دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تساهل» ثبت شده است

اینکه خیلی از عقد و عروسی ها، سر سال به طلاق و طلاق کشی ختم می شه،  یه دلیلش همین انعطاف ناپذیری دو طرفه.

یعنی دو طرف، یا نمی خوان، یا اصلاًَ بلد نیستن که از خودشون انعطاف نشون بدن.

سر سختی دو طرفی، مثل کشیدن یه نخ نازک از دو طرفه. نخی که از دو طرف کشیده بشه، خیلی زود پاره می کشه.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۷:۱۰

مدارا کردن و تحمل داشتن و راه اومدن و مهلت دادن، یه رابطه مستقیم داره با  ایمان داشتن و خدایی بودن.

پیامبر ها چون  بیشتر از بقیه آدما خدایی بودن و اهل ایمان،  بیشتر از بقیه هم اهل مدارا بودن.

راجع به تحمل و سعه صدر پیامبرمون اونقدر داستان کوتاه و بلند وجود داره که قشنگ می شه با جمع آوریش  چند جلد کتاب نوشت.

از بین خود ما ها هم، هر کسی بیشتر اهل مدارا باشه، می شه اطمینان داشت که بیشتر صاحب خلق خوش محمدیه.

ولی مدارا، بیش از اونکه یه خُلق انسانی باشه، یه خلق خدائیه.

خدا، خودش اهل راه اومدنه و دوست داره بنده هاش هم، با هم دیگه راه بیان.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۷

یه برداشت و تلقی و قرائت غلطی که در طول تاریخ و چه بسا امروز از مدارا کردن وجود داره، اینه که مدارا یعنی تو سری خوردن.

یعنی اینکه اجازه بدی، هر کسی، هر جوری دلش می خواد ، هر بلایی سرت بیاره و تو هیچی نگی.

بعدم خیال کنی کارت خیلی درسته و خدا رو خوش میاد و اهل مدارایی.

مدارا، یعنی درک کردن شرایط کسی که فعلاً ضعیف تر از ماست و  روزگار بهش سخت گرفته، نه کسی که میخواد دست بالا رو بگیره و حق ما و بقیه رو بخوره، یه لیوان آب خنک هم روش.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۶

مدارا،  اگه از نوع خوب و پسندیده و عاقلانه ش باشه، معنیش می شه «راه اومدن» و «تحمل کردن» و «مهلت دادن»

طلبکاری که به بدهکار خودش مهلت می ده و پیش چشم مردم آبرو ریزی راه نمیندازه، اسم کارش مداراست.

معلم و استادی که ملاحظه هوش و استعداد و شرایط شاگردها و دانشجو های ضعیفش رو می کنه و باهاشون راه میاد،  اهل مداراست.

پدر و مادر و برادر و خواهری هم  که جیغ و داد و خرابکاری های  کوچیک ترین عضو خونه رو تحمل می کنن، کارشون یه جور مدارا کردنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۳

ماشینت وسط جاده یه عیبی پیدا می کنه،  نه خودت بلدی درستش کنی، نه تا ده کیلومتر جلوتر تعمیرگاه و تعمیرکاری پیدا می شه.

تصمیم می گیری اون ده کیلومتر رو خیلی نرم و یواش با ماشین کنار بیای و  زیاد با فشار دادن پدال گاز بهش فشار نیاری.

توی جاده ای که همه حدا اقل سرعتشون صد به بالاست، شما خط کناری رو می گیری و اون ده کیلومتر رو با سرعت سی کیلومتر بر ساعت، نرم و یواش و لاک پشتی طی می کنی.

«مدارا»  یه معنیش همینه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۰

انعطاف پذیری، به معنی وادادگی و  انفعال و تسلیم و عقب نشینی نیست.

اگه بخوایم بین انعطاف پذیری و استقامت داشتن رابطه برقرار کنیم، باید بگیم انعطاف پذیری یعنی استقامت نرم.

حکایت آدم انعطاف پذیر،  حکایت  یه ماشینه. ماشینی که موانع و چاله چوله ها و ناهمواری های مسیر، اونُ از رفتن و رسیدن به مقصد منصرف نمی کنه. اما همون ماشین برای رد شدن از بین موانع و ناهمواری ها،‌ در مسیر مستقیم خودش به سمت مقصد، گاهی به راست می رونه و گاهی به چپ.

 

از پیامبرمون روایت شده که فرمود:

حکایت مومن مانند ساقه ای کاشته شده است.

باد از هر سو که بوزد آن را خم می کند،  اما چون باد ساکت شود، ساقه باز هم  راست شود.

وقتی این حدیثُ خوندم با خودم گفتم: توی جنگ میون باد و ساقه ی نورس، اونی که دست آخر کوتاه میاد و تسلیم می شه باده. مگه نه؟!

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۵:۰۳

انعطافُ باید از دینی یاد گرفت که خدا برامون فرستاده.

گفته: مریضی؟ مسافری؟ مادر نوزاد شیرخواری؟  فعلاً  روزه نگیر!

گفته: نمی تونی ایستاده نماز بخونی؟ نشسته بخون!  نشسته هم نمی تونی، خوابیده بخون! حتی شده با ایما و اشاره.

گفته: پول مکه  رفتن و حاجی شدن نداری؟ خب واجب که نیست،  تا وقتی که مستطیع نشدی، نرو!

انعطاف یعنی همین  درک کردن موقعیت ها و کنار اومدن با اون ها.

شاخه ی منعطفی که  وقت وزیدن طوفان خم بشه، نمی شکنه!

 

داشتم دنبال یه حدیث می گشتم راجع به سخت گیری نکردن و انعطاف نشون دادن.

رسیدم به حدیث زیبایی از نرمخو ترین انسان هستی.

پیامبر فرموده بود:

دوست دارید بهتون بگم فردای قیامت، شعله ی جهنم به چه کسی حرومه؟

کس که ملایم و نرم خو و زودجوش و آسون گیر باشه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۷

توی یه وسیله ی مکانیکی، مثلاً  اتومبیل،  لازم نیست که قطعات برای هم جا باز کنن.

حتی لازم نیست همدیگه رو تحمل کنن و با همدیگه راه بیان و درمورد همدیگه انعطاف به خرج بدن.

توی یه وسیله  ی مکانیکی، هر قطعه ای که مشکل پیدا کنه،‌ یا سازش با بقیه ی قطعات جور در نیاد، فوراً با یه قطعه ی سالم تعویض می شه.

فرق اصلی ساختمون موجودات زنده با وسایل مکانیکی هم همینه.

اعضای بدن موجودات زنده، نسبت به هم انعطاف دارن و با همدیگه تا آخرین حد ممکن راه میان.

یعنی با بد و خوب هم می سازن و معمولاً صداشون هم در نمیاد.

حالا به نظر شما، خانواده و محل کار و تحصیل و کل جامعه، باید شبیه یه بدن زنده باشه یا شبیه یه وسیله ی مکانیکی؟!

 

 

فرق یه وسیله ی انعطاف پذیر، با یه وسیله ی انعطاف ناپذیر توی فشارها و سختی ها مشخص می شه.

وسیله ی انعطاف ناپذیر،  موقع سختی و فشار،  هم خودش می شکنه و آسیب می بینه، هم به بقیه آسیب می رسونه.

ولی وسیله ی انعطاف پذیر، هم خودش زیر بار فشار و سختی تاب میاره، هم می تونه یه مقدار از بار بقیه رو به دوش بکشه.

آدما هم بعضیاشون انعطاف پذیر و اهل تحملن، بعضیای دیگه انعطاف ناپذیر و  سخت و شکننده.

شما، خودتونُ  توی کدوم دسته طبقه بندی می کنید؟!

 

انعطاف پذیری، یعنی اینکه مرغ آدم یه پا نداشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه با بقیه، کنار بیاد؛ بقیه ای که ممکنه افکار و عقاید و سلایقشون با ما فرق داشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه تغییرات رو به رسمیت بشناسه و با اون ها کنار بیاد.

انعطاف پذیری،  کلمه ی رمز رد کردن مرحله های سخته.

اونایی که این کلمه رو بلد نباشن، زود می بازن و حذف می شن!‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۵