دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا

اعتقاد، رفتار و اخلاق صحیح

دین و دنیا
پیوندهای روزانه

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تحمل» ثبت شده است

درسته که بعضیا به نیت فریب و دوز و کلک نقش بازی  می کنن.

ولی بازی کردن بعضی از نقشا، نشونه ی بزرگواریه.

مورد داشتیم طرف هم خسته بوده، هم بی حوصله. ولی نذاشته بقیه بفهمن. براشون نقش یه آدم سر حالُ بازی کرده. یه آدم پر حوصله.

مورد داشتیم طرف بابت یه موضوعی نگران بوده، ولی به روی خودش نمی آورده. بقیه فکر می کردن این چقدر آرومه. چقدر بی خیال و خوشحال.

مورد داشتیم طرف دستش تنگ بوده. ولی برُوز نمی داده. هر جوری بوده صورتشُ سرخ نگه می داشته.  آبرو داری می کرده.

خدا اینجور نقش بازی کردن ها رو دوست داره. خیلی دوست داره.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ مرداد ۹۴ ، ۱۳:۵۰

مدارا کردن و تحمل داشتن و راه اومدن و مهلت دادن، یه رابطه مستقیم داره با  ایمان داشتن و خدایی بودن.

پیامبر ها چون  بیشتر از بقیه آدما خدایی بودن و اهل ایمان،  بیشتر از بقیه هم اهل مدارا بودن.

راجع به تحمل و سعه صدر پیامبرمون اونقدر داستان کوتاه و بلند وجود داره که قشنگ می شه با جمع آوریش  چند جلد کتاب نوشت.

از بین خود ما ها هم، هر کسی بیشتر اهل مدارا باشه، می شه اطمینان داشت که بیشتر صاحب خلق خوش محمدیه.

ولی مدارا، بیش از اونکه یه خُلق انسانی باشه، یه خلق خدائیه.

خدا، خودش اهل راه اومدنه و دوست داره بنده هاش هم، با هم دیگه راه بیان.



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۷

مدارا،  اگه از نوع خوب و پسندیده و عاقلانه ش باشه، معنیش می شه «راه اومدن» و «تحمل کردن» و «مهلت دادن»

طلبکاری که به بدهکار خودش مهلت می ده و پیش چشم مردم آبرو ریزی راه نمیندازه، اسم کارش مداراست.

معلم و استادی که ملاحظه هوش و استعداد و شرایط شاگردها و دانشجو های ضعیفش رو می کنه و باهاشون راه میاد،  اهل مداراست.

پدر و مادر و برادر و خواهری هم  که جیغ و داد و خرابکاری های  کوچیک ترین عضو خونه رو تحمل می کنن، کارشون یه جور مدارا کردنه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۳

ماشینت وسط جاده یه عیبی پیدا می کنه،  نه خودت بلدی درستش کنی، نه تا ده کیلومتر جلوتر تعمیرگاه و تعمیرکاری پیدا می شه.

تصمیم می گیری اون ده کیلومتر رو خیلی نرم و یواش با ماشین کنار بیای و  زیاد با فشار دادن پدال گاز بهش فشار نیاری.

توی جاده ای که همه حدا اقل سرعتشون صد به بالاست، شما خط کناری رو می گیری و اون ده کیلومتر رو با سرعت سی کیلومتر بر ساعت، نرم و یواش و لاک پشتی طی می کنی.

«مدارا»  یه معنیش همینه.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ تیر ۹۴ ، ۱۵:۳۰

از آزارهای همسایه خودش به تنگ اومده بود. تصمیم گرفت برای شکایت از همسایه خودش پیش امام صادق بره .

خدمت امام صادق رسید و گفت : «همسایه ای دارم که دست از آزار و اذیت من برنمی داره ، دیگه طاقت مردم آزاری هاشُ ندارم ، به نظر شما چه کار باید بکنم؟»

امام فرمود : «درسته که اون تو رو آزار می ده ولی تو،با اون مهربون باش ... »

عَمرو  که حتی طاقت شنیدن نام همسایه خودش رو هم نداشت ، گفت : «خدا نیامرزدش!»

امام با شنیدن این جمله ، از عَمرو رو برگردوند و دیگه سخنی نگفت .

 معلوم بود که از نفرینی که  عَمرو ، در حق همسایه خودش انجام داد ، ناراحته...

عَمرو برای توجیه نفرینی که در حق همسایه انجام داده بود ، گفت : «آخه مدام منُ آزار می ده و بدرفتاری می کنه .»

امام با بی میلی فرمود : «نکنه خیال می کنی  اگه تو هم با اون بد رفتاری کنی می تونی به حق خودت برسی؟»

عمرو ، کم کم داشت می فهمید که  نه فقط نباید همسایه رو آزار داد، بلکه حتی آزار همسایه رو هم باید تحمل کرد و تلافی نکرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۸

«حسن همجوارى‏» فقط یه  اصطلاح سیاسى برای ارتباط میون کشور ها نیست...

حسن همجواری ،  چیزی نیست که فقط  کاربرد بین ‏المللى داشته باشه  بلکه میون اهل یه محل، یا در روابط دو تا  همسایه هم  مطرحه.

بهترین خونه، ولی با همسایه‏اى ناهنجار و مردم‏ آزار، مفت هم گرونه!

مولا علی در نامه خودش به امام حسن ، به عنوان نصیحت پدری روزگار چشیده، به فرزند جوانش فرمود :

پیش از سفر، از همسفر بپرس و پیش از خونه، از همسایه!

 

به نظر شما ، آیا دو  تاهمسایه، فقط توی « سایه‏» با هم  شریکن و نزدیک به هم؟

یا اینکه شما هم قبول دارین حق وحقوق و حد و حدودى هم وجود داره .

بعضیا  مى‏گن :«چهاردیوارى، اختیارى‏» ، نه با همسایه هاشون کاری دارن ، نه دوست دارن کسی کاری به کار اون ها داشته باشه ...

ولی مردم ترکمن صحرا خیلی اهل این حرفا نیستن ، اصلا به این جور حرفا می خندن ،دقیقا به همون سبکی که بزرگتر ها به حرفای بچه گونه بچه ها می خندن ...

واسه خودشون سنتی دارن به اسم :«ظرف همسایه»

هر مادری که توی خونه غذا می پزه ، قبل از اینکه خودش و خونواده اش از اون غذا بخورن ، یه مقدار از اونُ توی ظرف همسایه می ریزه و خودش یا دخترش اونو برای همسایه می برن ...

 ظرف همسایه بیشتر یه بهونه ست ، یه بهونه برای سر زدن و خبر دار شدن از حال و احوال هم ...

دنبال بهانه گشتن همیشه هم کار بدی نیست !

 

 

اونایی که توفیقشون بیشتر از ما بوده و پیامبرُ از نزدیک دیدن، برای ما اینجور تعریف می کنن که پیامبر...

برای همسایه عین خون مسلمون حرمت قائل بود ؛ 

در ضمن ، تا چهل  تا خونه رو هم ، همسایه اعلام کرده بود .

 

می فرمود:  همسایه تون، اگر مریض شد باید عیادتش کنی ، اگر به رحمت خدا رفت باید تشییعش کنی ، اگر قرض خواست باید بدی و اگر حادثه تلخ و شیرینی رخ داد ، باید شریکش باشی و  بهش تسلیت یا تبریک بگی.

پیامبر، حق همسایه  اونقدر براش مهم بود که در جنگ تبوک فرمود : هر کس همسایه اش رو اذیت کرده، نیاد!

تازه جنگ تبوک از اون جنگایی بود که  توش شدیداً گرفتار کمبود نفر بودند.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۲:۴۶

انعطافُ باید از دینی یاد گرفت که خدا برامون فرستاده.

گفته: مریضی؟ مسافری؟ مادر نوزاد شیرخواری؟  فعلاً  روزه نگیر!

گفته: نمی تونی ایستاده نماز بخونی؟ نشسته بخون!  نشسته هم نمی تونی، خوابیده بخون! حتی شده با ایما و اشاره.

گفته: پول مکه  رفتن و حاجی شدن نداری؟ خب واجب که نیست،  تا وقتی که مستطیع نشدی، نرو!

انعطاف یعنی همین  درک کردن موقعیت ها و کنار اومدن با اون ها.

شاخه ی منعطفی که  وقت وزیدن طوفان خم بشه، نمی شکنه!

 

داشتم دنبال یه حدیث می گشتم راجع به سخت گیری نکردن و انعطاف نشون دادن.

رسیدم به حدیث زیبایی از نرمخو ترین انسان هستی.

پیامبر فرموده بود:

دوست دارید بهتون بگم فردای قیامت، شعله ی جهنم به چه کسی حرومه؟

کس که ملایم و نرم خو و زودجوش و آسون گیر باشه.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۷

توی یه وسیله ی مکانیکی، مثلاً  اتومبیل،  لازم نیست که قطعات برای هم جا باز کنن.

حتی لازم نیست همدیگه رو تحمل کنن و با همدیگه راه بیان و درمورد همدیگه انعطاف به خرج بدن.

توی یه وسیله  ی مکانیکی، هر قطعه ای که مشکل پیدا کنه،‌ یا سازش با بقیه ی قطعات جور در نیاد، فوراً با یه قطعه ی سالم تعویض می شه.

فرق اصلی ساختمون موجودات زنده با وسایل مکانیکی هم همینه.

اعضای بدن موجودات زنده، نسبت به هم انعطاف دارن و با همدیگه تا آخرین حد ممکن راه میان.

یعنی با بد و خوب هم می سازن و معمولاً صداشون هم در نمیاد.

حالا به نظر شما، خانواده و محل کار و تحصیل و کل جامعه، باید شبیه یه بدن زنده باشه یا شبیه یه وسیله ی مکانیکی؟!

 

 

فرق یه وسیله ی انعطاف پذیر، با یه وسیله ی انعطاف ناپذیر توی فشارها و سختی ها مشخص می شه.

وسیله ی انعطاف ناپذیر،  موقع سختی و فشار،  هم خودش می شکنه و آسیب می بینه، هم به بقیه آسیب می رسونه.

ولی وسیله ی انعطاف پذیر، هم خودش زیر بار فشار و سختی تاب میاره، هم می تونه یه مقدار از بار بقیه رو به دوش بکشه.

آدما هم بعضیاشون انعطاف پذیر و اهل تحملن، بعضیای دیگه انعطاف ناپذیر و  سخت و شکننده.

شما، خودتونُ  توی کدوم دسته طبقه بندی می کنید؟!

 

انعطاف پذیری، یعنی اینکه مرغ آدم یه پا نداشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه با بقیه، کنار بیاد؛ بقیه ای که ممکنه افکار و عقاید و سلایقشون با ما فرق داشته باشه.

انعطاف پذیری یعنی اینکه آدم بتونه تغییرات رو به رسمیت بشناسه و با اون ها کنار بیاد.

انعطاف پذیری،  کلمه ی رمز رد کردن مرحله های سخته.

اونایی که این کلمه رو بلد نباشن، زود می بازن و حذف می شن!‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۱۴:۵۵