میگن گوجه فرنگی، برای اولین بار در زمان ناصرالدین شاه وارد ایران شد. اون موقع بعضیا فکر می کردن که گوجه فرنگی، چون از فرنگ اومده، نجسه و خوردنش حرومه.
یه پدری هم بود که پسرش اهل همه جور خلافی بود. از دزدی بگیر تا هیزی و کارای دیگه.
ولی پدر، دندون روی جگر می ذاشت و چیزی به پسر نمی گفت.
تا اینکه یه روز فهمید پسرش نیم کیلو گوجه فرنگی آورده خونه. اینجا بود که کار به استخون پدر رسید و پسرُ از خونه بیرون انداخت و گفت: هر کاری کردی هیچی نگفتم، ولی دیگه نمی تونم سکوت کنم. کارت به جایی رسیده که گوجه فرنگی میاری توی خونه ی من؟
حالا حکایت،حکایت بعضی از این شبکه های تفرقه اندازه که فقط روی قمه زنی حساسیت دارن. انگار که اگه قمه زنی زیر سوال بره، کل دین و مذهب زیر سوال رفته.
اصلاً بعضی از این شبکه ها، اصول دین شون شش تاست و یکیش همین قمه زنیه!