این
بیت مشهورُ همه مون شنیدیم که:
چه
خوش گفت پیغمبر راستگوی
ز
گهواره تا گور دانش بجوی
اولین
نکته ای که از این حدیث مشهور دستگیرمون می شه اینه که دانش آموزی، باید یه فرآیند بی وقفه و پیوسته باشه.
فرآیندی
که نباید با چند تا امتحان نهایی، یا دفاع از یه پایان نامه، یا گرفتن یه مدرک تحصیلی، متوقف بشه.
آدمیزاد،
تا زمانی که زنده ست و نفس می کشه، نباید خودشُ فارغ التحصیل به حساب بیاره.
**
اون
چیزی که ما توی گفتگوهای خودمون بهش می گیم «واجب»، توی زبان عربی، اسم دیگه ش، «فریضه » ست.
حالا
واجبات و فریضه ها، چند جورن.
بعضی
ها از واجبات، واجب کفایی هستن. یعنی یه
مسئولیتی هست، روی زمین مونده. تا وقتی که روی زمین مونده، بر همه واجبه که اونُ انجام بدن. ولی همینکه این چند نفر پیش قدم بشن و برای انجامش قبول زحمت کنن، تکلیف از دوش بقیه
برداشته می شه.
مثلاً
همین الان چون سر مرزهای کشورمون، به اندازه ی کافی سرباز و مرزبان وجود
داره، دیگه تکلیفی از این بابت بر دوش من
و شما نیست.
ولی
واجبات و فریضه هایی هم داریم که اسمشون شده واجب عینی.
مثل
نماز خوندن که هر کسی باید نماز خودشُ خودش بخونه.
حالا
فرق فریضه ی عینی و فریضه ی کفایی چه ربطی
به موضوع این هفته ی ما داره؟
ربطش
اینه که پیامبر مون فرموده:
به
دست آوردن دانش، بر هر مرد و زن مسلمان، فریضه ست.
این
یعنی: دانش آموزی یه جور واجب عینیه. پس همه ی ما، مامور و مکلف هستیم به خروج از
دره های تاریک جهل و صعود به سوی قله های روشن دانایی.