رحمت بودن یا زحمت بودن چیزایی که خدا برای ما می فرسته، بیش تر از هر چیز دیگه ای به خود ما بستگی داره.
ما ها، اگه از فکر و امکاناتمون درست استفاده کرده باشیم، بارون خدا برامون برکت و رحمته. ولی اگه افتاه باشیم به جون جنگل و درخت ها رو بریده باشیم، همون بارون می شه زحمت و سیلاب و بلا و گرفتاری...
خدا، اوضاع هیچ فرد و جامعه ای رو عوض نمی کنه، مگه اینکه اون فرد یا اون جامعه، خودش از درون خودش دست به یه تغییراتی زده باشه...
فرق ما آدما با سنگ همینه.....
هم ما آدما و هم تخت سنگ ها، جفتمون آفریده و بنده ی خدائیم.
ولی ما ها بر خلاف سنگ، یه چیزی داریم به اسم «اختیار»
سنگ ممکنه بر اثر سیلاب تکه تکه و متلاشی بشه.....
ممکن هم هست که توسط یه هنرمند سنگ تراش تبدیل به یه اثر هنری بشه و بره توی موزه.
ولی سنگ مقابل این دو تا سرنوشت متفاوت ، کاملاً بی اختیاره و هیچ حق انتخابی نداره.
ولی ما آدما، این حق انتخاب رو داریم که تعیین کنیم می خوایم اتفاقاتی که برامون می افته، فرصت باشه یا تهدید.
رحمت باشه یا زحمت .
نعمت باشه یا نقمت.
خیر باشه یا شر.