دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سعدی» ثبت شده است

حالا سعدی خدا بیامرز اینجا نیست، خدای سعدی که اینجاست!

اون جناب نادره گفتار، واقعاً شتری ندیده بوده که گفت: «می توان قطع نظر کرد، شتر دیدی نه!»

ولی شمایی که هم شتر رو دیدی، هم بارش رو، هم جای پاش رو، واسه چی  همه چی رو انکار می کنی، بعدم تقصیر رو میندازی گردن سعدی!

انصاف هم انصافاً خوب چیزیه....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۴۹

از قدیم و ندیم گفتن:

بر احوال آن مرد باید گریست/  که دخلش بُود نوزده، خرج بیست

یعنی بیچاره اون مردی، و ضمناً بیچاره اون زنی که  توی ماه نوزده تومن درآمد داره، ولی هزینه هاش بیست تومنه.

این  قضیه ی پیشی گرفتن خرج بر دخل،  می تونه خیلی دلیل ها داشته باشه، ولی مطمئناً یه دلیلش  نداشتن حساب و کتابه.

آدمیزاده دیگه...

همینجور دلش می خواد خرج کنه.

وقتی هم که حساب و کتابی در کار نباشه، آدم یادش می ره از اول ماه تا الآن چقدر خرج کرده.

پیش خودش می گه  کل ولخرجی هام صد تومن هم نشده. ولی وقتی چرتکه میندازه، می فهمه  بالای پونصد تومن خرج روی دست خودش گذاشته...

اینجاست که باید بشینه و زار زار گریه کنه.  حق هم داره.

بر احوال آن مرد باید گریست/  که دخلش بُود نوزده، خرج بیست

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۴:۰۵

قدیمی ها،  خیلی حواسشون به آداب معاشرت بوده.

اونقدر که برای بچه هاشون کتاب آموزش آداب معاشرت می نوشتن.  همین آقای کیکاوس، پسر اسکندر،  بله. خود همین آقا! ایشون کتاب قابوس نامه رو برای بچه ی خودش نوشته.  که چی؟ که بچه ش آداب دان بار بیاد.  که یاد بگیره با هر کسی چه جوری معاشرت کنه.

درسته که چندصد سال از زمان تالیف اون کتاب می گذره. ولی هنوزم تازه ست. هنوزم به درد می خوره. هنوزم کاربرد داره.




بزنم به تخته کتابای قدیمی آموزش آداب معاشرت زیادن. فقط  اون قابوس نامه ای که اسمشُ بردم نیست.  نمونه ش همین گلستان و بوستان دوستمون سعدی شیرازی. یا سیاست نامه ی  خواجه نظام الملک طوسی.

دیگه جونم براتون بگه: اخلاق ناصری، اخلاق جلالی، اخلاق محسنی.

زیادن. بگردی بیشترم پیدا می کنی.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۰۰

جناب آقای سعدی که هم شیرین بیان بوده، هم استاد سخن،  یه جا گفته:

«عهد نابستن از آن بِه که ببندی و نپایی»

یعنی چی؟

یعنی شمایی که قرار نیست به قول و عهد و پیمانت عمل کنی،‌ الکی قول نده و قرار نذار.

یعنی جنگ اول به از صلح آخر.

الکی به مشتری و زن و بچه و صاحبکار و همکار و همسایه و مردم و ارباب رجوع قول می دی که تا فلان روز فلان کار رو براشون انجام بدی.

ولی خودت خوب می دونی که فلان کار تا فلان روز انجام نشدنیه.

خب قول نده عزیز من!

الکی توقع بی جا درست نکن!  بیکاری مگه؟!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۰

به اعتقاد بعضی ها، خیلی وقته کمرنگ شده و  نایاب شده.

بعضی ها هم معتقدن یا کلاً منقرض شده یا از اون گونه های در حال انقراضه.

البته اشتباه نکنید. راجع به ببر بنگال و شیر مازندران و پرسپولیس قهرمان حرف نمی زنیم.

صحبت سر ترحمه.

اسم ترحم که میاد، کلی سؤال باخودش میاره.

مثلاً اینکه  ترحم به کی؟ترحم به چه دلیلی؟

ترحم چه جوری و ترحم به  چه اندازه و تا کجا؟

چیزی که مسلمه اینه که نه هر کسی لایق ترحمه، نه هر جایی جای ترحم،

ضمن اینکه  اسم  هر بخشیدن و چشم پوشیدنی  رو هم نمی شه ترحم گذاشت.

مثلاً سعدی که خودش  در بوستان ، عاجزانه به درگاه خدا نیایش می کنه و  می گه :

فقیرم بجرم گناهم مگیر / غنی را ترحم بود بر فقیر.

ولی همین حضرت استاد سخن، در گلستان گفته :

ترحم بر پلنگ تیزدندان / ستمکاری بود بر گوسفندان .

و اگه از سعدی بپرسیم که چرا چنین ترحمی جایز نیست ، بدون رو دربایستی می گه، زیرا که :

این گُرْسنه گرگ بی ترحم / خود سیر نمی شود ز مردم .

البته ممکن هم هست که بخشی از باب هشتم گلستان رو برامون بخونه که در اون فرموده:

رحم آوردن بر بدان ستمست بر نیکان، و عفو کردن از ظالمان جورست بر درویشان

خبیث را چو تعهد کنی و بنوازی /              به دولت تو گنه می‌کند به انبازی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۴

معمولاً  توی نوجوونی و جوونی، آدم یه دوره از خود رأیی رو تجربه می کنه.  اون «غرور جوانی» هم که سعدی ازش حرف زده،  راجع به همین خودرأییه.

ولی معمولاً بیشتر  نوجوون ها و خود ما جوون ها، یکی دو بار که  در اثر  خود رأیی، سرمون به سنگ می خوره یا با کله می ریم توی دیوار،  به یه نتایجی می رسیم.  مثلاً کم کم به این نتیجه می رسیم که  شاید بعضی وقت ها، بقیه هم یه حرفای درستی برای گفتن داشته باشن.  شاید خود ما هم با همه  عقل کل بودنمون یه وقتایی اشتباه کنیم.

البته این نتایج رو معمولاً جایی با بلندگو اعلام نمی کنیم که آتو دست بقیه ندیم،‌ ولی خودمون  پیش خودمون  یه تصمیمایی می گیریم. مثلاً تصمیم می گیریم  که دفعه بعد، به جای وقتمون رو صرف تره خرد کردن برای حرفای بقیه کنیم، بشینیم و یه کم به اون حرفا فکر کنیم.

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۲۹

تجربه، مفت به دست نمیاد.

برای به دست آوردن تجربه،‌ اولین چیزی که باید هزینه بشه، عمر  آدمه.

پس تجربه،  علاوه بر اینکه مفت و مجانی به دست نمیاد، یه شبه و یه هفته ای و یه ماهه  هم به دست نمیاد.  هیچ آموزشگاه دولتی و آزاد و روزانه و شبانه ای هم وجود نداره که دوره های  فشرده و ترمیک تجربه اندوزی داشته باشه.

برای همینم هست که  سعدی  گفته آدم توی این دنیا باید دو تا عمر داشته باشه.  توی عمر اولش  تجربه اندوزی کنه، توی عمر دومش، تجربه های عمر اول رو به کار بگیره.

این سعدی هم عجب خیالپردازی هایی می کنه ها!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۹:۵۵

خدا، توی قرآن وقتی داره از لباس حرف می زنه،‌ فرموده لباس دو  تا خاصیت داره:

هم پوشش تنه، هم زینت و زیبایی تن.

پس هر لباسی اگه واقعاً بخواد لباس باشه، باید این دو تا کار ویژه رو  به خوبی انجام بده.

لباسی که از بد قوارگی و بی ریختی، به تن صاحبش گریه می کنه، لباس نیست.

چرا؟

چون نتونسته زینت تن باشه.

لباسی هم که عوض تن پوش بودن، تن نمایی می کنه، لباس نیست.

بازم چرا؟

چون لباس قراره که مایه ی پوشش تن باشه، نه مایه ی نمایش ....

 

توی آیه ی 26 سوره ی اعراف، بعد از این که از خوبی های لباس می گه،

بعد از این که از پوشش بودن و  زینت بودن لباس می گه،

سریع گریز می زنه به همون مقصود و هدف همیشگی؛

گریز می زنه به تقوا.

می گه:

لباس، نعمت خیلی خوبیه، ولی لباس تقوی، از اونم بهتره.

می گه:

پوشیدگی و زینتی که لباس تقوا به صاحبش می ده، لباسای دیگه نمی دن.

عاشق همین گریز زدن های خدا توی کتابش ام. ببین بحثُ از کجا به کجا کشوند!

 

لباس های پارچه ای و نخی و کتونی و ابریشمی، پوشش و زینت تن ان.

ولی همون جوری که سعدی گفته:

«تن آدمی شریف است به جان آدمیّت»

عین تن شریف آدمیت، جان شریف تر  آدمیت هم محتاج لباسه.

لباسی که بتونه زشتی های جهل و غضب و حرص و حسدُ بپوشونه.

لباسی که بتونه جان آدمیتُ‌ باانصاف و ایثار و احسان و سخاوت و صبر، زیبا کنه.

لباسی که زیباتر از اون لباسی نیست.

لباسی که اسمش تقواست، اسمش پرهیزگاریه....


 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ تیر ۹۴ ، ۱۱:۵۶