فرمود: پدرم، تا رسیدن به سرزمین کربلا، جایی توقف نکرد، و دوباره راه نیفتاد، مگر آنکه یادی از یحیای پیامبر کرد. می فرمود:
« سجادم! به خدا قسم که خون من، از جوشش نیفتد تا خدا، مهدی را مأمور قیام کند. او، به انتقام خون من، هفتاد هزار کافر و منافق را خواهد کشت. »