابتدایی دارن، ولی از همین داشته های کم خودشون لذت می برن.

فرق این عده ی دوم با اون عده ی اول،  یاد خداست.  یاد خدا، مزه و شیرینی زندگیه.  هیچ چیزی هم نمی تونه خلاء این مزه و شیرینی رو پر کنه.  خدا خودش فرموده که هر کس از  یاد من غافل بشه، طعم زندگی رو نمی چشه.

این لحظه های سحرگاهی، لحظه هایی هستن برای چشیدن طعم شیرین یاد خدا. لحظه هایی هستن برای طعم دار کردن زندگی  با چاشنی بندگی.  این لجظه ها رو قدر بدونیم.شی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۴ ، ۰۲:۲۰

تو دوست داری مث کدومشون باشی ؟

 یکیشون گفت  : من ، یه بشرم مث خودتون .  یکی هستم از خودتون .

 اون یکی گفت : من از شما بهترم . من کجا و شما کجا!

 اولی تواضع کرد و دومی تکبر . عوضش اولی به معراج رفت و دومی از عرش ، اخراج شد و تبعید شد به زمین .

 تو دوست داری مث کدومشون باشی ؟ مث پیامبر یا مث شیطون ؟زمین خوردن رو دوست داری یا به  معراج رسیدن رو ؟

 بنده های واقعی خدا اون هائین که تکبر رو از وجود خودشون به دور کردن ، به همه ظن خوب دارن و به خودشون ظن بد . بدی هر کسی رو هم که ببینن با خودشون میگن :

 شاید از من بهتر باشه . شاید خوبی هایی داشته باشه که من ندارم و از اون ها بی خبرم .
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۲۱:۵۰

سختی ها و تلخی ها، فقط واسه این نیستن که قدر خوشی ها و آسونی ها و شیرینی ها رو بدونیم.

بعضی از سختی ها و دردها، خودشون شیرین هستن.

وقتی یه جایی از بدنت رو پشه می زنه،  اونقدر می خارونیش که سرخ بشه.

این خاروندن و سرخ شدن، درد داره. ولی دردش رو دوست داری.

یا مثلاً ورزش ها و نرمش های سخت، با اینکه به ماهیچه ها و بدن فشار میارن و اونا رو به سختی میندازن،  ولی دوست داشتنی هستن و به آدم نشاط می دن.

خود کلمه «عَذاب» هم با «عَذْب» که معنیش می شه شیرین،  هم خانواده ست.

می خوام بگم توی همه سختی ها و عذاب های زندگی، یه شیرینی مخفی وجود داره که باید حواسمون بهش باشه و کشفش کنیم.

آدم از لا به لای سختی ها و مشکلاته  که پخته و ساخته می شه...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۶

 حافظ که آدم رِند و زرنگی بوده، از خودش یه کلمه ساخته به اسم «تَلخوَش»

این «تَلخْوَش»، از اون واژه هاست ها!

اگه به شکل مکتوبش نیگا کنی می بینی هم کلمه «تلخ» توشه، هم کلمه «خوش»!

یعنی اولش تلخه، آخرش  هم مث آخر شاهنامه خوش!

انگار که اصل کلمه اش بوده «تلخْ خوش» یا «تلخِ خوش»، ولی بعد یه دونه از اون «خ» هاش حذف شده.

معلوم هم نیست این «خ» حذف شده مال تلخ بوده یا مال خوش.

هر چی که هست الآن تلخ و خوش، توی «تَلخوَش» سر یه «خ» با هم شراکت دارن و  خلاصه دستشون توی یه کاسه ست.

قرآن رو هم که یادت هست .

آیه هاش می گفت : «سختی ها و آسونی ها با هم هستن»

حافظ هم که گفته «تلخ وَش»، حافظ همین آیه ها بوده دیگه ...

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۶

بعضی ها می رن کافی شاپ و شربت شیرین خنک سفارش میدن ...

عوضش سفارش یه عده دیگه، قهوه تلخ بدون شکره. تلخِ تلخ!

سلیقه است دیگه.

یکی از شیرینی شربت  خوشش میاد، یکی از تلخی قهوه بدون شکر. پارادوکس هم همینجاست. اونجایی که تلخی، باعث خوشی بشه و کام آدم رو شیرین کنه!

اگه تلخی نباشه، دیگه شیرینی های دنیا، شیرین نیستن.

 اصلاً هر چیزی با ضد و مخالف خودشه که قدرش معلوم می شه.

بعضی وقتا برای اینکه طعم شیرینی زندگی رو بچشی، باید یه قهوه سفارش بدی....

 یه قهوه ی بدون شیر و شکر. تلخ تلخ!

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۳۲

اونایی که پاشون به میدون های میوه  و تره بار باز شده، می دونن که اینجور جاها، معمولا میوه رو درهم می دن.

یعنی کنار  هر چار تا زردآلوی سالم، یه دونه لهیده هم روی کوپنته.

حالا حکایت شیرینی ها و تلخی های دنیاست.

قرآن می گه: با هر سختی، آسونیه.

نمی گه: «بعد از هر سختی»، می گه : «با هر سختی»

یعنی خلاصه تلخی وشیرینی های دنیا در همه. سعی نکن سوا کنی، چون می زنن روی دستت!!

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۲۱

 بازم به عید دیگه. بازم عیدی دادن و عیدی گرفتن. خوش به حال مون. ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌ ‌‌‌ ‌ ‌‌‌

 بازم شیرینی، بازم کیک یزدی، بازم شکلات و تافی، بازم شربت زعفرون و بهار نارنج و بیدمشک و آبلیمو و آلبالو. بازم آب هندونه ی خنک، وسط این روزای داغ، به به!

 بازم مهمونی دادن و مهونی گرفتن. بازم سفره ی ناهار، بازم روبوسی.

 بازم مسافرت؛ شرق نشد، غرب؛ جاده ی چالوس نشد جاده ی هراز؛ شمال نشد، جنوب؛



امروز، بعد از سی روز، دوباره توی خونه هامون بوی خوش قرمه و قیمه پیچیده.

 امروز، بعد از سی روز روزه داری، می تونیم یه بار دیگه سر سفره  ناهار، دور هم بشینیم و به روی هم  لبخند بزنیم.

 امروز، صبح زود، سجاده هامونُ زیر بغل گرفتیم و راه افتادیم  سمت نماز عید.  بین راه، زیر لب الله اکبر می گفتیم و   از خدا تشکر می کردیم. به خاطر مهمون نوازیش، به خاطر بنده نوازیش، به خاطر این عید قشنگ.

 امروز، با هر دستی که نشونه ی قنوت، مقابل صورت گرفتیم، کلی عیدی گرفتیم. اونم از کی! از خدا!

 امروز روز عیدی گرفتن و عیدی دادنه. روز تبریک گفتن و  تبریک شنیدن. روز خندیدن و  خندوندن. روز مهمونی گرفتن و مهمونی رفتن.


سلام به اونایی که امروز، مسافرن. روزتون خوش و سفرتون بی خطر.

سلام به اونایی که امروز، مهمون دارن. خسته نباشید و مهمونی تون  آبرومند!

سلام به اونایی که امروز، جایی مهمونی دعوتن. دیر نکنید یه وقتایی .

سلام به اونایی که امروز شادن. شادی تون  واقعی و همیشگی و با دوام.

سلام به اونایی که  هیچی نشده دلشون برای ماه رمضون تنگ شده. ایشالا توشه ای که از ماه رمضون امسال برداشتید،  تا همیشه باهاتون بمونه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۰:۵۲

خیلی ها میگن حق تلخه، ولی همونا هم وقتی جایی احساس می کنن که حق شون پامال شده، برای احقاق حق خودشون دست و پا می زنن و تقلا می کنن. وقتی هم که به حقشون می رسن،  کامشون یکی از شیرین ترین و خواستنی  ترین طعم های دنیا رو تجربه می کنه.

پس حق، همیشه هم تلخ نیست...

مخصوصاً وقتایی که به جانب ما باشه!



حتی توی یه تصادف رانندگی هم، حق یه وقتایی به جانب ماست، یه وقتایی به جانب طرف مقابل.

توی بحثای خانوادگی و سیاسی و اجتماعی هم حق یه وقتایی به جانب ماست، یه وقتایی به جانب اونی که داریم باهاش بحث می کنیم.

وقتی با یکی سر حساب و کتاب مالی، اختلاف حساب داریم، ممکنه حق به جانب ما باشه یا یه جانب اونی که باهاش اختلاف حساب داریم.

اینکه توی تصادف و بحث و اختلاف حساب حق به جانب ما باشه یا نباشه، زیاد مهم نیست.

مهم اینه که وقتی فهمیدیم حق به جانب ما نیست، ما جانب حق باشیم و   از اون به بعدش دنبال ناحقُ نگیریم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۵