دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تصادف» ثبت شده است

آقای عزیز!

خانم محترم!

این تخلفی که شما داری انجام می دی، اسمش روشه.

بهش می گن: «تخلف حادثه ساز»

یعنی این تخلف، از اون تخلف هائیه که باعث  و بانی  حادثه می شه.

باعث و بانی تخلف هم که خود شمایی. پس شما داری مستقیم و غیر مستقیم باعث و بانی حادثه می شی...

منظور از حادثه هم  جریمه و نمره منفی و ثبت و ضبط گواهینامه و اینجور چیزا نیست.

یه سر اگه به اورژانس حوادث و سوانح  یکی از بیمارستان های دور و برت بزنی، منظور از حادثه رو  می فهمی.

 

اگه به تک تک حادثه هایی که تا الآن برای خودمون و بقیه پیش اومده دقت کنیم می بینیم میشد که اینجور نشه.

ولی فعلاً دنیای دانش و تکنولوژی  نتونسته دستگاهی بسازه که زمان رو به عقب برگردونه.

پس برای حادثه های گذشته، کاری نمی شه کرد.

به جای افسوس خوردن برای گذشته و کاش و کاشکی گفتن، با دقت و احتیاط بیشتر، جلوی حادثه های بعدی رو بگیریم.

خیلی از حادثه ها، راه جبران و درمان ندارن، ولی هیچ حادثه ای ، غیر قابل پیشگیری نیست...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۶:۵۰

روز بدون حادثه،  شانسی و  اتفاقی نیست.  به دست آوردنش، حساب و کتاب داره.

باید از تجربه ها درس گرفت و یافته های قبلی رو به کار بست.

روز بدون حادثه، یافتنی نیست. ساختنیه.

این خود مائیم که تعیین می کنیم از تقویم 365 روزه مون، چند روزش ، روز بدون حادثه باشه.

روز بدون حادثه، روزیه که عابرهای پیاده،  به جای اینکه از روی نرده ی وسط خیابون رد بشن، از محل خط کشی عابر پیاده رد می شن.

روز بدون حادثه روزیه که عابرهای پیاده هم،  مث ماشین ها، حواسشون به سبز بودن و قرمز بودن چراغ مخصوص خودشون هست.

روز بدون حادثه، روزیه که همه عابرها، پله های پل هوایی رو به اضطراب رد شدن از عرض خیابون و بولوار و بزرگراه ترجیح بدن...

برای  ساخته شدن یه روز بدون حادثه، موتور سوار ها باید بیشتر از بقیه از خودشون مایه بذارن.


استفاده نکرده از کلاه ایمنی، اشتباه گرفتن موتور سیکلت با تاکسی و تاکسی بار، بی خیال شدن چراغ قرمز،  اشتباه گرفتن پیاده رو با خیابون،  نداشتن چراغ جلو و عقب و راهنما

همه اینا، چیزایی هستن که تا درست نشن، روز بدون حادثه رو فقط باید توی تقویم دنبالش گشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ مرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۱

ما نمی گیم راه صد ساله رو صد ساله برو.  شما چون خیلی دست فرمونت خوبه، بیست ساله برو. پونزده ساله برو. فوق فوقش دیگه ده ساله برو. ماشالا هزار ماشالا جونم هستی. فرصت داری. یه شبه می خوای بری که چی بشه؟ گیریم که یه شبه رفتی همه ی اون راهُ. باقی شبا رو می خوای کجا بری؟ البته با این سرعتی که شما داری بلند پروازی می کنی، بعید می دونم سالم برسی.  اون بالاها سرت گیج می ره. کار دست خودت می دی. گفته باشم که نگی نگفتی.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۰۱:۳۴

خیلی ها میگن حق تلخه، ولی همونا هم وقتی جایی احساس می کنن که حق شون پامال شده، برای احقاق حق خودشون دست و پا می زنن و تقلا می کنن. وقتی هم که به حقشون می رسن،  کامشون یکی از شیرین ترین و خواستنی  ترین طعم های دنیا رو تجربه می کنه.

پس حق، همیشه هم تلخ نیست...

مخصوصاً وقتایی که به جانب ما باشه!



حتی توی یه تصادف رانندگی هم، حق یه وقتایی به جانب ماست، یه وقتایی به جانب طرف مقابل.

توی بحثای خانوادگی و سیاسی و اجتماعی هم حق یه وقتایی به جانب ماست، یه وقتایی به جانب اونی که داریم باهاش بحث می کنیم.

وقتی با یکی سر حساب و کتاب مالی، اختلاف حساب داریم، ممکنه حق به جانب ما باشه یا یه جانب اونی که باهاش اختلاف حساب داریم.

اینکه توی تصادف و بحث و اختلاف حساب حق به جانب ما باشه یا نباشه، زیاد مهم نیست.

مهم اینه که وقتی فهمیدیم حق به جانب ما نیست، ما جانب حق باشیم و   از اون به بعدش دنبال ناحقُ نگیریم!

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۵