دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «توکل» ثبت شده است

می گفت: عصا مال کیه؟  مال کسی که به خاطر ضعف بنیه، یا به خاطر درد پا و بیماری و کهولت سن، نمی تونه بی عصا راه بره. بعضیا به یه دونه عصا محتاجن و بعضیا به دو تا. ولی عصا چه یه دونه باشه و چه دو تا، چه چوبی باشه و چه فلزی، چه سیاه باشه و چه سفید، نشونه ی احتیاجه.

برای همینم هست که جوون سالم، زورش میاد عصا دست بگیره. یعنی غرورش اجازه ی دست به عصا شدنُ نمی ده.

می گفت: مردم هم عین عصا می مونن. تکیه دادن بهشون نشونه ی عجز و احتیاجه.  آدمی که سالم باشه و قلب سلیم داشته باشه هیچ وقت به  مردم تکیه نمی کنه.  عوضش فقر و اعتراف به عجزشُ می بره پیش کسی که واقعاً محتاجشه. کسی که هر چی داره از اون داره. آدمی که صاحب قلب سلیم باشه، به جای تکیه دادن به مخلوق،‌ به خالق تکیه می کنه.  به ستون ثابت هستی که گردش داره،‌ نه لرزش، نه شکستن و کج شدن.

می گفت: سید الشهدا رو ببین. عارش میاد دست بیعتُ‌ سمت یزید دراز کنه. عارش میاد با سر خم کردن مقابل امثال یزید، خودشُ خوار ببینه.  سرشُ بالا می گیره و میگه: هیهات! هیهات که من خودمُ خوار کنم. هیهات از ذلت و خواری.

ولی همین امام حسین، روز عرفه، از ظهر تا غروب آفتاب، دست نیازش به سمت آسمونه.  همون امامی که پیش مخلوق سر خم نمی کنه، پیش خالق بیا و بیین چه سجده هایی می کنه.  چه نمازهایی می خونه و چه اشک هایی می ریزه.

همیشه شب اول محرم می گفت: تا قافله ی امام به کربلا نرسیده،  تا نینوا شلوغ نشده، زودتر بیا و جا بگیر تا بتونی نماز شب های ثار الله و انصار الله ُ تماشا کنی. از چند شب دیگه، روی چند هزار نفر  از کوفه و اطرافش میان کربلا. شب عاشورا، کربلا جای سوزن انداختن نیست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۹۴ ، ۰۶:۳۷

مشکلات دنیا دو دسته بیشتر نیستن...

یا مقابلشون کاری از دستت بر میاد یا بر نمیاد.

اگه بر میاد که تنبلی نکن و دست به کار شو...

ولی اگه کاری دستت نیست، پس الکی حرص هم نخور...

توکل به خدا رو گذاشتن واسه همین روزا.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ مرداد ۹۴ ، ۰۰:۵۳

دیدی بعضی ها رو؟

مریض هم که می شن  و دکتر هم که می رن، به جای اینکه دکتر به اونا راهکار بده، اونا به دکتر دستور می دن...

مدام می گن : اینُ برام بنویس و اونُ ننویس و این ُ تجویز کن و از این جور سفارش ها...

بعضی های دیگه، در خونه خدا هم که می رن فقط بلدن دستور بدن...

به جای اینکه بگن : «خدایا! مشکل منُ هر جور صلاح می دونی حل کن»، تعیین تکلیف می کنن که : «خدایا! مشکل منُ اینجوری حل کن...»

انگار که خدا نمی دونه مشکلشون رو چه جوری باید حل کنه، دنبال راه حل و مشاوره می گرده!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۵۰

ماشینت خراب شده، اونم وسط بزرگراه...

در کاپوت رو می زنی بالا و  مشغول وارسی می شی...

تا وقتی که خودت مشغول وارسی هستی، کسی برات نگه نمی داره.

چون همه با خودشون می گن: حتماً می دونه چشه دیگه...

ولی وقتی رسماً اعتراف کردی که هیچی سر در نمیاری و به نشونه تسلیم برای ماشینای عبوری دست تکون دادی، برات نگه می دارن و کارتُ راه میندازن...

گره گشایی خدا هم همینجوریه...

تا وقتی فکر می کنی کار، کار خودته و خودت از عهده اش بر میای، نباید روی کمکش حساب باز کنی ...

ولی وقتی سرت به سنگ خورد و از ته دل گفتی : «آخ»، میاد و کارتُ راه میندازه....
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۴۸

ترس انواع و اقسام داره. وقتی می گیم ترس،  استرس و دلهره و اضطراب و کُپ کردن و مو به تن سیخ شدن رو هم شامل می شه...

البته بعضی از ترس ها،‌ لحظه ای هستن. مثلاً وقتی یکی محض شوخی و بی مزگی،  پشت دیوار قایم می شه و میپره توی دلت،  برای یه لحظه، دلت هُرّی می ریزه پایین.  یا مثلاً وقتی توی تاریکی، پله ها رو دو تا یکی می کنی ...

این فرو ریختن دل یه جور ترسه.

ولی ترسایی هم داریم که مزمن هستن.

مثلاً ترس از کنکور، یا استرس سر رسیدن موعد اقساط و اینجور چیزا...

اون ترسای دسته اول رو زیاد نمی شه کاریش کرد. ولی ترسای دوم، چاره داره.

چاره اش هم اول از همه توکل به خداست و بعدش، تفکر و برنامه ریزی ....

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۰۷:۳۰