تا دیروز، از فلان چیز، نفرت داشتیم. ازش خوشمون نمی اومد.
امروز ممکنه از همون چیز خوش مون بیاد. ممکنه عاشقش باشیم.
جالبه که هیچ تغییری هم در فلان چیز اتفاق نیفته. اون چیزی که عوض شده، تصویر خیالی ما از همون چیزه. تا دیروز توی خیال مون یه تصوری ازش داشتیم و امروز یه تصور دیگه داریم.
ماها بر اساس حقیقت بیرونی آدما و چیزهای مختلف، قضاوت نمی کنیم.
ما بر اساس تصور خیالی خودمون از اوناست که قضاوت می کنیم.
این تصور خیالی، می تونه درست، نیمه درست، یا کاملاً اشتباه باشه.
مورد داشتیم طرف کلاً روحیه شُ از دست داده بوده. احساس می کرده به آخر خط رسیده. بعد نیم ساعت با یکی نشسته، از این رو به اون رو شده. امیدوار شده. انرژی گرفته.
معلومه که توی این نیم ساعت، دنیا از این رو به اون رو نشده. فقط تصور خیالی طرفه که عوض شده.
بعضیا هستن که با حرفاشون به خیالات ما سر و سامون می دن. آباد و مرتبش می کنن. همصحبتی با این آدما رو باید قدر دونست.
عوضش بعضیای دیگه با بولدوزر می افتن به جون خیال ما. همه چی رو خراب می کنن. به هم می ریزن. بی سر و سامون می کنن.
هر چی که از اینجور آدما دوری کنیم، بیشتر به نفع مونه.