دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تلنگر» ثبت شده است

اونایی که یه مقدار نمره ی امتحان عربی شون از من و شما بالاتر می شده، احتمالاً هنوز یادشون هست.

که چی ؟

که «اِنَّما» جزء  اَدات حَصره.

یعنی وقتی سر یه جمله ای میاد باید اونُ «تنها و تنها» یا «فقط و فقط» معنی کنیم.

اینُ گفتم که بگم خدا چند جای قرآن، همین «اِنَّما» رو  آورده سر بعضی از جمله ها.

بعدش چی گفته؟!

بعدش به پیامبرش گفته: تو، هشدار دهنده ای. تو تذکر دهنده ای!

یعنی پیامبرها فقط و فقط کارشون همین هشدار دادن بوده. تنها و تنها، کارشون همین تذکر دادن بودنه.

خدا وقتی توی قرآن داره پیامبرُ برای اهل دنیا معرفی می کنه می گه: نذیری برای بشر.

نذیر با ذال، معنیش می شه هشدار دهنده.

**

درسته که پیامبرها، مأموریت اصلی  و اساسی شون همین تذکر دادن و هشدار دادن و  تلنگر زدن و یاد آوری کردن بود.

ولی اینجوری نیست که هشدار ها و تذکرات و تلنگرهاشون روی همه اثر کنه.

از قدیم و ندیم  هم گفتن: نرود میخ آهنین در سنگ.

قرآن می گه: بعضی از دل ها، از سنگ هم سنگین ترن. غیر قابل نفوذِ غیر قابل نفوذ.

هشدار و  تذکر و تلنگر، به کار همچین دل هایی نمیاد.

خدا توی قرآن، اسم بعضی از دل ها رو گذاشته: دل مهر و موم شده.

دل مهر و موم شده هم مثل ساختمون پلمپ شده، غیر قابل وروده!

**

بعضی از دل ها، اصلاً انگار که در برابر ورد هشدار و تذکر و تلنگر و موعظه، عایق کاری و آب بندی شده باشن.

خود پیامبر ما گاهی وقتا، دو ساعت می نشست و برای یه عده ای حرف می زد و  نصیحت شون می کرد. ولی بعد از دو ساعت موعظه، می دید به جای اینکه دلشون نرم تر بشه، عنادشون سخت تر میشه.

بعدش، می رفت توی خلوت تنهایی خودش و آی غصه می خورد، آی غصه می خورد!

بعدش خدا جبرئیلُ می فرستاد که پیغام بیاره:

این قدر غضه نخور! قرار نیست هشدار ها و تلنگرهای تو روی همه  جواب بده. هشدار های تو، فقط روی اون دل هایی جواب می ده که  در خلوت خودشون، اهل خدا ترسی باشن.

**
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۷

بعضی از اون چیزایی که ما اسمشونُ می ذاریم خسارت، اسمشون خسارت نیست. 

اسمشون خریدن عبرته. خریدن پند. خریدن تجربه.

گاهی وقتا، لطمه های کوچیک، تجربه ای میشن برای اینکه جلوی لطمه های بزرگُ بگیریم.

گاهی وقتا، خراش های پر از سوزش، ولی کوچیک،  بهونه ای می شن  تا حواسمونُ جمع کنیم و  گرفتار جراحت های بزرگ نشیم.

توی دنیایی زندگی می کنیم که  خیلی ها حاضرن برای به دست آوردن تجربه های نو،  بزرگ ترین هزینه ها رو انجام بدن. هیچ کدومشون  هم هزینه ای که برای این کار انجام می دنُ‌ از دست رفته نمی دونن.

حالا یه وقتایی، چون خدا ما رو خیلی دوست داره، چون خاطره مونُ‌ خیلی می خواد، بدون اینکه خودمون بخوایم باهامون همچین داد و ستد هایی می کنه.

بدون اینکه بخوایم یه ضرر مالی برامون پیش میاره تا ما رو پند بده.  پنده هایی که ارزش هر کدومشون ده ها برابر  ارزش مالیه که برای به دست آوردن اون پند از دست می دیم.

چشم ظاهر بین ما، از دست رفتن اون مال ُ  خسارت می بینه.

ولی چشم حقیقت بین به این جور اتفاق های غیر اتفاقی، به چشم  شهریه ی کلاس پند آموزی نگاه می کنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ مرداد ۹۴ ، ۱۲:۳۵

خوب نگاه کردن، فقط به درد اختراع و اکتشاف و بهتر کردن زندگی این دنیا نمی خوره.

قرآن که بخونی می بینی خدا مرتب داره می گه: «نگاه کنید. دوباره کنید، خوب نگاه کنید. به دقت بنگرید»

اولاً همون نگاه دقیق به طبیعت، علاوه بر اینکه آدم رو  به مخترع و مکتشف و اینجور چیزا تبدیل می کنه، باعث می شه تا ایمانمون به خدا هم بیشتر بشه.

دیدن اون همه عظمت و قشنگی ما، اگه قشنگی و عظمت خدا رو به یادمون نیاره، عجیبه و جای تعجب داره.

 دوم اینکه، کی گفته فقط طبیعته که باید به دقت نگاهش کرد.

تاریخ و سرگذشت آدما و اقوام گذشته هم  حسابی ارزش دیدن و تماشا داره.

بعد از دیدن و تماشا هم نوبت درس گرفتن و عبرت آموزیه.

به قول  خاقانی شاعر:

هان ای دل عبرت بین، از دیده نظر کن ، هان

ایوان مداین را ، آیینه عبرت دان

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۲۲:۰۹