می گفت :
«خوش به حالش !
هر جایی می ره ، یه دوست و آشنا داره که کارش رو براش راه بندازن؛»
راست هم میگفت؛
بعضیا هستن که در زمینه داشتن دوستان و آشنایان ، اصلا در مضیقه به سر نمی برن؛
دقیقا بر عکس اونایی که خیلی خیلی بی کس و کارن؛
راه های خیلی خیلی زیادی برای پیدا کردن دوست هست که البته بعضی هاش آسونه و بعضی هاش سخت؛
اگه دنبال پیدا کردن دوستان و آشنایان خیلی زیاد می گردید ، می تونید بسته به توانایی هاتون یکی از این راه ها رو امتحان کنید؛
یکی از راه های تولید دوست در مقیاس انبوه ، سرشناش شدنه؛
همیشه میزان سرشناس بودن یه فرد با میزان دوستای اون نسبت مستقیم داره؛
البته اگه اون سرشناسی در جهت مثبتی باشه وگر نه هیچ کس دوست نداره با یه قاتل سریالی که حالا دستگیر شده ، ادعایی دوستی کنه؛
ولی مطمئنا اگه یه وزیر ، یا یه بازیگر ، یه خواننده یا فوتبالیست وارد یه اداره بشن ، بعیده که کسی حاضر نباشه با اون آقا یا خانم سرشناس ، ادعای دوستی و آشنایی داشته باشه؛
پس تا اینجا رسیدیم به اینکه یکی از راه های پیدا کردن دوست ، اونم در مقیاس انبوه ، سرشناس شدنه؛
خب حالا ممکنه بپرسی : راه های سرشناش شدن کدومه؟!
باید بگم این یکی دیگه تخصص من نیست و برای پی بردن به راه هاش می تونی به کتابهایی که میگم مراجعه کنی :
« راهنمای جیبی سرشناس شدن در هفت دقیقه؛
آموزش سرشناس شدن در یک روز؛
خود آموز سرشناس شدن در بیست و چهار ساعت؛
چگونه در یک هفته سرشناس شویم؛
آشنایی با صاحبان رکوردهای گینس »
ولی بازم اگه از من میشنوی ، سعی کن بیش از اینکه روی زمین سرشناس باشی ، میون آسمون ها شناخته شده باشی و به جای اینکه مردم ازت امضا بگیرن ، خدا ازت راضی باشه؛